برخی اصولگرایان میگویند اگر اصلاحطلبها بهخودیخود رأی داشتند پشت سر آقای عارف قرار میگرفتند. درصورتیکه اولویت اصلی اصلاحطلبان منافع ملی است و به این اهمیت فراوان میدهند و برای آن حاضر هستند هرگونه فداکاری انجام دهند؛ و این خصیصه در قاموس اصلاحطلبان همواره به عنوان یک عقیده ساری و جاری است.
آقای عارف در کنارهگیری برای رسیدن به گزینه نهایی اصلاحطلبان مردانگی کرد و نباید این موضوع مشمول مرور زمان شود. از طرف دیگر اصلاحطلبان پایبند به خرد جمعیاند و همین پایبندی باعث شد در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روی گزینه روحانی اجماع کنند. و این نشان از رفتار دموکراتیک این طیف سیاسی دارد.
اصلاحطلبها باوجود فشارهایی که تحمل میکردند تصمیم گرفتند پشت گزینهای قرار گیرند و از وی حمایت کنند که احتمال بیشتری میدادند بتواند به مردم و کشور کمک و با جریان رقیب تعامل برقرار کند. بر همین اساس به سمت حجتالاسلام روحانی حرکت کردند نه به خاطر اینکه موقعیت و امکان حضور نداشتند! رأی آقای روحانی در نظرسنجیها تا قبل از کنار کشیدن آقای عارف چندان قابل توجه نبود ولی خود آقای عارف شخصا به من گفتند که من مدارکی مستند دارم که من در دور اول رأی لازم را برای رسیدن به کرسی ریاستجمهوری داشتم اما چون قرار بود اصلاحطلبان یک کار دستهجمعی به نفع کشور کنند حرف بزرگان را تمکین کردم. حال چه شده است که امثال آقای بادامچیان غصه عدم رأیآوری اصلاحطلبان در مجلس را میخورند مگر خود این آقایان چند درصد رأی مردم را کسب کردهاند. اگر آقای بادامچیان فکر میکنند که اصلاحطلبها رأی ندارند این همه تحلیل و تفسیر درباره آنها معنا ندارد لذا بگذارید آنها مثل خودتان وارد عرصه انتخابات شوند آن وقت خواهید دید نتیجه صندوقهای آرا چه خواهد بود.
17302
نظر شما