ماهنامه صنعت و توسعه نوشت:

مهتاب قلیزاده: «رئیس سازمان فن‌آوری اطلاعات ایران، معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، دبیر شورای عالی فناوری اطلاعات، مشاور و نماینده ویژه رئیس‌جمهوری در فناوری اطلاعات و ارتباطات در دولت محمد خاتمی ، مسؤل تدوین برنامه توسعهٔ کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران (تکفا)، مدیر هماهنگی ملی ایران در برنامهٔ اجلاس جهانی سران جامعهٔ اطلاعاتی، عضو کمیتهٔ ملی فناوری اطلاعات یونسکو، معاون برنامه‌ریزی و توسعه (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲) وزارت پست و تلگراف و تلفن، عضو شورای برنامه‌ریزی برنامهٔ چهارم توسعه کشور و عضو کمیتهٔ فرابخشی علوم و فناوری اطلاعات در تدوین برنامهٔ سوم توسعه و سرپرست وزارتخانه پست، تلگراف و تلفن در سال ۱۳۷۹». نصرالله جهانگرد این همه سمت و شغل را در ۵۷ سالی که از عمرش می‌گذرد از سر گذرانده است. «سجاد»، پسرش واسطه‌ای شد تا این گفت‌وگو انجام شود. طبقه هشتم ساختمان سازمان فن‌آوری اطلاعات، دفتری تمیز و مرتب دارد و جهانگرد در این دفتر میزبان صنعت و توسعه است. او به دو گروه مخالفی اشاره می‌کنند که برابر نسل‌های جدید تکنولوژی مقاومت می‌کنند. او می‌گوید: «این مخالفت عمدتا از جانب دو گروه مطرح شده است؛ دسته نخست، افراد معتقدی هستند که آشنایی کافی را با همه ابعاد این تکنولوژی ندارند و عده دوم افرادی هستند که نیت‌های دیگری پشت مخالفتشان است. برای مثال افرادی که سهم اقتصادی می‌خواهند یا از مدیران پیشین بوده‌اند و ما منتقد آن‌ها بوده‌ایم. خب؛ این عده به هرحال فعالیت دارند و برای منافع‌شان فعالیت‌هایی انجام می‌دهند.»

*****

شما سالها است که در حوزههای مهندسی ارتباطات فعالیت کردهاید. اگر بخواهید سرنوشت توسعه تکنولوژیهای جدید و نسلهای نوی صنعت ارتباطات و اطلاعات را در کشور بگویید، نقطه عطف پیشرفت در مسیر توسعه چه بوده است؟

از برنامه دوم توسعه ایران، گروهی در مجموعه مرکز تحقیقات مخابرات ایران بودیم که اعتقاد داشتیم، محور برنامه‌های توسعه ایران باید به صنایع Hi-tech، به ویژه صنایع الکترونیک منتقل شود. نخستین مطالعات فرصت‌شناسی مربوط به این حوزه در مسیر برنامه دوم توسعه ایران یعنی حدود 25 سال پیش انجام شده است. در آن زمان گروهی مرکب از افرادی از بدنه مرکز تحقیقات مخابرات ایران و وزارت صنایع وقت، مطالعاتی در مورد صنایع الکترونیک انجام دادند و این درحالی بود که آن زمان هنوز صنعت IT مطرح نشده بود و بیشتر بحث‌ها بر ظرفیت‌های صنعت الکترونیک کشور متمرکز بود. این مطالعات بر ظرفیت‌های ایران، سرمایه‌های انسانی، تحولات جهانی و رخ‌دادهای پیش‌رو تمرکز کرده بود. آن زمان ما اصرار داشتیم که نتایج این مطالعات در برنامه دوم توسعه ایران دیده و وارد شود. از آن مطالعات حدود شش جلد کتابچه و گزارش کامل تهیه شد که در سابقه صنعت کشور قابل توجه است.

اما از چه زمانی به شکل جدی به استفاده و بهکارگیری فنآوری اطلاعات در برنامههای توسعهای پرداخته شد؟

ببینید؛ در روند توسعه‌ای ایران شاید نخستین ماده‌ای که مربوط به حوزه به کارگیری فن‌آوری اطلاعات است، ماده‌ای در برنامه دوم توسعه است که تاکید می‌کند زمینه‌های تجارت الکترونیک فراهم شود. همین ماده در برنامه سوم هم تکرار می‌شود. در آن برنامه باز هم تلاش شده تا موادی از برنامه به حوزه های-تک معطوف شود. این اقدام در برنامه سوم توسعه مورد توجه قرار نگرفت اما تلاش‌های ما در بخش سرمایه انسانی که همان توسعه ظرفیت‌های آموزش عالی و آموزش و پرورش است بیشتر تحقق پیدا کرد. ما برای اولین بار کتاب کاربرد کامپیوتر در مدارس را برای کلاس سوم مقطع دبیرستان در رشته ریاضی و فیزیک در سال‌های میانی دهه ۱۳۶۰ و در زمان مدیریت آقای دکتر حداد عادل تدوین و تهیه کردیم. از سوی دیگر همزمان با شروع به کار آقای دکتر معین در وزارت علوم در دولت اول جناب آقای هاشمی، شورای فن‌آوری اطلاعات آموزش عالی تشکیل شد. در آن شورا با کمک مراکز دانشگاهی، مطالعه‌ای برای تدوین برنامه جامعی برای آموزش عالی کشور، ایجاد رشته‌ها و گروه‌های آموزشی جدید فاوا و تامین ظرفیت نیروی انسانی متخصص در این حوزه انجام شد. این برنامه تدوین شد اما با تغییر وزیر علوم در دومین دولت آقای هاشمی رفسنجانی، آن برنامه هم متوقف ماند و اجرایی نشد. البته آقای دکتر صالحی، معاون آموزشی وقت پس از مطالعه طرح از من دعوت کردند تا این طرح را اجرایی کنم؛ اما من معتقد بودم چون دامنه تغییرات بسیار وسیع است و دانشکده‌های مختلف را دربرمی گیرد و تغییرات بزرگی در آموزش عالی به‌وجود می آورد، باید وزیر علوم نیز با این کار هم‌فکر و همراه باشد. به ایشان گفتم اگر وزیر همراه و هم‌فکر هستند، بگویید تا من پا پیش بگذارم و اگر نه بعید است که نتیجه کار مثبت باشد که البته کار به سرانجام نرسید.

پس از آن چه زمانی مباحث توسعه تکنولوژیهای جدید در برنامههای توسعهای وارد شد؟ در مسیر تدوین برنامه چهارم توسعه؟

در واقع در سال ۱۳۷۶ زمانی که زمزمه‌های تدوین برنامه سوم توسعه مطرح بود ما تلاش کردیم با دقت بر وضعیت کشورهایی همچون هند، مالزی و برزیل والگو گرفتن از آن‌ها توسعه در بخش های-تک را به این برنامه توسعه‌ای اضافه کنیم. اما تلاش‌های ما در کمیسیون‌های فرعی تدوین این برنامه به ثمر ننشست و تمرکز بیشتر بر راهکارهای احیای اقتصاد تازه جان گرفته پس از آسیب‌های ناشی از جنگ تحمیلی بود. با این وجود تصور ما این بود که برنامه‌های جهشی در اقتصاد کشور باید مبتنی بر توسعه در فن‌آوری‌های های-تک باشد وگرنه اتفاق بزرگی در بخش‌های اقتصادی کشور نمی‌افتد. در واقع نمی‌توان کشوری را یافت که بدون اتکا به فن‌آوری‌های برتر به درآمد سرانه بالای ۱۰ هزار دلار در سال رسیده باشد. (بجز شهرکشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس). سرانجام بین برنامه‌های سوم و چهارم توسعه ما توانستیم نخستین برنامه یکپارچه به‌کارگیری تکنولوژی را برای توسعه و در حوزه فن‌آوری اطلاعات تدوین کنیم. این برنامه با عنوان برنامه توسعه و کاربرد فن‌آوری اطلاعات (تکفا) در کشور عرضه شد. این برنامه اولین برنامه ملی درباره به‌کارگیری یک نوع تکنولوژی در توسعه ملی بود؛ فارغ از آنکه این تکنولوژی چیست. خوشبختانه این برنامه با همراهی و همکاری بخش‌ها و ارکان مختلف نظام به نسبت موفقیت آمیز از کار درآمد. براساس این تجربه ما شاهد تدوین برنامه جامع صنعت نانوتکنولوژی شدیم و امیدواریم این موضوع در حوزه بایوتکنولوژی هم اتفاق بیفتد.

در دوران دولت آقای احمدینژاد چطور؟ با صنایع نوین چطور برخورد شد و سمت و سوی پیشرفت آنها چه جهتی به خود گرفت؟

در دولت آقای احمدی‌نژاد تلاش شد برنامه‌های مختلفی در حوزه‌های فاوا، هوافضا، بایوتکنولوژی و دیگر حوزه‌ها تدوین و به اجرا گذاشته شود اما کار چندانی پیش نرفت. امروز دوباره مجموعه تجریبات به جا مانده از برنامه تکفا در معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری مورد توجه قرار گرفته است. نکته آنکه در سند چشم‌انداز بیست ساله کشور برای نخستین بار مقرر شد که افق حرکت به کدام سو است. در این برنامه رویکرد اقتصاد دانش‌بنیان برگزیده شده و ضرورت‌های چنین توسعه‌ای تبیین و تدوین شد. در همین برنامه مشخص شد که با منابع خام موجود در کشور نمی‌توان به اهداف تعیین شده دست پیدا کرد؛ چرا که محاسبات منابع نشان می‌داد که میزان آن‌ها کفاف دست‌رسی به اهداف را نمی‌دهد. به همین دلیل و برای جبران این ناکافی به سوی ظرفیت‌سازی‌های جدید از جمله در بخش‌های توریسم و های-تک گام برداشته شد؛ یعنی به سوی پاسخ این پرسش که چگونه می‌توانیم با استفاده از تکنولوژی‌های جدید ارزش افزوده بیشتری به دست آوریم.

شما روند رسیدن به ضرورت استفاده از تکنولوژی در بخش های-تک را در کشور توضیح دادید. با این وجود پس از گذشت همه این سالها هنوز فاصله بسیار زیادی با آنچه که شما تصویر کردید وجود دارد. دلیل آن چیست؟

اجماع کل نظام از سطوح کارشناسی تا رهبری نظام بر دست‌رسی به این اهداف بوده است. این البته بزرگترین موفقیت نظام برنامه‌ریزی کشور بوده است. از همین‌رو از برنامه چهارم توسعه تا به امروز، همه برنامه‌ها و طرح‌ها مبتنی بر همین نگاه نگارش شده‌اند. کافی بود که برنامه چهارم توسعه راهنما قرار داده شود و با توجه به پیشرفت‌ها اجرایی پیشین برنامه‌ها و طرح‌های جدید تدوین می‌شد. با این وجود بخش اجرایی کشور هنوز ضرورت استفاده از فن‌آوری، چه فن‌آوری های-تک و چه سایر فن‌آوری‌ها را به درستی هضم نکرده‌اند؛ یعنی در یک کلام برنامه‌ها نوشته شده‌اند ولی اجرا، خیر. طبیعی است هنگامی که برنامه‌ای نوشته می‌شود باید سازمان اجرایی مناسب آن برنامه هم پدید آید. برنامه چهارم و سند چشم‌انداز بیست ساله نوشته و به دولت آقای احمدی‌نژاد تحویل داده شد. اما سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور باید برنامه اجرای این طرح را عملیاتی و ساختار نهادی لازم را ایجاد می‌کرد که متاسفانه اقدامی انجام نشد؛ یعنی تاکنون سازمان برنامه و ساختارهای مرتبط با آن معطوف به برنامه دانش‌بنیان نیستند. به این ترتیب سازمان اجرایی کشور، معاونت‌ها و حتی وزارت‌خانه‌ها مبتنی بر یک توسعه سنتی و بنگاه‌داری‌های سابق هستند. به همین دلیل بود که مثلا ادغام وزارتخانه‌ها هم در دولت آقای احمدی‌نژاد بر هیچ بررسی علمی، مبتنی بر تجدید مدرن سازمانی مبتنی نبود و ادغام این وزارتخانه‌ها تنها یک بروکراسی بسیار بزرگ را پدید آورد. این اقدام هم در وزارتخانه‌های کار، رفاه و تامین اجتماعی دیده می‌شود و هم در ادغام وزارتخانه‌های صنایع و معادن و بازرگانی. باید بگویم که اساسا در ساختار مدیریت توسعه کشور، توجه کافی به برنامه‌های دانش‌بنیان وجود ندارد. درست به همین دلیل هم ارزیابی جامعی از اینکه برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه چه اندازه توفیق داشته‌اند وجود ندارد. نکته جالب آن بود که دولت قبلی در سال دوم دولت‌داری‌اش مدعی بود که اصولا به اهداف برنامه چهارم رسیده و در واقع این برنامه را قبول ندارد و اتفاقا همه می‌دانیم این دولت چه ضربه‌ای به اقتصاد کشور زد. پس از تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه دولت این برنامه را جدی بگیرد تا اندازه‌ای توجه دولت به اجرای این برنامه جلب شد، اما در نهایت نتیجه خاصی حاصل نشد.

خب؛ تیم آقای روحانی دولت را در چنین شرایطی تحویل گرفت؛ شما فکر میکنید با وجود این شرایط چه آیندهای انتظار رشد اقتصادی و پس از آن توسعه را در کشور میکشد؟

درست به همین دلیل است که ما در یک سالی که از دولت جدید می‌گذرد تلاش کرده‌ایم تا وضعیت را به نقطه صفر بازگردانیم. من برای پاسخ بهتر به سند چشم‌انداز باز می‌گردم. در دهه نخستی که از این سند پشت سرگذاشته‌ایم رشد اقتصادی ایران به طور میانگین حدود دو و نیم درصد بوده است و این درحالی است که برای تحقق اهداف این سند، با توجه به کم کاری انجام شده در دهه اول، باید رشد اقتصادی در ۱۰ سال دوم حداقل دو رقمی باشد تا به هدف میانیگین رشد هشت و نیم درصد در این ۲۰ سال برسیم. برای رسیدن به رشد اقتصادی دو رقمی اگر اتکا بر صنایع موجود و ساختارهای کنونی باشد به نتیجه نمی‌رسیم؛‌ یعنی رشد اقتصادی ایران بیش از پنج درصد نخواهد بود. تنها ظرفیت و فرصتی که می‌تواند رشد جهشی برای ما به ارمغان آورد، توجه به حوزه های-تک یعنی حوزه‌های IT، نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی و سایر زمینه‌های موجود در های-تک است. تمام شواهد بین‌المللی بر درستی این موضوع گواهی می‌دهند. پس لازم است که هم اقتصاددانان کشور و هم مسئولان برنامه‌ریزی توسعه، به این موضوع به عنوان یک ضرورت نگاه کنند. متاسفانه برنامه‌هایی که در کشور وجود داشته،  توجه خاصی به حوزه های-تک نکرده‌اند. البته آقای رئیس‌جمهور از ابتدای این دولت تاکید زیادی بر این حوزه داشته و من خوش‌بین هستم که اتفاق مهمی در این زمینه در کشور بیفتد.

وضعیت توجه به صنایع های-تک در برنامه ششم توسعه چگونه است؟

این برنامه در گام‌های ابتدایی قرار دارد. در معاونت توسعه چهارچوب کلی تدوین شده است تا مقامات ارشد کشور نسبت به این چهارچوب نظر دهند. در این بخش به این حوزه هم توجه شده و قرار است مواردی تدوین و تهیه شود و لازم برای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی نگاه جدی به تسهیل و توسعه حوزه های-تک معطوف ‌شود.

پیشبینی میکنید که در مراحل بعدی این برنامه تغییراتی در این زمینه بهوجود آید؟

در حال تلاش هستیم تا این موضوع را جا بی‌اندازیم.

برخورد معاونت توسعه (آقای نوبخت) با این موضوع چگونه است؟

مخالفت خاصی ندارند. در حال همکاری با آن‌ها هستیم.

میخواهم کمی از فضای بحثهای توسعه فاصله بگیرم و به موارد ریزتر در مورد فنآوری اطلاعات و نسلهای جدید تکنولوژی بپردازم. وقتی نوبت به توسعه فنآوریهای نو نظیر نسلهای جدید شبکه اینترنت همراه (3G و 4G) رسید، برخی مخالفتها با این توسعه از سوی برخی مراجع تقلید در کشور دیده شد. طبیعی است که جلب موافقت آنها میتواند کمک بزرگی در این زمینه باشد؛ آیا در این زمینه اقدامی انجام شده است؟

ببنیید؛ در این زمینه نکته ظریفی وجود دارد. این نکته مربوط به چگونگی استفتا از مراجع تقلید است. سوال‌کننده در یک موضوع معین سوالی را مطرح می‌کند و شرایطی را در این سوال شرح می دهد و در مقابل این موارد درخواست فتوا می‌کند. صاحب فتوا هم در چهارچوب همان سوال نظر خود را اعلام می‌کند. از نظر ما سوال‌هایی که از مراجع شده است، حاوی اطلاعات درستی نبوده است. خب؛ هنگامی که از یک روحانی برجسته سوال می‌شود که فلان موضوع دارای فلان مفاسد است، به قطع پاسخ صاحب فتوا به این پرسش این است که این موارد نباید انجام شود. پس نباید این پاسخ‌ها را به همه مسائل آن حوزه تعمیم داد.

سوال من درباره جلب موافقت روحانیون موثر در کشور بود؛ یعنی آیا برنامهای انجام شده یا در دست انجام شدن است؟

بله چنین برنامه‌ای انجام شده است. مثلا پیش از ماه رمضان به همراه آقای واعظی به قم رفتیم و در دیدار با مراجع عظام ضرورت توسعه ظرفیت‌های اینترنتی در کشور را توضیح دادیم و این عزیزان بزرگوار با این ضرورت موافقت داشتند و البته نسبت به جنبه‌های فرهنگی و سوء استفاده‌های احتمالی در این حوزه هشدار دادند. شاید لازم باشد یادآوری کنیم افرادی که در دولت حضور دارند، خودشان نیز نسبت به مسائل فرهنگی و دینی حساسیت دارند. خب البته باید توجه داشت که این حوزه از جمله حوزه‌هایی است که پیشرفت در آن روز افزون است و ما همواره با مسائل و موضوعات جدیدی رو در رو می‌شویم. طبیعی است که آمادگی و برنامه ریزی برای این موضوع‌ها و مسائل نباید ما را از این فن‌آوری که کمک زیادی به توسعه کشور می‌کند غافل کند. مثلا ما هر روز شاهد گسترش جاده‌ها و بزرگراه‌ها در کشور هستیم؛ در این جاده‌ها هم تخلف‌های انجام می‌شود اما به‌هرحال نظارت‌های مختلفی بر آن‌ها انجام می‌شود و مکانیزم‌های کافی نظارت و کنترل هم وجود دارد. حوزه ارتباطات هم مشابه همین مثالی است که مطرح کردم. بیش از ۹۰ درصد از کاربری این حوزه، کابری‌هایی اصولی و صحیح است. درصد کمی استفاده های نابجایی است که البته بخش زیادی از آن را مدیران شبکه کنترل و پیشگیری می‌کنند. در این بخش طبیعی است که مکانیزم‌های برخورد و مجازات از سوی دستگاه‌های انتظامی و قضایی انجام می‌شود؛ به همین دلیل اگر بخواهیم این بخش‌های کوچک را برجسته کنیم تا فرصتی که از این حوزه برای توسعه کشور به‌دست می‌آید از دست برود، به قطع مفید نخواهد بود. به هرحال طبیعی است که در این موضوع مخالفت‌هایی وجود داشته باشد. این مخالفت عمدتا از جانب دو گروه مطرح شده است؛ دسته نخست، افراد معتقدی هستند که آشنایی کافی را با همه ابعاد این تکنولوژی ندارند و عده دوم افرادی هستند که نیت‌های دیگری پشت مخالفتشان است. برای مثال افرادی که سهم اقتصادی می‌خواهند یا از مدیران پیشین بوده‌اند و ما منتقد آن‌ها بوده‌ایم. خب؛ این عده به هرحال فعالیت دارند و برای منافع‌شان فعالیت‌هایی انجام می‌دهند؛ وظیفه ما اما توضیح، روشنگری و در پیش گرفتن سیاست درست است.

به هرحال مخالفتهای مختلف با فنآوریهای نسل نو همچون 3G و 4G آنقدر زیاد به نظر میرسد که برخیها بیم آن دارند که این طرحها هیچگاه به شکل کامل عملی نشوند و حتی بحث به موضوعاتی چون پیوست فرهنگی رسید. در اینباره چه میتوان گفت؟

نخست باید روشن شود که پیوست فرهنگی چیست و چرا باید وجود داشته باشد. بنا به راهبردهای مقام معظم رهبری قرار شد که پیوست فرهنگی به‌وجود آید. در قانون برنامه پنجم آمده است که براساس چهارچوب مهندسی فرهنگی کشور که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌رسد، دستگاه‌ها موظفند برای طرح‌های عمرانی بزرگ یک پیوست فرهنگی تهیه کنند. بنابرین برای همه طرح‌های عمرانی بزرگ کشور که معاونت توسعه آن‌ها را هر سال اعلام می‌کند پیوست فرهنگی باید تهیه شود. علاوه بر این بحث یکی از کمیسیون های شورای عالی فضای مجازی در دولت پیش اعلام کرد که پیوست فرهنگی در حوزه ارتباطات هم نیاز است. این موضوع برای نخستین بار درباره آغاز به کار شرکت رایتل به وقوع پیوست. در آن زمان بحث ارسال تصاویر از راه این اپراتور مطرح بود و این کمیسیون در شورای عالی فضای مجازی به موضوع ورود کرد و نظراتی داد؛ یعنی در آن زمان تصور این بود که خود کمیسیون‌ها هم می‌توانند مستقل از شورای عالی تصمیم‌گیری کنند. پس از آن آقای احمدی‌نژاد اعلام کرد که این مصوبه در شورای عالی تصویب نشده و رییس جمهوری آن را ابلاغ نکرده است. به هرحال این موضوع در آن زمان مسائلی را برانگیخت. در دولت جدید شورای عالی فضای مجازی تصویب کرد که هیچ یک از زیر مجموعه های آن نمی‌تواند رویه‌ای را به شکل مستقل تصویب کند. از سوی دیگر ما اعتقاد داریم که پیوست فرهنگی مجموعه خطوط و راهبردهای فرهنگی حاکم بر یک سرویس است. به ویژه سرویس‌هایی که بین ارکان اجتماعی به‌کار گرفته می‌شوند. این موضوع از نظر ما خوب است. برای این کار دبیرخانه شورای عالی با کمک کمیسیون‌های مرتبط طرحی تهیه کرده‌اند و برای اینکه در دستور کار قرار گیرد، اقدام‌هایی را هم انجام داده‌اند. این طرح حاوی برنامه‌ای بود مبتنی بر اینکه درصدی از درآمدهای اپراتورها را برای این کار تخصیص دهند. این طرح مورد ایراد واقع شد و به ویژه نسبت به رقم آن اعتراض‌هایی صورت گرفت. پس از آن سازمان تنظیم مقررات متن دیگری را تهیه کرد و آن را برای تصویب نهایی در اختیار رییس‌جمهوری قرار داد. ما هم منتظر تصویب آن هستیم.

پارهای حرف و حدیثها وجود دارد که آقای روحانی خودشان تصویب این طرح را به تعویق انداختهاند تا فضا اندکی تلطیف شود.

خیر؛ ایشان عمدی در این کار نداشته‌اند. در واقع دفتر آقای رییس‌جمهور ایرادهای فنی نسبت به این طرح گرفته بودند. علت تاخیر نیز مربوط به همین ایرادهای فنی است.

به این پرسش پاسخ ندادید که آیا نسلهای جدید شبکه اینترنت همچون 3G و 4G به شکل کامل عملیاتی میشوند یا به دلیل همین چالشها و موانعی که مطرح شد، ممکن است جنبه اجرایی پیدا نکنند؟

ما در هیچ یک از متن‌هایی که تهیه شده است، چنین مانعی را ندیده‌ایم. در واقع همه این متن‌ها توصیه کرده‌اند که چه مواردی باید رعایت شود. نه اینکه از اجرایی شدن آن پیش‌گیری شود. مواردی که در پیوست فرهنگی وجود دارد هم مخل اجرای سرویس‌های جدید نیستند.

یکی دیگر از برنامههایی که برای اجرای آن بحثهای مختلفی انجام شده است، بحث شبکه ملی اطلاعات است؛ این برنامه چه وضعیتی دارد؟

این برنامه مبتنی بر توسعه ظرفیت‌های دسترسی شبکه در کشور است که مقرر شده تا پایان سال ۱۳۹۴ نهایی شود. برنامه‌ریزی‌ها در اینباره اجرایی شده و اقدام‌های اجرایی هم پیش می‌رود به گونه‌ای که هرماه دسترسی به پهن باند در کشور افزایش پیدا می‌کند. تاکید می‌کنم که شبکه ملی ارتباطات، تقویت ارتباطات پرظرفیت در کشور را هدف گرفته است. این برنامه‌ای است که در دیگر کشورها هم اجرا شده است. هر کشور باید در بستر جغرافیایی خود دارای شبکه ارتباطی پرظرفیت و پر سرعتی باشد. این شبکه درگاه‌های بین‌المللی هم دارد و به اینترنت هم متصل است. ما هم قصد اجرای همین برنامه را در کشور داریم.

افزایش ظریب نفوذ اینترنت، دسترسی روستاها به اینترنت و... در این طرح گنجانده شدهاند؛ وضعیت اینها در چه حال است؟

درحال گسترش این موارد در کشور هستیم و همانطور که گفتم هرماه این برنامه در گوشه‌ای کشور اجرایی می‌شود.

تاکنون دقیقا کدام یک از مناطق کشور تحت پوشش این برنامه قرار گرفتهاند؟

همه مناطق کشور در حال تحت پوشش قرار گرفتن است و پروژه‌های مختلفی در حال اجراست. شبکه فیبر نوری در کشور توسعه پیدا کرده و ظرفیت انتقال در این شبکه افزایش پیدا می‌کند. با اپراتورها صحبت شده و قرار بر آن است که آن‌ها ظرفیت دسترسی به شبکه پرسرعت را افزایش دهند. از آغاز امسال تحرکات در روستاها افزایش پیدا کرده است و تاکنون چهار هزار روستا در کشور دارای ارتباط اینترنتی شده‌اند و امیدواریم تا سال آینده همه روستاهای کشور به اینترنت دسترسی پیدا کنند. در همین حال برنامه جدی ما این است که توسعه خدمات دولت الکترونیک را فراگیر کنیم.

یکی از برنامههایی که پیش از این شنیده میشد قرار است انجام شود، توسعه شبکه فیبر نوری تا درب منازل بود؛ آیا این برنامه هنوز در دستور کار است؟

بله؛ علاوه بر شرکت مخابرات، اپراتور چهارم یعنی شرکت ایرانیان نت وظیفه دارد که توسعه فیبر نوری به مراکز اجرایی، اقتصادی و منازل را انجام دهد.

3535

 

کد خبر 378996

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۲۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۴
    0 0
    اتفاقا همین دو گروه حرف اول واخر را میزنند