صادق زیباکلام در جمع دانشجویان دانشگاه گلستان که به دعوت انجمن اسلامی این دانشگاه با محوریت «برجام، ایران، جهان» در تالار شهید مطهری برگزار شد، گفت: برخورد با تندرو‌ها، کندرو‌ها، بی‌دین‌ها، با دین‌ها، لیبرال‌ها و مواردی از این دست کار حکومت نیست و این کار باید از سوی قانون انجام شود. تفاوت حکومت دیکتاتوری و حکومت غیردیکتاتوری نحوه مقابله با تندرو‌ها است، در حکومت غیر دیکتاتوری قانون باید تصمیم بگیرد.
اهم سخنان زیباکلام را در زیر بخوانید:
* من و شما نباید پاسخ افرادی مانند رسایی، حسینیان و جلیلی را بدهیم، آن‌ها باید آزاد باشند که حرف خود را بزنند و اگر جلویشان را بگیریم مانند همان‌ها می‌شویم.
*اگر قانون و دادگاه بگوید روی صالحی سیمان بریزیم این یک حرف است اما اگر فرد دیگری بگوید یک تهدید است و قانون باید پاسخ بدهد.
* {با اشاره به انتخابات سال 92 } در دوران انتخابات بدون قصد و نیت و به صورت طبیعی مسئله هسته‌ای تبدیل به اصلی‌ترین موضوعات انتخابات شد و رویکرد آقای روحانی در این موضع این بود که جهت‌گیری کلی دوران احمدی‌نژاد را تغییر می‌دهد اما جلیلی که نمایندگی رادیکال‌ها را به عهده داشت معتقد بود که راه درست را رفته و نیازی نیست این سیاست کنار گذاشته شود اما روحانی با 19 میلیون رای انتخاب شد و نخستین و مهم‌ترین سیاستی که در دستور کار دولت قرار گرفت حل مسئله هسته‌ای از راه مذاکرات بود و به نظر من این راه به درستی انتخاب شد.
* مذاکرات در دولت یازدهم به سرعت آغاز شد و نخستین ثمره رویکرد جدید ایران در آذر 92 به اسم توافق ژنو بیرون آمد اما پس از این توافق اتفاق مهمی افتاد، از سال 82 که بحران هسته‌ای شروع شد تا آذر 92 مسئله هسته‌ای یک بت بزرگ بود که باید پرستش می‌شد و همه باید تعریف و تمجید می‌کردند و در 8 سال دولت احمدی‌نژاد هم مجلس یکبار نپرسید برنامه هسته‌ای چطور است اما توافق ژنو نقطه عطفی در این زمینه شد، به دنبال این توافق عده‌ای در سفارت آمریکا در تهران جمع شدند و نطفه شکل‌گیری دلواپسان تشکیل شد، خلاصه حرف آن‌ها این بود که این مذاکرات درست نیست و ما از اهداف مقدس هسته‌ای فاصله گرفته‌ایم.
*علی‌رغم انتقادات دلواپسان مذاکرات ادامه یافت، برای نخستین بار در کشور سیاست‌های هسته‌ای مورد انتقاد قرار گرفت و عده‌ای به عنوان دلواپس سیاست‌های هسته‌ای را غلط دانستند، و حتی رسایی اعلام کرد صدرحمت به معاهده ترکمنچای، نتیجه این شد که برای عده‌ای این سئوال پیش آمد که اگر اجازه داریم انتقاد کنیم و اگر مسئله هسته‌ای بت نیست چرا این انتقاد به سیاست‌های هسته‌ای دولت پیشین نباشد.
*دوستان دلواپس متوجه نبودند که دارند شاخه‌ای را می‌برند که خودشان رویش نشسته‌اند و اگر بشود از برنامه هسته‌ای انتقاد کرد خودشان هم زیر سوال می‌روند، در آن اوضاع حملات سنگینی آغاز شد و هرچه زمان گذشت اطلاعات بیشتری از موضوع هسته‌ای بیرون آمد و این سوال مطرح شد که همه این‌ها برای چه بوده است.
*سوال مردم این بود که از هزار چیز زدیم و خرج مسئله هسته‌ای کردیم که چه چیزی به دست بیاوریم، خیلی مسائل زیر سوال رفت و هر چه از آذر 92 جلو‌تر آمدیم قداست‌زدایی بیشتری صورت گرفت، در حالی که در همان زمان مشخص شد اینکه می‌گفتند انرژی هسته‌ای کشور را گلستان می‌کند دروغی بیش نبود.
* ظریف داشت تبدیل به یک قهرمان می‌شد و عمده حمایت‌هایی از ظریف می‌شد هم از سوی نسل دوم و سوم انقلاب بود و بنابراین با حمایتی که مردم از مذاکرات کردند ظریف هم با قوت قلب بیشتری با غربی‌ها مذاکره کرد؛ با اعلام انجام توافق از سوی ظریف و دیگر مذاکره‌کنندگان شور و نشاط در بین مردم و نسل دوم و سوم انقلاب شکل گرفت و تندرو‌ها می‌دیدند به جای اینکه ظریف تبدیل به یک خائن بشود تبدیل به قهرمان ملی شده است.
*{با اشاره به روند تصویب برجام در آمریکا} برجام وقتی به آمریکا رفت مشکلاتی برای اصولگرایان به‌وجود آورد، وقتی اعضای ارشد تیم مذاکره کننده آمریکا به سنا و کنگره رفتند این جلسات پخش زنده شد و ما گوش می‌کردیم، بخشی به این خاطر بود که مبادا کنگره و سنا جلوی برجام را بگیرد اما اینجا هم اتفاقی افتاد و آن این بود که تنها دغدغه سناتور‌ها توان هسته‌ای و امکان ساخت سلاح اتمی در ایران بود.
*از سال 82 گفته شد که مسئله هسته‌ای، وضعیت اقتصادی را زیر و رو می‌کند، اما معلوم شد این نبود، مسئله این بود که کشوری که بتواند اورانیوم 3 درصد غنی کند، می‌تواند هر لحظه تا 90 درصد هم غنی کند و تنها تهدید امنیتی ساخت سلاح هسته‌ای بود، در عین حال توافق، کمیسیون برجام این‌همه روی بند بند آن صحبت کردند اما ظرف 20 دقیقه تصویب شد اما معتقدم مخالفت با برجام همچنان ادامه دارد.
*یکی از سیاست‌هایي که اصولگرایان و مخالفان برجام همواره مطرح کردند این بود که این توافق هسته‌ای که این‌قدر روی آن اصرار می‌شد چرا تغییری روی اقتصاد کشور ایجاد نکرده است، این هم تحریفی از سوی تندرویان است.
* اقتصاد ما یک اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی است که تا زمانی که دولت در آن دست داشته باشد هیچ نوری بر بشره آن تابیده نمی‌شود و فساد اقتصادی مانع اصلی جهش اقتصادی ما است.
* مناقشه هسته‌ای سنگی بود که به پای اقتصاد ما بسته شد اما به این معنی نیست که بدون این سنگ می‌توانیم جلو برویم، تا فساد برداشته نشود برداشتن تحریم‌ها نمی‌تواند معجزه‌گر باشد" اما برجام آغاز پایان "مرگ بر آمریکا" است و هیچ‌کس در غرب سر اینکه ایران غنی‌سازی کند مشکلی ندارد بلکه مشکل از آن‌جا شروع می‌شود که هر کشوری که بتواند 3 درصد غنی‌سازی کند، پس می‌تواند تا 99 درصد هم غنی‌سازی کند.
27220
نظر شما