به گزارش خبرآنلاین، پس از آن که سهیل محمودی، فاطمه راکعی و ساعد باقری در نشستی خبری به اظهارت علیرضا قزوه در مراسم بزرگداشت مرحوم خلیل عمرانی (اینجا) پاسخ دادند، علیرضا قزوه مدیر دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در وبلاگ خود یادداشتی را منتشر کرد.(اینجا)
سهیل محمودی هم در صفحه فیس بوک خود نوشته کوتاهی را در مورد این یادداشت نوشته که مشروح آن بدین شرح است:
«دوستان به ما می‌گویند: چیزی در جوابش نگویید... او می‌خواهد و علاقه دارد که خود را مطرح کند و بر سر زبان‌ها بیندازد. ما هم تا حد امکان دراین سالها سکوت کرده‌ایم؛ سکوتی همراه با شکیبایی. اما آدم فروشی چیزی نیست که در قبال آن بتوان سکوت کرد و وجدان آسوده داشت. هر چند تاثیر آنکه بدین کار بی‌پرواست، ناچیز و بی‌مقدار باشد. آقای علیرضا قزوه که مدتی است به پرونده سازی برای فرزندان زنده یاد سلمان هراتی پرداخته، امروز در سایت‌ها و وبلاگ‌ها به پرونده سازی برای فرزندان ما هم آستین بالا زده. می‌داند که «معراج خار تا سر دیوار بیش نیست»، پس جوانترهایی را که شعبده و خیمه شب بازی‌اش را نپذیرفته‌اند، تهدید به - مثلا - افشاگری کرده است. همان کاری که آن دیگر و همذات او _ که به ناکجای تاریخ پیوسته انجام می‌داد و بی‌پرده می‌خواست با «بگم بگم»، دیگران را منکوب خویش سازد... و چه خیال عبثی! _
این شخص در نامه‌ای خطاب به ساعد باقری و افشین علا و سهیل محمودی، ضمن مظلوم نمایی _ از نوع ظالمانهٔ آن! _ اینگونه فرزندان ما را به ناامنی تهدید کرده و نوشته است:«در جریان فتنهٔ سال ۸۸ به تنهایی بیش از ۵۰۰۰ فحش و ناسزا از این و آن خوردم که هنوز همهٔ آن یادداشت‌های پر از لطف و مهر را دارم و خوشوقتم که در میان آن‌ها فرزندان برخی از شما نیز مرا با الفاظ رکیک نواختند. اگر خواستید بفرمایید اصل فحش‌ها را خصوصی برایتان بفرستم.»
ما از امروز، علاوه بر فرزندان سلمان و فرزندان خودمان، باید نگران فرزندان زنده یادان حسینی و قیصر و... و دیگران و دیگران هم باشیم. زیرا آنان نیز چون فرزندان سلمان و فرزندان ما می‌اندیشند. آیا کسی هست تا تظلّم به پیش او بریم که جوانان و فرزندان این آب و خاک را از دست تهدیدهای این آدم به هم ریخته و پریشان احوال، رهایی بخشد و حافظ و تضمین کنندهٔ امنیت این بر و بچه‌های سربلند و سرافراز باشد؟!
اگر چه می‌دانیم که: فالله خیر حافظا و هو أرحم الراحمین»
5757
نظر شما