حماس و جهاد اسلامی جایگزین ساف شوند

نمی توان از این پس سازمان آزادیبخش فلسطین را تنها نماینده مردم فلسطین دانست، بخصوص که نقش نسل نخست رهبران این سازمان به پایان رسیده است.

با توجه به اینکه محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان از نسل نخست است اما وی هم اکنون جایگاه خود را از دست داده است و زندگی سیاسی او پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه که با پیروزی حماس بر ماشین نظامی صهیونیستها پایان یافت ، خاتمه یافته است.

بیشتر کسانیکه طی دهه های گذشته رویدادهای فلسطین را دیدند و در نبرد بر حق فلسطین شرکت کردند وپس از آن سازمان آزادیبخش فلسطین را بعنوان چهارچوب وحدت ملت فلسطین ،تشکیل  دادند ، نگرانی خود را از از کشیده شدن این سازمان بسوی سازشهای مشکوک بیان داشتند و سازمان را ترک نمودند که در نتیجه بعضی افراد را واداشت تا بطور کامل کنترل سازمان فتح را در اختیار بگیرند وتشکیلات را وقف اغراض شخصی خود نمایند.

باوجود آنکه سازمان آزادیبخش فلسطین بجز حماس وجهاد اسلامی ، دربرگیرنده چندین گروه وجنبش فلسطینی است اما این گروهها برنامه ای را در پیش گرفتند که با برنامه سازمان آزادیبخش که دیگر جوابگوی آرمانهای ملت فلسطین نیست، متفاوت بود .

از سال 1993 یعنی پس از امضای قرارداد اسلو ، دو جنبش حماس وجهاد اسلامی بیشترین مسئولیت نبرد علیه رژیم صهیونیستی را برعهده گرفتند،  در حالیکه سازمان آزادیبخش فلسطین وارد یک سلسله از گفتگوهای سازشکارانه با اسرائیل شدکه هیچگونه نتیجه ای بسود ملت فلسطین در بر نداشت .

از آن هنگام ملت فلسطین از کوششهای رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین و روش برخورد آنان با واقعیت  موجود در صحنه فلسطین و بی تفاوتی آنها نسبت به مشکلات این ملت اظهار نارضایتی می کردند و در نتیجه این ملت را بسوی حماس به عنوان تنها رهبر نبرد ملت فلسطین کشاند.

هنگامیکه سازمان آزادیبخش فلسطین رژیم  صهیونیستی را برسمیت شناخت ، و بند مربوط به حق مقاومت را از اساسنامه خود حذف کرد و بدون  مشورت با دیگر گروهها وجنبشهای مقاومت ، وارد گفتگوها و خم و پیچهای مذاکرات با اسرائیل شد ، مشروعیت خود را از دست داد. 

رویدادهای اخیر غزه و ناتوانی سازمان آزادیبخش فلسطین در موضعگیری  جدی در برابر تجاوز اسرائیل و خودداری از در پیش گرفتن تصمیم سرنوشت ساز برای نجات مردم غزه  از تجاوزات صهیونیستها ، جایگاه هواداران انحلال این سازمان وتشکیل سازمانی جایگزین با تشکیلات جدید که همسو با رویدادهای سیاسی موجود در صحنه فلسطین ، را تقویت کرد .

جایگزین منطقی در انحلال سازمان آزادیبخش و واگزاری فرصت به حماس وجهاد اسلامی برای تشکیل یک سازمان جدید که در بر گیرنده تمامی جنبشهای انقلابی فلسطین باشد و بر اساس آن انتخابات در داخل و خارج فلسطین برگزار گردد تا شخصیتهای رهبری این سازمان بتوانند یک استراتژی  جدیدی را در روند پیکار خود وسرنوشت ملت فلسطین بدور از سازشهائی که هیچگونه سودی برای ملت فلسطین ندارد ، در پیش بگیرد.   

تا زمانی که سازمان آزادیبخش فلسطین در دست شخصیتهائی بماند که بجای توجه به آرمانهای ملت فلسطین به منافع شخصی خود می اندیشند ، هیچگونه امیدی برای در پیش گرفتن تصمیمهای جدی به سود ملت فلسطین وبا هدف نجات این ملت از گرفتاری کنونی وجود نخواهد داشت و تحولات همچنان پیچیده تر خواهد شد.