امنیت ملی مقوله ای سلیقه ای نیست ،بخش پذیرو استثنا بردار هم نیست. ماده ای خالص در جدول مندلیف امر سیاست و امنیت ا ست . البته در بدبینانه ترین حالت، ممکن است فرد ،جریان یا گروهی در یک نا ادراکی و نا فهمی با تکیه بر امکانات رانتی و دولتی خود بخشی ازمنافع کشور را ندیده بگیرد ،مثلا قراردادی اقتصادی با سازمانی یا فردی یا... امضا (شبیه همین جریان فاسد بابک زنجانی) و منافع کشور را به باد حراج بدهد. این نیزبه نوبه خود جرمی نابخشودنی و بزرگ است .امامجموعا مخاطرات امنیتی این نوع بازی کردن ها با منافع ملی هم به لحاظ کیفیت جنس و هم اثرات بطئی آن با آنچه مربوط به جنس و موضوع امنیت ملی بارویکرد بقاءکشور وحیات ملت در عرصه بین المللی ست کاملا متفاوت میباشد. اشتباه نکنید نمیگویم منافع ملی کم اهمیت هستند ،ابدا اینگونه نیست،بلکه منظور این است جنس برخورد ویا بهره برداری با آنها یکسان نیست. در صورتی کاملا بدیهی آنکه منافع ملت و کشور را نادیده میگیرد خائن بالفطره است،اما آنکه امنیت ملت و کشور را مستقیما و آگاهانه به چالش میکشاند(مانند یک جاسوس ،بمب گذار،تروریست و..) جنس ناجوری دارد و برخورد و مقابله با او کاملا متفاوت است. حتما لازم نیست این بمب از جنس تی ان تی باشد تا چند نفر را بکشد، آنکه هرروز بمبی روانی زیرپای ملت منفجر و روح یک ملت را میکشد به مراتب از بمب گذار بدتراست وهیچ فرقی با یک تروریست بمب گذار ندارد.الان مجالی نیست اما در باره تفاوت ها ی ظریف میان آنچه امنیت ملی خوانده میشود با منافع ملی و اینکه کدام بر دیگری تقدم دارد در فرصتی نزدیک مطلبی ارائه خواهد شد.
نظام های سیاسی از منظر داخلی در برخورد با امنیت ملی با رویکرد بین المللی چندان اهل مماشات نیستند ،خصوصا زمانی که کشور اگر نگوئیم در لبه پرتگاه دستکم در شرایط بسیار حساس قرار میگیرد.البته نحوه برخورد با این مفهوم حیاتی، بستگی تام به شرایط صلح ، آرامش،بحران و در نهایت جنگ در یک کشور دارد.اگر نخواهیم به نمونه های داخلی اشاره کنیم، به عنوان مثال در جریان جنگ نهائی خلیج فارس و سرنگونی صدام حسین ،جرج بوش برای مطبوعات و رسانه های آمریکایی با تکیه بر آنچه کاخ سفید امنیت ملی آمریکا می خواند محدودیت های جدی وضع کردچرا؟چون جنگ بود و امنیت کشور . حالا رسانه ها خود درکی از موضوع پیدا کردند؟ یا به زور تسلیم شدند؟ در هر صورت تا پایان نبردها شرایط را نسبتا رعایت کردند. تا اینکه وضع به حالت عادی برگشت و دوباره به جان کاخ سفید افتادند. پس درک شرایط از مهم ترین مقولات در رعایت مصالح و امنیت ملی ست.
در موضوع مذاکرات هسته ای ایران، قبل از24ساعت گذشته را چندان کاری ندارم،بماند برای بعد و قضاوت وجدان بیدارو منصف ملت ایران و در مقابل ، وجدان به خود خواب رفته بسیاری که تنها تاریخ در باره آنها قضاوت خواهد کرد. اما تا ان زمان و از امروز به بعد نهاد های مسئول درگیر با امنیت ملی و به طور مشخص شورای عالی امنیت ملی شاید مجاز به مماشات نسبت به ایجاد کنندگان مخاطرات امنیتی ،مخربان روحیه ملی و کارشکنان علیه دیپلماسی صلح و تعامل نباشند .حال هرکس که میخواهد باشد.روز گذشته روزنامه ای در یک اقدام حیرت آورو آشکار ضد امنیت ملی و تاسف بار ، در حالی همه چیز چون نازک موئی، میتواند پاره شود با تیتر و صفحه آرائی عجیبی اعلام عزای عمومی کرده بود. نه اینکه این رسانه دارای اهمیت باشد،خیر، اما آیا این کارحکایت از اقدامی شومتر در آینده ندارد؟تا ساعاتی شوکه بودم و بی صبرانه در انتظار واکنش دبیر خانه شورای عالی امنیت ملی نسبت به این سیاه نمائی تما عیار و بی سابقه . نمیگویم رسانه باید تعطیل یا به خاک سیاه افکنده میشد.این که اقدامی ضد دمکراتیک است . خوشبختانه چنین رویکردی نه در دولت وجود دارد و نه متولیان رسانه ای کشور در وزارت ارشاد چنین روحیه ای دارند.اما اقدام این رسانه ،یا دیگر رسانه های مشابه و پاره ای سایت های نق تراش طی 24 ساعت گذشته اگر از این به بعد کنترل نشود، میروند با ایجاد موجی منفی و مخرب هم روحیه ملت را تضعیف کنند ، هم بد بینی نسبت به دست آوردهای متولیان دیپلماسی ایجاد نمایند.در حالی که در چنین وضعیتی شرط عقل حمایت از کسانی ست که رهبری عالی نظام آنها را فرزندان انقلابی ملت ایران لقب دادند.
آیا این رسانه ها و حامیان ریزو درشت آنها متوجه شرایط بسیار حساس و حیاتی کشورو مردم هستند؟
یا ناراحتند چرا دولت تدبیر و امید دارد به وعدهایش جامعه عمل می پوشاند؟
هیچکس باب نقد بر دولت را نبسته و نخواهد بست. حتی آقای روحانی و آقای ظریف از آن استقبال کرده اند. اما اعلام عزای رسانه ای و سیاه نمایی در موضوعی به این حساسی نقد است ؟
خائن خواندن مسئولان سیاست خارجی ومتولیان پرونده هسته ای درحالی که سرگرم سخت ترین نبرد دیپلماتیکی وبه کاربردن تکنیکی ترین فنون دیپلماسی در تاریح معاصر کشور هستند با کدام منطق منافع ملی و امنیت ملی سازگار است؟ این عده به جز دیپلماسی به دنبال کدامین راه حل هستند؟صریح بگوئید.
ملت ایران و فرزندانش همینقدر بتوانند خرده ورق پاره های!! مصوبات شورای امنیت و اتحادیه اروپا را جمع کنند هنر کرده اند.این راه برای ملت و دولت منتخب قابل برگشت نیست. چرا درک این موضوع از جانب مخالفان حرفه ای وجنگ طلب خارجی و نیز مخالفان داخلی اینقدر سخت است؟
نظر شما