درس اخلاق دادنهای بیمحتوا یا تکراری، تسلیتگوییهای پرشمار، تغییر فصلها، اعلام مراسم بزرگداشت و نکوداشت، شروع یا پایان یافتن یک پروژه، مناسبتهای مذهبی و ملی، آغاز سال تحصیلی، و مانند اینها هرکدام بهانهای است برای آن که شهردای تهران، تیرهای برق و تیرهای میانهی خیابانها یا بدنهی پلهای عابرپیاده را با پارچهنوشتها بپوشاند. پرسش اینجا است که حتی اگر چنین پیامرسانیهایی ضروری باشد (که در بسیاری موارد نیست) آیا شهرداری نمیتواند با استفاده از روزنامهی همشهری یا رادیوی خودش این کار را انجام دهد؟ چرا باید برای پیامی که حداکثر چند روزی ارزش ماندگاری دارد، صدها و هزاران مترمربع پارچهی ضخیم نایلونی که برای واردات آن ارز از کشور خارج شده و به سرعت به زبالهای ماندگار بدل میشود را مصرف کنند؟ آیا این هم به کسب و کاری برای یک عده بدل شده و مشوق شهرداری در انجام آن هستند، و عواملی هم در شهرداری ذینفع در کار؟!
شهرداری تهران با این کار نهتنها به منابع مالی و محیط زیست این شهر آسیب میرساند، بلکه الگویی پر ایراد برای دیگر شهرها و نهادها، و برای شهروندان فراهم میسازد. این الگو، سرمشق یا تاییدی میشود برای کار مردمی که برای تسلیت گفتن به دیگران یا خوشامدگویی به حاجیان، به در و دیوار یک خانه یا مسجد، چندین بنر میزنند. همچنان که مشوق مدیران دستگاههای دولتی و غیردولتی میشود که برای خوشامدگویی به یک مدیر بالاتر و یا شرکتکنندگان در یک همایش و... بنر نصب میکنند.
به علاوه، در حالی که شهرداری تهران صدها میلیارد تومان بدهکار است (در واقع، مردم شهر را بدهکار کرده) و در حالی که در اجرای چندین وظیفهی خود، از جمله: تسهیل شدآمد (ترافیک)، رفع آلودگی هوا، حفظ حریم شهر، جلوگیری از ساخت و ساز در ارتفاعات، نظارت موثر بر استحکام بناها، جلوگیری از تخریب باغها، حفظ درختان قدیمی شهر، رفع مشکل گدایی، تاسیس موسسههای فرهنگی، حفظ بافت ارزشمند شهری، ایجاد سنگفرش پایدار در پیادهروها، و کمک به بهداشت شهر و شهروندان... موفق نبوده یا بسیار مشکل دارد، چنین بریز و بپاشها چه ضرورتی دارد؟!
بنرنویسی، حرکتی خودنمایانه و مسرفانه است و در کنار رواج استفاده از ظرفها و سفرههای یکبارمصرف، در چند سال اخیر توسعهی بیمارگونهای یافته و اگر جلوی آن گرفته نشود، ضربههای کاری بر محیط زیست و اقتصاد کشور وارد خواهد ساخت. ماه محرم نزدیک است و باز نذری دادن در ظرفهای دورانداختنی میرود که چشمانداز کوی و برزن را بیالاید و فشار بر طبیعت کشور را باز هم بیشتر کند؛ آیا وقت آن نرسیده که مسوولان شهر و کشور در شهرداریها و دولت، و همچنین مراجع تقلید و خطیبان، در مورد این اسراف آشکار هشدار دهند و در جلوگیری از آن اقدامی کنند؟
نظر شما