مقدمه:
استان سنی نشین الانبار عراق طی یک ماه گذشته به صحنه نبرد و ناآرامی جدی میان نیروهای داعش (دولت اسلامی عراق و شام) و ارتش این کشور تبدیل شده است. شورشیان موسوم به داعش ابتدا با بدست گرفتن کنترل دو شهر رمادی (مرکز استان) و فلوجه شده بودند همین امر باعث شد تا نوری مالکی ،نخست وزیر و رئیس کل نیروهای مسلح این کشور، روز 21 دسامبر فرمان اعزام واحدهای مختلف ارتش برای بازگرداندن حاکمیت از دست رفته دولت بر این شهرها را صادر کند. بدین ترتیب از تاریخ مذکور تا به امروز درگیری های گسترده و سنگینی بین طرفین رد و بدل شده است که حاصل آن علاوه بر افزایش ناامنی در عراق به آوارگی دست کم 100 هزار نفر و کشته و زخمی شدن چند صد نفر منجر شده است اما به رغم این تلفات هنوز ارتش نتوانسته است بطور کامل استان الانبار را از دست نیروهای بنیادگرای نزدیک به القاعده پاکسازی کند. نوشتار پیش رو به بررسی چگونگی رخ دادن تحولات الانبار، تاثیر آن بر عراق و چشم انداز این درگیری ها خواهد پرداخت:
چگونگی قدرت گیری داعش
هرچند اخبار مربوط به حضور و نبردهای داعش در عراق طی چند هفته اخیر در میان رسانه های بین المللی و منطقه ای بسیار برجسته شده است اما باید گفت ریشه حضور نیروهایی همچون داعش (با نامی متفاوت اما مرامی مشترک) به فردای سقوط نظام بعثی در عراق یعنی سال 2003 باز می گردد. بی ثباتی سیاسی در عراق و منحل کردن نیروهای امنیتی و نظامی این کشور توسط پل برمر ،حاکم آمریکایی وقت عراق، در کنار قدرت گیری فزاینده اعراب شیعی و کردها باعث افزایش نگرانی در میان اقلیت عرب سنی این کشور شد اقلیتی که بیش از 8 دهه قدرت بلامنازع در سپهر سیاسی عراق را در دستان خود قبضه کرده بود همین امر باعث گردید در کنار فضای ضد آمریکایی که در منطقه و افغانستان شروع شده بود، مناطق دارای جمعیت سنی عراق تبدیل به مراکزی جهت مقابله و مخالفت با آمریکا و دولت جدید مرکزی عراق شود. این روند با توجه به عدم توفیق حاکمان وقت عراق در جذب نیروهای سنی در ساختار و نظام جدید در حال تکوین باعث گردید تا حتی اعراب سنی انتخابات پارلمانی 2005 این کشور را تحریم کنند و لذا وفاداران به نظام سابق بعثی در کنار نیروهای نزدیک به القاعده با یاریگیری گسترده از بین این طیف اقدام به مبارزه (و به تعبیر خود جهاد) علیه حاکمان خارجی و داخلی بین النهرین کردند.
روند مذکور اما با نزدیک شدن انتخابات 2010 با تغییراتی مواجه گردید بخش عمده اعراب سنی که نتیجه قهر خود از انتخابات و یا کمک به مخالفین نظم موجود را عملاً بی نتیجه دیده و وضعیت کردها و شیعیان را مستحکم تر از قبل در یافتند به حضور در انتخابات تمایل نشان دادند و لذا ائتلاف العراقیه از دل چنین فضایی سربرآورد و اتفاقا توانست بیشترین تعداد رای را نیز از آن خود کند اما به دلیل عدم توانایی این ائتلاف برای تشکیل دولت جدید، عملاً یکبار دیگر نوری مالکی سکان هدایت دولت را از آن خود کرد. در این زمان درگیری ها و ناامنی ها در عراق با روندی کاهشی مواجه گردیده بود.
اما دسامبر 2011 و پایان موعود مقرر میان بغداد و واشنگتن برای خروج نیروهای رزمی و نظامی آمریکایی از عراق، در زمانی که هنوز نیروهای امنیتی بومی این کشور آمادگی و توان لازم را نداشتند یکبار دیگر به مثابه فرصتی قابل توجه برای گروههای رادیکال عرب سنی عمل کرد. این وضعیت با پیش آمدن پرونده امنیتی -قضایی طارق الهاشمی ،معاون رئیس جمهور عراق و از مهمترین رهبران سنی عراق، با پیچیدگی های بیشتری همراه شد. صدور حکم بازداشت هاشمی و فرار او ابتدا به اربیل و سپس آنکارا در کنار تشدید روند محدود کردن نیروهای سنی مشکوک به دست داشتن در پرونده های تروریستی باعث افزایش ناآرامی ها در مناطق سنی نشین عراق گردید.
پررنگ شدن پرونده افرادی همچون رافع الیساوی عملاً باعث گردید این ایده که نوعی توطئه ضد سنی توسط دولت در حال پیگیری است در میان اهل سنت عراق گسترش پیدا کند و لذا از آن زمان شاهد تظاهرات های متداوم و نسبتاً گسترده و گاه خشونت آمیز در شهرهای مختلف با جمعیت دارای اکثریت سنی هستیم. این فضای داخلی عراق مطمئناً زمینه را برای حضور بیشتر و موثرتر نیروهای رادیکالیست و نزدیک به سلفی را افزایش داد و همین امر هم در کنار ناتوانی نسبی نیروهای امنیتی این کشور باعث افزایش حملات تروریستی پردامنه در این کشور شد به نحوی که سال 2013 با چیزی حدود 9 هزار کشته خونین ترین سال چند سال اخیر این کشور نام گرفت.
اما تداوم بحران سوریه کشوری که در مجاورت مرزهای غربی عراق است و تعمیق فرقه گرایی و جنگ مذهبی در این کشور بسیار طبیعی بود که به سادگی و سهولت بسیاری به عراق نیز سرایت کند و ناامنی و بی ثباتی در این کشور را تشدید کند. نکته قابل توجه دیگر اینکه نیروهای رادیکال اسلامگرا خود چندین سال با حمایت غیررسمی دولت سوریه از مرزهای مشترک عراق و سوریه در آمد و شد بودند و این وضعیت دست کم تا اواسط سال 2011 که هنوز سوریه خود دچار بحران شدید داخلی نشده بود ادامه داشت (در آن برهه سوریه در کنار ترکیه، عربستان اردن و برخی کشورهای دیگر عربی مخالف استقرار نظم و دولت جدید در عراق به شمار می رفت و به همین دلیل همواره از سوی دولت عراق به همکاری و حمایت از گروههای جهادی متهم می شد) و در چنین فضایی شاهد آن هستیم داعش قدرت گرفته و دولت مرکزی را عملاً به مبارزه جدی و رودرو فرا میخواند.
تاثیر درگیری های اخیر بر وضعیت داخلی و خارجی عراق
اما درگیری های موجود هرچند از یکسو باعث زیر سئوال رفتن قدرت دولت مرکزی و مخدوش شدن توانایی نوری مالکی در کنترل و مدیریت کشور شده است چرا که عملاً برای چندین روز کنترل یک استان بزرگ این کشور از دست آن خارج و درگیری ها همچنان نیز ادامه دارد، اما از سوی دیگر باعث شده تا روابط آمریکا و عراق از بعد همکاری های نظامی و تسلیحاتی بهبود پیدا کند. در همین راستا دولت آمریکا که تا پیش از این از عملی کردن برخی مفاد قراردادهای تسلیحاتی اش با نوری مالکی به دلایل مختلف (از جمله اعتراض کردها و سنی ها) خود داری می کرد با مشاهده ناتوانی ارتش عراق در مواجهه با تهدیدات جدی داعش، اعلام کرد که بخش هایی از تسلیحات مذکور در زمان کوتاه تری به دولت عراق واگذار می شود. همچنین متحدین و دوستان منطقه ای عراق از جمله ایران را واداشته است که با دقت و حمایت بیشتری دولت بغداد را همراهی کنند تا مانع از هرگونه افزایش ناآرامی ها و رسیدن آنها به سطح درجه غیرقابل کنترل شوند.
چشم انداز پیش رو
هرچند به نظر می رسد با مرور زمان و با افزایش توان نظامی و نیز حمایت های مردمی (از جمله عشایر عرب سنی) نهایتاً دولت عراق خواهد توانست استان الانبار و شهرهای از دست رفته را از نیروهای داعش باز پس بگیرد اما به نظر می رسد از نظر داخلی و ساختاری (سوء مدیریت سیاسی رهبران ارشد عراق، ناتوانی نسبی نیروهای نظامی و امنیتی و فقدان دیدگاه مثبت عمومی در بین اهل سنت در خصوص دولت مرکزی) و نیز تحولات همچنان جاری منطقه ای (بحران سوریه به همراه حاکم بودن نوعی پارادایم منطقه ای ستیز شیعی -سنی) بی ثباتی در عراق بصورت هر از گاهی ادامه داشته باشد و نیروهایی همچون داعش (با عناوین مختلف) توانایی به چالش کشیدن جدی دولت مرکزی و افزایش ناامنی و بی ثباتی در این کشور را دست کم در یک بازده زمانی میان مدت داشته باشند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
اردشیر پشنگ - پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
نظر شما