به گزارش خبرآنلاین، آیت الله سید صدرالدین صدر، پدر امام موسی صدر از مراجع تقلید شیعه بود که ۵ دی ۱۳۳۲ درگذشت. وی در دوران حکومت رضاخان همراه یارانش سید محمدتقی خوانساری و سید محمد حجت، تدریس و سرپرستی حوزه علمیه را بر عهده داشت و در حفظ و توسعه آن کوشید.
سید صدرالدین صدر که بود؟
پدر امام موسی صدر، فقیه بزرگ و از مراجع عالی قدر و معاصر شیعه بود. وی در سال ۱۲۹۸یا ۱۲۹۹ هـ ق. در کاظمین به دنیا آمد. او همراه پدر بزرگوارش به کربلا مهاجرت نمود. سپس به توصیه پدر، راهی حوزه علمیه نجف گردید و در درس آخوند خراسانی و سید کاظم یزدی شرکت نمود و به اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد و در سال ۱۳۳۹هـ ق. بعد از فوت پدر جهت زیارت بارگاه امام رضا علیهالسلام به مشهد مشرف و به مدت شش سال ماندگار شد و با صبیه مرحوم آیت اللَّه حاج آقا حسین قمی وصلت نمود و در سال ۱۳۴۴هـ ق به نجف بازگشت و برای احترام در درس میرزای نائینی (ره) حاضر میشد.
در اواخر سال ۱۳۴۶مجددا به ایران بازگشت و مدت اندکی در قم اقامت گزید. امام موسی صدر در همین دوره، یعنی در ماه ذیحجه ۱۳۴۶هـ ق. و در شهر قم به دنیا آمد. آیت اللَّه سید صدرالدین صدر در حوالی سال ۱۳۴۸هـ ق. برای زیارت به مشهد مشرف گردید و بنا به تقاضای طبقات مختلف مردم در آنجا اقامت گزید.
در حدود سال ۱۳۱۳هـ ق. بود که آیت اللَّه صدر بنا به دعوت آیت اللَّه عبدالکریم حائری مجددا به قم باز گشت و معاونت معظم له را در اداره امور حوزه جدیدالتأسیس علمیه قم بر عهده گرفت و بزودی به عنوان یکی از ارکان حوزه علمیه قم اشتهار یافت و بعد از رحلت آیت اللَّه حائری به همراه دو تن از مراجع بزرگ وقت یعنی آیت اللَّه سید محمد حجت و آیت اللَّه سید محمد تقی خوانساری زعامت و مرجعیت شیعیان را به عهده گرفت و به حوزه علمیه قم خدمات شایان توجهی ارائه نمود و شاگردان بسیاری را تربیت کرد.
او که در زمینه شعر و ادب تبحری خاص و ید طولایی داشت، همچون دیگر شاعران و قصیده سرایان، بعد از فوت مرحوم شیخ عبدالکریم اشعار نغز و پر محتوایی سرود که سرآمد تمامی اشعار گردید. به همین جهت هم اکنون اشعار این مرد بزرگ زینت بخش سنگ قبر آن مرحوم است.
از آیت اللَّه صدر ده فرزند به یادگار ماند، سه پسر و هفت دختر که پسران آن بزرگوار عبارتاند از: مرحوم آیت اللَّه حاج آقا رضا صدر، سید علی اصغر صدر و آیت اللَّه امام موسی صدر.
«صدر دین» را بخوانید
«صدر دین» عنوان کتابی از مجموعه روایت صدر است که به معرفی آیت الله سیدصدرالدین صدر، اختصاص دارد و توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر منتشر شده است.
در این کتاب در بخش یادداشتها به اندیشه و سیرۀ آیت الله صدر، تأثیرات وی بر امام موسی صدر و موضوع حمایت از فداییان اسلام پرداخته شده است. در بخش گفت وگوها مصاحبه با دکتر علی اکبر صادقی، سید علی صدر، آیت الله رمضانی، دکتر صادق طباطبایی و دکتر کاظم صدر و سخنان آیت الله سلطانی طباطبایی، آیت الله محمدعلی ابطحی و استاد علی دوانی آورده شده است.
در بخش خاطرهها نیز خاطرات شخصیت های حوزوی و ادبی گردآوری شده است. وقایع زندگی آیت الله صدر در بخش گاهشمار کتاب ذکر شده اند. تعدادی از نامهها، اجازات اجتهاد آیت الله صدر و گزارش های شهربانی قم دربارۀ ایشان در بخش اسناد کتاب ارائه شده و روایت آیت الله سید رضا صدر از دوران بیماری و روزهای آخر حیات پدر در بخش پیوست های کتاب آمده است.
لازم به ذکر است، نسخه االکترونیک کتاب «صدر دین» همزمان با سالگرد درگذشت آیت الله سید صدر الدین صدر برای فروش اینترنتی در سایت فیدیبو قرار گرفت. قیمت خرید نسخه چاپی این کتاب ۱۵۰۰۰ تومان است، اما کاربران اینترنتی میتوانند با مراجعه به سایت فیدیبو، نسخه الکترونیکی کتاب را به قیمت ۹۰۰۰ تومان خریداری کنند و آن را بر روی رایانه شخصی، تبلت، کیندل، تلفن همراه و سایر سخت افزارهای کتابخوان مطالعه کنند.
*****
به مناسبت سالروز درگذشت این عالم بزرگ، خلاصه ای از یادداشت محسن کمالیان را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی موسسه صدر در ادامه می خوانید.
راز جاودانگی آیت الله سید صدرالدین صدر در تاریخ
«از روزگاران قدیم تا امروز، روحانیت همواره پرچمدار و پناهگاه جوامع شیعی به شمار میرفته است. اتحاد و انسجام جوامع شیعی مستلزم همدلی و همبستگی روحانیت بوده است و پراکندگی و تفرقه روحانیت موجب از هم گسیختگی صفوف مردم. آیتالله العظمی صدر بر این نکته وقوف کامل داشت و لذا از همان اوان جوانی بر حفظ همدلی و همبستگی روحانیت مراقبت فراوان. آن بزرگوار در وقایع سال 1329ق همراه و بلکه دست راست پدرش آیتالله العظمی سید اسماعیل صدر بود، وقتی همراه آن بزرگوار از کربلا به نجف آمد تا میانه آیات عظام آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی را التیام بخشند و روحانیت عراق را در حمایت از ایران برابر حملات روس یکپارچه سازند. آن بزرگوار در اولین دوره اقامت خود در مشهد طی سالهای 1331 تا 1337ق، وقتی آتش اختلاف و فتنه را میان روحانیت آن شهر مقدس شعلهور دید، در زمره معدود کسانی بود که به مدد حسن اخلاق و تدبیر خود کمر همت بستند و توانستند بساط اختلاف و پراکندگی را برچینند و همدلی و همبستگی را چون روزگاران پیش حاکم گردانند. آن بزرگوار طی سالهای اقامت در قم نیز وقتی در برههای آتش اختلاف و فتنه میرفت تا میان روحانیت شهر شعلهور شود، در شمار اندک کسانی بود که به مدد حسن اخلاق و تدبیر خویش توانستند آن را در نطفه خاموش سازند و فضای اتحاد و انسجام را بر فراز شهر حاکم گردانند.
گریز از ریاست و زعامت
آیتالله العظمی صدر مانند پدر و اجداد خویش، از ریاست، رعامت و مرجعیت گریزان بود و همواره ترجیح میداد تا پیشکسوتان و دیگر اقران صالح او پرچمدار باشند. آن بزرگوار در سال 1308ش که قم را ترک کرد و در مشهد اقامت گزید، مشاور اصلی آیتالله العظمی حائری بود و فضلا و طلاب برای حل مشکل کوچک و بزرگ خویش، اغلب آن بزرگوار را نزد رئیس وقت حوزه واسطه و شفیع قرار میدادند. درس آن بزرگوار همسنگ درس آیتالله العظمی میر سید علی یثربی از درسهای مهم و موفق حوزه خوانده میشد و البته محبوبیت و مقبولیت ایشان در میان طلاب و مردم فزونتر از دیگر اقران. کسی که به ریاست، زعامت و مرجعیت علاقمند باشد، لاجرم باید چنین موقعیتی را حفظ کند؛ یعنی در جای خود ثابت و در انتظار فرصت باقی بماند، تا وقتی رئیس، زعیم و مرجع حاضر از دنیا رفت، بلافاصله مجلس ختمی برپا، میدانداری را آغاز و متعاقب آن رساله عملیهاش را منتشر کند. آیتالله العظمی صدر اما مسیر عکس را انتخاب کرد. آن بزرگوار در حالی قم را به سوی آینده مجهول ترک کرد، که از گزینههای جدی جانشینی مرحوم حائری شمرده میشد، و مشهد را نیز در حالی به عنوان موطن خویش برگزید، که مطلقا تصمیمی بر بازگشت به قم نداشت.
حرکت جمعی به جای تکروی
آیتالله العظمی صدر در مسند ریاست و زعامت، به حرکت دستهجمعی معتقد بود و نه تکروی. آن بزرگوار هرگز خود را عقل کل نپنداشت و از همفکری دیگران و دریافت مشورت و راهنمایی آنان احساس بینیازی نکرد. آیتالله العظمی صدر هرگز به مخیلهاش حتی راه هم پیدا نکرد که همه مسائل را بهتر از دیگران میفهمد و لذا به تشریک مساعی آنان نیازی ندارد. بالعکس، آن بزرگوار اصرار داشت که پیشکسوتان و دیگر اقران صالح خود را چنان در حرکت رو به جلو مشارکت دهد، که آنان خود را بخشی از قوه محرکه حرکت احساس کنند و نه همعرض یا مقابل آن. آن بزرگوار تعمد داشت که رقابت را به رفاقت تبدیل کند، نه رفاقت را به رقابت. آیتالله العظمی حائری وقتی در پاییز 1315ش چند ماه قبل از رحلتش در بستر بیماری افتاد، جای نماز خود را در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به آیتالله العظمی صدر واگزار کرد و آن بزرگوار را وصی خویش قرار داد. اینها نشانههای صریح تمایل آن مرجع بزرگ به پرچمداری آتی آیتالله العظمی صدر بود و بیشک پیامهایی آشکار برای حوزویان و مردم.
آن شاگرد دریادل اما استاد خویش را متقاعد ساخت تا مسئولیت اول را به آیتالله العظمی حجت سپارد و در مسئولیت دوم نیز آن بزرگوار را شریک گرداند. این اولین قدم آیتالله العظمی صدر در شرکت دادن بزرگان قم در مسئولیت ریاست و زعامت آتی حوزه علمیه قم بود. آن بزرگوار پس از درگذشت آیتالله العظمی حائری، آیتالله العظمی سید محمد تقی خوانساری را نیز به جمع دو نفره خود اضافه کرد تا نام «آیات ثلاث» برای همیشه در تاریخ حوزه علمیه قم ماندگار شود. قدم سوم آیتالله العظمی صدر در ایجاد حرکت دستهجمعی آن بود که با دو یار نیکخواه خود همقسم شدند، تا به منظور حفظ و توسعه حوزه، در باره همه مسائل همفکری کنند و جز با تفاهم یکدیگر، تصمیمسازی و عمل نکنند. اینگونه بود که این سه آیت بزرگوار از همان ابتدا صندوقی مشترک را برای تجمیع وجوهات و توزیع شهریه طلاب راه انداختند و برای اداره هرچه بهتر شئون مختلف حوزه، متناسب با ذوق و توانمندی خود، تقسیم کار و نهایتا حرکت رو به جلو را به طور دستهجمعی آغاز نمودند.
پدری مهربان و دلسوز برای همه
آیتالله العظمی صدر برای همه انسانها کرامت قائل بود و به عرصه سیاست نیز از پنجره انسانیت بود که مینگریست. بر همین اساس، برای آحاد طلاب و مردم، بسان یک پدر، به یک اندازه مهربان، دلسوز و دارای احساس مسئولیت بود. برای ایشان تفاوتی میان فقیر و غنی نبود. با طبقات عادی مردم همانطور صمیمانه رفتار میکرد که با مقامات ارشد کشور. با مقامات ارشد کشور نیز همانطور صمیمانه رفتار میکرد که با طبقات عادی مردم. روحانی، دانشگاهی، معلم، بازاری، کارگر، کارمند، کوچک، بزرگ، زن و مرد، همه در نظر او محترم و دارای کرامت بودند. برای مخالف به همان اندازه پدر بود که برای موافق. دوست و دشمن را نوازش میکرد و به همه محبت مینمود.
آن بزرگوار هرگز بر اساس گرایش فکری و سیاسی طلاب و مردم، آنها را به خودی و غیر خودی دستهبندی نکرد. از نظر آن بزرگوار، همه دارای کرامت بودند و خودی، و لذا احترام و رعایتشان به یک اندازه واجب. آیتالله العظمی صدر چون خورشید بر همه میتابید و چون باران بر همه میبارید. حجتالاسلام محمد شریف رازی با آنکه مروج دیگر بزرگان بود، در خاطرات خود آورده است که خود را رهین محبتهای آن بزرگوار میداند و جز ایشان، کسی از بزرگان به وی عنایت نداشت. آیتالله العظمی سید محمد علی ابطحی با آنکه از دایره شاگردان ایشان خارج و شاگرد دیگر بزرگان بود، مشکلات علمی خود را نزد ایشان میبرد و با گشادهرویی پاسخ میشنید. و صد البته تعداد این نوع حکایات، بیشمار است. علما، فضلا و طلاب، هرگز نه از نوع قضاوت آیتالله العظمی صدر نسبت به خود بیمناک بودند و نه از عواقب عدم همراهی با ایشان نگران. هیچگاه کسی ندید و نشنید که آن بزرگوار در حق معاصرین خود سوء ظن برد یا در نقد آنها زبان بگشاید. بالعکس، آنچه همواره از ایشان دیده شد، تجلیل از همه علما بود، مقدم داشتن پیوسته آنان بر خود و نیز دعوت و تشویق طبقات مختلف مردم به اعتماد و حسن ظن در حق آنها.
عدم تحمیل خود بر دیگران / تلاش برای حضور آیت الله بروجردی بر مسند حوزه قم
آزادمنشی و قوام شخصیت آیتالله العظمی صدر بسیار بیش از آن بود که بخواهد، خود یا راه و سلیقه خویش را بر حوزه، روحانیت و مردم تحمیل کند. آن بزرگوار در سال 1323ش بدین نتیجه رسید که اولا پارهای از علما و فضلای نیکخواه حوزه که اکثریت نیز نبودند، به تغییر مدیریت آن و دعوت از آیتالله العظمی بروجردی نظر دارند؛ ثانیا قرارگیری آیتالله العظمی بروجردی در رأس حوزه، موجبات تقویت بیش از پیش آن را فراهم خواهد ساخت. چه فشارهای امنیتی چند ساله رضاخانی از یکسو و فشارهای اقتصادی و معیشتی طاقتفرسای ناشی از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین از سوی دیگر، مردم و طلاب را پریشان ساخته بود. وانگهی زعامت آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی بر حوزه علمیه نجف و تقدم طبقاتی او بر آیات عظام ثلاث، مرجعیت فراگیر را به نجف منتقل و حوزه علمیه قم را در مرتبه دوم اهمیت قرار داده بود. در چنین شرایطی طبیعی بود که استقرار آیتالله العظمی بروجردی در رأس حوزه علمیه قم، که به جهت طبقاتی همردیف آیتالله العظمی اصفهانی و لذا همسنگ اساتید آیات عظام ثلاث بود، آن حوزه را تقویت و مجددا به کانون توجهات بدل کند.
با این نگرش بود که آیتالله العظمی صدر از ایده تغییرات استقبال و در زمستان سال 1323ش آیاتالله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی و محمد صدوقی، داماد و مسئول دفتر خویش را به بیمارستان فیروزآبادی شهر ری فرستاد تا از جانب ایشان، آیتالله العظمی بروجردی را جهت هجرت به قم دعوت نمایند. آن بزرگوار با ورود آیتالله العظمی بروجردی به قم، استقبالی بینظیر از میهمان عالیقدر حوزه به عمل آورد. ایشان نه تنها در مجالسی که به افتخار ورود آیتالله العظمی بروجردی برگزار میشد، حاضر میگشت و به میهمانان خوشآمد می گفت، بلکه جای نماز و تدریس خود را در حرم مطهر حضرت معصومه (س) بزرگمنشانه به آن بزرگوار واگذار کرد و برای همیشه از مسند ریاست و زعامت کناره گرفت. این سخن تکاندهنده امام صدر در حق پدر خویش که «مقامات آیتالله بروجردی در اثر فداکاری و گذشت او بود»، مورد تأیید همه روحانیون بلند پایهای بود که طی بیست و پنج سال گذشته از آنان درباره آن بزرگوار پرسشگری کردم. از جمله این تأییدات، شهادت زیبای آیتالله جعفر سبحانی است که تأکید نمود: «ایثاری که از آیتالله العظمی صدر دیده شد، از هیچکس دیده نشد».
نقش تاریخی آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر آن بود که حوزه علمیه قم را از آیتالله العظمی حائری یزدی تحویل گرفت؛ آن را با همراهی یاران بزرگوارش در دوران شدیدترین فشارهای امنیتی رضاخانی و در شرایط سختترین تنگناهای اقتصادی و معیشتی حفظ نمود؛ و سرانجام مسند ریاست و زعامت را بزرگوارانه و صمیمانه به آیتالله العظمی بروجردی تحویل داد تا دهه آخر عمر را پشت سر آن بزرگوار قرار گیرد. آیتالله العظمی صدر نقش خود را با موفقیت ایفا کرد و اگر حوزه علمیه قم در دوران ریاست و زعامت آیتالله العظمی بروجردی گسترشی بیسابقه یافت و اگر فرزندان خلف آن حوزه در ادوار بعد موفق شدند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را تحت رهبری امام راحل برپا کنند، آن بزرگوار و یارانش بیشک در همه این موفقیتها سهیم و در اجر اخروی آنها شریک هستند. راز موفقیت آیتالله العظمی صدر در ایفای این نقش تاریخی و رمز نیکنامی و جاودانگی آن بزرگوار در تاریخ آن است که حضور ایشان در عرصه سیاست، یک حضور اخلاقی بود؛ اخلاقی که محضر پیامبران را در اذهان تداعی میکند.»
/6262
نظر شما