اینکه دولت عراق و شخص آقای مالکی با4 موج بی سابقه ی" بمب گذاری ها ،اشغال فلوجه ،نمایان شدن آغاز اختلافات جدی و سرفروخفته قومی قبیله ای و از همه مهمتر رسوب گذاری تفکرات افراطی عقیدتی مورد حمایت پاره ای اعراب به ویژه عربستان دقیقا چه خواهد کرد؟ معلوم نیست ،اما باید گفت این تنها آقای نخست وزیر و کابینه عراق نیستند که باید به این سوالات پاسخ دهند.
شرایط عراق هم اکنون با شتاب و به نحوی نگران کننده تر از وضعیتی که سوریه و شخص اسد3 سال پیش با آن روبرو شدند،رو به وخامت گذاشته وبا سرعت به سوی یک جنگ تمام عیار داخلی پیش میرود.اما آنچه به این نگرانی ها دامن زده، قابلیت رها و آزاد شده پتانسیل پاره ای نیرو های محلی(قبیله ای ، عشیره ای ،قومیتی) با همکاری تروریست های وارداتی تحت تاثیر ایدئولوژی های دو قلو،یعنی سلفی و وهابی در این کشور است که تا کنون سابقه نداشته ،آنهم متاثر از 3 عامل محلی:
نخست ، وجود ساختار قومیتی قبیله ای این کشور که با تفاوت های مذهبی از هم تفکیک و همواره مسئله ساز بوده اند.
دوم، تاثیر حضور پایدار نیروهای خطرناک وابسته به رژیم صدام حسین در پاره ای از مناطق عشیره ای و قبیله ای عراق.
سوم ،تحت تاثیر قرار گرفتن هر دو عوامل فوق از عوامل بیرونی که هم وظیفه سرپرستی و تربیت این دوقلو ها را به عهده دارند و هم تامین کننده منابع مالی و تدارکاتی آنان هستند.
بدیهی ست تداوم وضعیت فعلی نمیتواند موجب نگرانی تهران نباشد.بالا گرفتن موج تروریسم و جنگ داخلی در این کشور که علائم آن به وضوح مشاهده میشود مستقیما کرانه امنیت و ثبات ایران راهدف گرفته یا در آستانه آن است.اشتباه بزرگی که در این میان احتمالا میتواندبه بهای گرانی برای ایران تمام شود این است که مقامات در تهران تصور کنند استاندارد های برخورد با بحران کنونی و آتی عراق ازهمان نوع برخورد با مو ضوع سوریه میتواند باشد .نمیگویم حتما اینچنین تصوری در تهران وجود دارد، اما اگر اینگونه است، این خطای دید بسیار آشکاری و فاحشی ست که زمینه اصلاح آن از هم اکنون باید فراهم شود. حداقل این تفاوت، در بعد جغرافیایی ایران و عراق خود نمایی میکند.
از بعد امنیت منطقه ای نیز مسئله کنونی عراق به طور مستقل موجب نگرانی است. علی رغم تصور رهبران ترکیه ، کویت و اردن گسترش ناامنی در عراق بر خلاف سوریه اینبار و مستقیما امنیت آنها را با مخاطرات جبران ناپذیری روبرو خواهد کرد. ضمن آنکه باید توجه داشته باشند اولا مالکی حمایت غرب و ایالات متحده را به همراه خود دارد ،ثانیا وضعیت فعلی و گسترش ناامنی درعراق بر خلاف سوریه به هیچ وجه مورد تایید آنها نیست،ثالثا خارج شدن کنترل اوضاع در عراق برخلاف سوریه محدود به این کشور نخواهد شد. لذا فکر میکنم بیش از ایران این 3 کشور هستند که باید عناصری مانند سعودی ها و قطری هارا راضی کنند ادامه این شرایط به نفع امنیت منطقه نیست.به هر حال از دید تهران آنچه در عراق میگذرد تنها مربوط به عراق نیست و امنیت عراق هم صرفا موضوع داخلی این کشورتلقی نمیشود.
افزایش دورموتور دیپلماسی منطقه ای ایران شبیه سفر های فعلی آقای ظریف به منطقه ، بسیار با اهمیت و حتی به نظر من با اهمیت تر از موضوع سوریه است. آنچه در عراق میگذرد تقریبا همانی ست که 3 سال پیش و در آغاز بحران، سوریه شاهد آن بود اما کسی آنرا جدی نگرفت .امروز متاسفانه کار به آنجا رسیده که هیچ نیروی قادر به کنترل و جمع کردن آن نیست. تا آنجا که به تهران مربوط میشود بحران عراق بر خلاف سوریه مصونیت بعد جغرافیایی را برای ایران به همراه ندارد و دروازه های آن مستقیما رو به مرزهای ایران باز میشوند. نمیدانم مالکی و دولت عراق قادر مهار این حد از بارش های منفی و سم آلود و سیلاب ویرانگر در حال پیشروی هستند یانه؟اما حتی اگر پاسخ مالکی و همکاران امنیتی وی مثبت باشد ،تهران منطقا وعلی القاعده نباید به آن مطمئن باشد و لازم است از زاویه ای دیگر و مربوط به امنیت خود به موضوع بنگرد. گرچه این به معنای دخالت نظامی در عراق نیست (حتی تصور وخیال آنرا هم نمیتوان داشت بنا به دلایل متعدد) اما میتواند به معنای در پیش گرفتن دیپلماسی ای متفاوت با آنچه که معمول سیاست خارجی از نوع ایرانی آن است باشد. موضوع ثبات ،امنیت و آرامش در عراق اگر برای بسیاری از قدرت های بین المللی ودارای منافع مهم است - که هست - و اگر ثبات و آرامش عراق برای همسایگانش اهمیت دارد - که دارد - و چنانچه توسعه نامنی های این کشور به بهایی گران برای منطقه تمام خواهد شد - که حتما اینگونه است - پس تهران برای در پیش گرفتن سیاستی مبتنی بر همگرائی و همکاری بین المللی با عوامل بین المللی به خصوص قدرت های مطرح و آماده مذاکره انگیزه لازم را دارد.اینکه میگویم مسئله عراق را با استانداردهای سوریه نبایدمقایسه کرد ،یک دلیلش همین ست. همکاری و همگرایی بین المللی با قدرت های مطرح و تاثیر گذار در عراق با مشارکت جدی دولت عراق در شرایط کنونی واز هم اکنون میتواند از سوریه ای شدن این کشورتا قبل از اینکه دیر شود جلو گیری کند. با این تفاوت آشکار که عراق همسایه دیوار به دیوار ایران است و این یعنی خیلی چیزها و از جمله مخاطرات ثباتی و امنیتی(این مطلب در روزنامه خبر امروز و هفته نامه ستاره صبح به صورت همزمان انتشار یافته است).matinmos@gmail.com
حد بحران در عراق به مرحله چرغ زرد رسیده است.تهران نمیتواند نسبت به آنچه در عراق میگذرد بی تفاوت باشد. موضوع عراق حتی از موضوع سوریه و افغانستان ناامن با اهمیت تر است .یعنی باید باشد. آنچه در عراق میگذرد مستقیما امنیت ملی و منطقه ای ایران را هدف گرفته است. نگاهی حتی گذرا به آنچه در عراق میگذرد موید این نکته است. دستگاه دیپلماسی ایران باید قدرت موتورهای خود را به نحوی چشم گیری افزایش دهد.
کد خبر 333051
نظر شما