این استاد دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، گفتههای مدافعان این طـرح را سفسطه و بيارزش دانسته و می نویسد:
«مدافعان این طرح ميخـواهند از یک مقـدمة باطـل یعنی دور نگاه داشتن نمایندگان از دسترس مردم، یک نتیجـه صحیح یعنی ارتقاء کیفیت قانونگزاری را بگیرند. این در حالی است که اگر مردم در حوزههای انتخابیه به دلیل نیاز به اشتغال، وام، ازدواج و یا مشکلاتی که در دستگاههای اجرایی و قضایی با آنها دست به گریبان هستند به عنوان آخرین چاره به نمایندة خود مراجعه ميکنند دلیل روشن آن این است که دولت و مجلس در حل و فصل مسائل کشور ناتوان هستند و ملت ایران را گرفتار این مشکلات فردی و اجتماعی کردهاند. مدافعان این طرح با سرپوش گزاردن بر این واقعیت ميخواهند نمایندگان را از دسترس مردم و تظلّمات آنان دور نگه دارند. ولی این واقعیت را نادیده ميگیرند که به فرض آنکه این طرح تصویب شود و نمایندگان، خود را از دسترس مردم در حوزههای انتخابیه دور کنند چه مرجع و مقامی باید شکایات مردم را استماع کند...
اما نتیجهگیری مدافعان طرح استانی شدن، از مقدمه آنان، باطلتر است. دستاویز آنان برای استانی کردن انتخابات این است که اگر نمایندگان از درگیری با گرفتاریهای مردم در حوزههای انتخابیه در شهرها رها شوند ميتوانند در خدمت قانونگزاریهای سودمند، شفابخش و نظارت مؤثر و برخورد با تخلفات و قانونشکنيهای دولتمـردان باشنــد! ولی آیا مراجعات مردم در حوزههای انتخابیه به نمایندگان است که باعث شده است این نمایندگان نتوانند قوانینِ با کیفیت تصویب کنند و نظارت مؤثر بر دولتمردان داشته باشند؟»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
نظر شما