فیلم«اُز بزرگ و قدرتمند» به کارگردانی سام ریمی[با دو نسخهی دو بعدی و سه بعدی که مخاطبان شبکه نمایش، نسخه دو بعدیاش را شاهد بودند]، در واقع داستاناش به سالها قبل از وقایع این رمان برمیگردد و داستان ورود تردستیست که از یک سیرک، با یک بالون به این سرزمین افسانهای قدم میگذارد تا با جادوگران آن روبرو شود اما یک تردست چه چیزی دارد در این میان، غیر از هوشاش؟
فیلم با کادری کوچکتر از کادرهای امروزی سینما و در قطع کادرهای سینمایی دهه 30 میلادی و با تصاویر سیاه و سفید شروع میشود که یادآور نسخه کلاسیک جادوگر شهر زمرد است؛ نسخهای که ویکتور فلمینگ در سال 1939 ساخت و با آن جودی گارلند در نقش دروتی، بدل به یک ستاره تمام عیار شد. در سکانسهای آغازین فیلم سام ریمی، ما جیمز فرانکو را در نقش دون ژوانی میبینیم که به همه کلک میزند اما ریمی این دون ژوان را طوری به ما نشان میدهد انگار یک پسربچه شیطان است کسی نظیر تام سایر مارک تواین، یعنی هنوز انگیزههای انسانی در او از بین نرفته و همین انگیزههاست که او را بعد از مواجهه با ثروت افسانهای شهر زمرد، وا میدارد تا از دلمشغولیهای اقتصادیاش به نفع مردم صرف نظر کند و طرف ِ آدمهای خوب قصه قرار بگیرد.
اُز بزرگ
فیلم ریمی به رغم بعضی گریزهای بزرگسالانه که برخی قسمتهای «اُز بزرگ» را به ملودرامهای دهه سی شبیه میکند، در بخش اعظم خود به دنیای کودکان، بسیار نزدیک است و به دلیل همزادپنداری با ذهنیت اخلاقگرا و البته تخیلگرای این گروه سنی، اثریست که بیشتر یادآور فیلمهای کمپانی دیزنی در دهههای 50 و 60 است[و نه البته انیمیشنهای این کمپانی] تا اثری تخیلی برای مخاطبان بزرگسال.
فیلم بعد از سکانس آغازین[که در دکور فیلمبرداری شده و کارگردان اصرار دارد که این دکور بودن کاملاً قابل ردگیری باشد توسط تماشاگر و شاید به این دلیل که باز ارجاعی باشد به آن اثر کلاسیک فلمینگ] ناگهان رنگی میشود و با جلوههای ویژه خیرهکننده، مخاطب را با دنیایی رویایی مواجه میکند و پس از این است که شخصیت تردست که در آغاز فیلم با لباسهای تیره به نمایش درآمده[تیرگی، رنگ استعاری جادوگران و نقشهای منفی افسانههاست]، اندک اندک دلپذیرتر و پوششاش متناسب با تغییرات بنیادین اخلاقیاش، هماهنگتر میشود با این تغییرات بصری فیلم.
فیلم ریمی، پیرو همان کهنالگوهای قدیمی ِ آثار دیزنیست[چه فیلمهای زنده و چه انیمیشنهایش]؛ شخصیتها به دو گروه بد و خوب تقسیم میشوند و پیروزی با خوبهاست که به دلیل قدرت و حقانیت اخلاقی خود است که پیروز میشوند نه قدرتهای ماورایی خود که نیروهای شر از این نظر، بسیار قدرتمندترند. گرچه سام ریمی تا آنجا که توانسته در نسخهی قرن بیست و یکمی خود، از این الگو فراروی کرده اما قدرتش برای فراروی از «ژانر» اندک بوده و مخاطب تنها در شخصیت تردست و خواهر کوچک [از دو جادوگر منفی فیلم] شخصیت خاکستری را شاهد است که در شخصیت خواهر کوچک، این خاکستری بودن با «حسادت» که از گناهان کبیره است، بدل به سیاهی کامل شخصیتی و به دور ماندن از رستگاری میشود.
«اُز بزرگ» همچون دیگر آثار سام ریمی[ مثل مرد تاریکی و سهگانه مرد عنکبوتی] اثریست دیدنی اما فاقد لایههای زیرین، برای رجوع مخاطب و واکاوی دوباره اثر. البته «اُز بزرگ و قدرتمند» در مقایسه با فیلم قبلی وی که در ژانر سینمای وحشت ساخته[مرا به جهنم ببر/2009] فیلم به مراتب بهتریست.
نظر شما