به گزارش خبرآنلاین، «آنچه با پول نمی‌توان خرید» با عنوان فرعی مرزهای اخلاقی بازار نوشته مایکل سندل با ترجمه حسن افشار از سوی نشر مرکز روانه بازار نشر شده و با استقبال مخاطبان نیز همراه شده است.
نویسنده در این کتاب با ارایه مثال‌هایی ملموس و با نثری ساده و شوخ‌طبع که به روانی به فارسی ترجمه شده مشکلات نظام بازارمحور لیبرالی را تشریح می‌کند. او معتقد به نظریه عدالت و جدایی سپهرهای عمومی بازار، اخلاق و مذهب از یکدیگر است.
او در کتاب با مثال‌های زیادی تلاش می‌کند ثابت کند که بازار فقط سازو‌کار نیست و ارزش‌هایی هم دارد و این تصور که بازار به چیزهایی که مبادله می‌کند دست نمی‌زند و آلوده‌شان نمی‌کند روز به روز ناموجه‌تر می‌شود.
کتاب در سال ۲۰۱۳ نوشته شده و به تاثیرات بحران اقتصادی ۲۰۰۷ بر زندگی مردم آمریکا اشارات فراوانی می‌کند. بحران مالی، نه‌تنها در ظرفیت ریسک‌پذیری بازار شک به وجود آورد بلکه این احساس عمومی را ایجاد کرد که بازار از اخلاق جدا شده و باید راهی برای پیوند دوباره آنها پیدا شود... . اگر با ثروت فقط بتوان قایق شخصی و ماشین کورسی و تعطیلات آنچنانی خرید، نابرابری درآمد یا دارایی خیلی اهمیت پیدا نمی‌کند اما اگر بشود با پول، روزبه‌روز چیزهای بیشتری خرید، مراقبت پزشکی بهتر، خانه‌ای در محله امن و نه در محله‌ای جرم‌خیز، امکان تحصیل در مدارس نخبه‌پرور به‌جای مدارس ورشکسته، وقتی همه چیزهای خوب قابل خریدوفروش باشند زمین تا آسمان فرق می‌کند که پول داشته باشی یا نداشته باشی.»
بنابراین گزارش، در فصلی از کتاب با عنوان «بازار چگونه اخلاق را به حاشیه می‌راند» مؤلف معتقد است که طبق تحلیل اقتصادی رایج، پرداخت پول به مردم برای پذیرش زحمتی باید تمایل آنها را بیشتر کند، ولی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که اثر قیمت گاهی تحت‌الشعاع ملاحظه‌های اخلاقی مثل تعهد به منفعت جامعه قرار می‌گیرد.
نویسنده در فصلی از کتاب درباره «حقوق نام‌گذاری» نیز نوشته است که تجارت یادگاری در ورزش را درنظر بگیرید. بازیکنان بیسبال همیشه محبوب هواداران جوانشان بوده‌اند که برای گرفتن امضا از آنها سر و دست شکسته‌اند. بازیکنان مقیدتر روی نیمکت یا بعد از بازی، موقع خروج از ورزشگاه، کارت ویزیت یا توپ بیسبالی برای آنها امضا می‌کردند. این امضاگیری معصومانه امروزه به دکان یادگاری‌فروشی دلال‌ها و عمده‌فروش‌ها و خود تیم‌ها با میلیاردها دلار سرمایه شده است. در ادامه آمده است که رشد بازار یادگاری‌فروشی، حقوق نام‌گذاری و جایگاه‌های ویژه در دهه‌های اخیر، از افزایش بازاری جامعه آمریکایی حکایت می‌کند...حالا دنیای ورزش تنها جایی نیست که بازار و تجارت یکه‌تازی می‌کنند. در دو دهه اخیر شاهد بوده‌ایم که تبلیغات تجاری پا از گلیم خود بیرون گذاشته‌اند و همه سوراخ سمبه‌های زندگی ما را گرفته‌اند.
مایکل سندل، نویسنده کتاب بیان می‌کند که این روزها لازم نیست شما حتما نویسنده باشید یا شرکت هواپیمایی داشته باشید تا حامیان مالی پیدا کنید. کافی است ماشین داشته باشید و قبول کنید که تبدیل به تابلو سیار بشود. شما می‌توانید خانه‌تان را هم تبدیل به تابلو تبلیغاتی بکنید. اگر شما ماشین یا خانه هم نداشته باشید، باز راهی برای کسب درآمد از رونق تبلیغات در سال‌های اخیر دارید. می‌توانید بدنتان را تابلو تبلیغاتی کنید!
نویسنده کتاب معتقد است هرکسی نمی‌تواند این چیزها را بخرد. ولی امروزه راه‌های زیادی برای پول درآوردن هست. اگر شما هم مایلید درآمد اضافه‌ای پیدا کنید، چند راه تازهی آن از این قرار است:
کرایه دادن پیشانی، یا جای دیگری از سطح بدن برای تبلیغات بازرگانی: 777 دلار. شرکت هواپیمایی نیوزلند سی نفر را استخدام کرد که سرشان را از ته تراشیدند و روی سرشان این عبارت را خال‌کوبی کردند: «می‌خواهید هوایی عوض کنید؟ به نیوزلند سفر کنید.»
موش آزمایشگاهی شدن برای آزمایش داروها: 7500 دلار. بسته به وسعت آزمایش یا میزان اختلالی که در بدن ایجاد می‌کند قیمت ممکن است بالاتر یا پایین‌تر باشد.
ایستادن در صف در طول شب در کاخ کنگره برای نگه داشتن نوبت لابی‌گری که می‌خواهد در یک جلسه کنگره شرکت کند: ساعتی 15 تا 20 دلار. لابی‌گر می‌تواند به شرکت‌هایی مراجعه کند که افراد بی‌خانمان و افراد دیگر را برای ایستادن در صف استخدام می‌کنند.
اگر اضافه وزن دارید، چهار ماهه شش کیلو و نیم وزن کم کنید: 378 دلار. شرکت‌های بهداشتی و بیمه برای کاهش وزن افراد و دیگر رفتارهای سالم به آنها مشوق‌های مالی می‌دهند.
بیمه عمر شخص بیمار یا پیری را بخرید، تا زمانی که زنده است اقساطش را بپردازید، بعد که از دنیا رفت مبلغ بیمه را دریافت کنید: تا میلیون‌ها دلار، برحسب قرارداد بیمه. این نوع شرط‌بندی روی عمر دیگران یک صنعت 30 میلیارد دلاری شده است. هر چه بیمه‌گذار زودتر بمیرد، سرمایه‌گذار بیشتر می‌برد.
او می گوید امروزه تقریبا هر چیزی خرید و فروش می شود:
سلول زندانی بهتر: شبی 82 دلار. در سانتاآنای کالیفرنیا و چند شهر دیگر، زندانی‌های بی‌آزار می‌توانند تسهیلات بیشتری بخرند، مثلا سلول تمیز و ساکتی دور از سلول‌های دیگر.
عبور خودرو تک‌سرنشین از خط ویژه: 8 دلار برای ساعت‌های پر رفت و آمد. در مینیاپولیس و شهرهای دیگری برای کاهش بار ترافیک اجازه می‌دهند خودروهای تک‌سرنشین از خط ویژه عبور کنند. قیمت مجوز بر حسب میزان راه‌بندان متغیر است.
مادر هندی جانشین برای حمل جنین: 6250 دلار. زوج‌های غربی‌ای که به دنبال مادر جانشین می‌گردند حالا بیشتر به هندوستان می‌روند که این کار هم قانونی است و هم هزینه‌اش کمتر از یک سوم هزینه‌ی آن در آمریکاست.
فصل اول کتاب با عنوان "نوبت‌شکنی" با این جملات آغاز می‌شود:
هیچ‌کس دوست ندارد توی صف بایستد. گاهی نوبت جلوتر را می‌خرند. می‌دانیم که در رستوران‌های از ما بهتران انعام خوبی به گارسون می‌دادند تا کمتر منتظر خالی شدن میز بمانند. این انعام در واقع رشوه‌ای است که دزدانه به او می‌دهند. جلو در ننوشته‌اند هر کس بخواهد می‌تواند یواشکی یک اسکناس پنجاه دلاری کف دست گارسون بگذارد تا معطل نشود. اما به تازگی خرید و فروش اجازه‌ی نوبت‌شکنی علنی شده و رواج پیدا کرده.
*
این روزها صف‌های طولانی در فرودگاه‌ها برای بازرسی همه را کلافه کرده. ولی همه لازم نیست در این صف‌های پیچ‌درپیچ بایستند. کسانی که بلیت فرست‌کلس یا بیزنس‌کلس خریده‌اند می‌توانند از مسیرهای مخصوصی به جلو صف بازرسی بروند. "بریتیش ایرویز" اسمش را گذاشته مسیر تندرو (Fast Track) این سرویس به مسافرانی که پول بیشتری می‌دهند اجازه می‌دهد به جلوی صف بازدید گذرنامه‌ها بروند ...
این کتاب با سرفصل هایی چون «نوبت شکنی، مشوق‌ها، بازار چگونه اخلاق را به حاشیه می‌راند، بازار در زندگی و مرگ، حقوق نام‌گذاری» در 210 صفحه و با قیمت 12500 تومان منتشر شده است.
6060
نظر شما