پانزده راهکار ساده و سازنده به رئیس جمهور برای رفع برخی مشکلات کشور

1. تاسيس سازمان صيانت از اموال، راهکاري براي مبارزه با سوء استفاده‌ها درنهاد دولت

مثلي قديمي هست: <مالتو بچسب همسايه‌تو دزد نکن>  را بارها شنيديده ايم، يکي مشکلاتي که ما در مقوله اختلاسها و دزديها در کشور داريم اين است که نهادي و سازماني براي صيانت از اموال دولتي نداريم يا اگر داريم به وظايف خود درست عمل نمي‌کنند. شناسايي زمينه‌هاي رانت‌خواري، شناسايي گلوگاه‌هاي سوء استفاده‌ها، شناسايي ترفندهاي دورزدن قوانين، شناسايي راه و روش‌هاي کلک، شناسايي موقعيت‌هايي که مي‌تواند منجر به سوء استفاده شود، شناسايي قوانين ضعيفي که داراي حفره‌هايي براي سوء استفاده است و دهها مورد ديگر بايستي در يک نهادي به صورت دقيق پيگيري بشود. چطور بارها بزرگان فرموده‌اند که هزينه در بخش پيگيري به مراتب پايين‌تر از درمان است؟ چرا بايد کسي يآ نهادي مستقيم نباشد که به فکر بستن گلوگاه‌هايي باشد که بالقوه مي‌تواند فاضل‌ها، جزائري‌ها، زنجاني‌ها، خسروي‌ها، به آفريدها و دهها تن ديگر را بسازد؛ چرا نبايد در کشور نهادهاي امنيتي و کنترلي اينقدر ضعيف باشد؟ دقيقاً آلمان‌‌ها بر روي همين سيستم بسته توانستند تقريباً به کشوري پاک برسند، همه انسانها بالقوه دنبال سوء استفاده‌اند ولي مشکل ما مشکل سيستمي است سيستم اداري ما به جهت بيماريهاي متعدد دزد پرور است حالا سيستم حفاظتي سنتي ما يکي از هزاران اختلاس از نوع سه هزار ميلياردي را کشف ميکند باقي چه؟ بدون ترديد راه جلوگيري از هر نوع اختلاس و غيره در کشور ايجاد نهادي امنيتي براي بررسي تئوريک و تخصصي براي جلوگيري از سوءاستفاده‌هاست قطعاً هزينه درمان بيشتر از پيشگيري است!

2. نظرسنجي از دانشجويان ارشد و دکتري راهي دقيق براي افکارسنجي در جامعه

يک جوان دانشجو، بخصوص اگر در سطح ارشد و دکتري باشد، يک نبض است به مانند يک دماسنج به نحو نسبتاً دقيقي نوع نگرش خانواده ها به مسايل جامعه و دولت را ميتواند منعکس نمايد، پيشنهاد ميگردد فرمهايي شامل يکصد گزينه نسبت به مسايل مختلف، براي افکارسنجي هر شش ماه يکبار در اختيار جوانان نهاده شود تا به صورت ناشناس (توجه شود) پر نمايند. فايده اين نظرسنجي در تصميم گيري هاي کشور بسيار مهم و حياتي است و طبيعتاً با تجزيه و تحليل رايانه اي مواد اين پرسشنامه ميتوان به بسياري از حقايق جامعه به نحو بسيار دقيقتري دسترسي پيدا نمود.

3. يشنهاد تأسيس وبسايت رسمي همسريابي از سوي دولت!

در کشور اسلامي ايران، بر اساس آخرين آمارهاي رسمي 5670000 دختر دم بخت و 5570000 پسر آماده همسرگزيني وجود دارد، همه آنان به جهت دعواهاي سياسي و فرهنگي و سياستهاي غلط دولتهاي قبلي و فعلي و نيز روابط غلط خانواده ها در انتخاب همسر مورد نظر خود محروم مانده اند! آقاي روحاني شما را به خدا يک وبسايت رسمي تحت حمايت دولت (مانند وبسايت يارانه) با هر قانون و کنترلي که فکر ميکنيد درست است وبسايتي طراحي شود دختران و پسران مشخصات خود را به محو سالم در آن ثبت نمايند تا هر کس با مطالعه مشخصات جنس مخالف خود همسر مورد نظر بر اساس معيارهاي مورد علاقه اش به راحتي و دقت بيشتر بياد و همسر خود را انتخاب نمايد، عدم مسؤوليت شما و همکاران شما در دولت نسبت به اين مسأله نتيجه اش آن شده است که وبسايتهاي تخريبگر با سوء استفاده از اين خلأ اساسي به ايجاد روابط ناسالم اخلاقي دامن ميزنند. به نظر ميرسد اين درخواست حداقل براي يک جوان ايران انتظار نابجايي نباشد مضافا بر اينکه راه اندازي چنين سامانه اي که ميتواند براي اطمينان بيشتر خانواده ها و مردم تحت نظر رسمي پليس فتا فعاليت نمايد قطعاً يک امري اجتناب ناپذير و ضروري است اميد که عزيزان توجه نمايند.

4. تصويب قانون اعطاي تابعيت به خارجيان در ايران از طريق سرمايه گزاري!

من اگر جاي اقايان در مجلس بودم فقط براي حل مشکل جوانان کشور، بخصوص ايجاد يک صندوق براي حل مشکلات آنان، با همکاري جمعي از وکلا قانوني طرحي را تصويب ميکرديم تا مثلا مانند کشور دومينيکا با اجازه خريد ملک (مثلا تا 49% آن) يا بدون اجازه خريد ملک هر کس با پرداخت حداقل سي هزار يورو کمک بلاعوض به کمک به آباداني و اقتصاد ايران تابعيت موقت با مجور اقامت پنج ساله از دولت ايران بگيرد و در صورتي که مشکلي در اين مدت براي کشور نيافريند و رعايت حقوقي شهروندي را نمايد بعد از پنج سال اقامت و تابعيت دائم و پاسپورت ايراني دريافت بکند.  ببينيد فقط اگر در جهان يک ميليون نفر علاقمند باشند در ايران زندگي نمايند يا نه صرفا تابعيت ايراني داشته باشند، با اين قانون کوچک به اقتصاد کشور ده ميليارد يورو کمک بلاعوض شده است که حقيقتا رقم بسيار بالايي است و اين ميتواند براي حل تمامي مشکلات ازدواج جوانان کشور فوق العاده باشد

5. تشکيل يک کارگروه مشورتي از برخي گروههاي خوني براي مشورت دهي به دولت و مجلس

به اعتراف بسياري از دانشمندان، بهره‌مندي و عنايت ويژه به گروه‌‌ خوني بسيار نادر AB+ (در ايران حدود 3 تا 5%) يک ضرورت اجتناب ناپذير است؛ چرا که صاحبان اين گروه خوني، گرچه به لحاظ تجربي، ترجيحاً و لزوماً مديران خوبي نخواهند بود؛ اما صاحبان آنها، به مانند دولتِ ژاپن، اگر درست هدايت و جذب شوند؛ به عنوان بازوهاي مشورتي، بهترين تصميم‌گيران و طراحان ايده‌ها در حوزه‌هاي <اجتماعي>، <فرهنگي>، <سياسي> و <اقتصادي> خواهند بود! همانگونه که بيشترين مراکز تصميم‌گير در ژاپن، يک جمع چندنفره براي <خلق ايده‌ها> از اين گروه خوني درخدمت دارند؛ پيشنهاد بنده اين است که عزيزان نماينده در مجلس شوراي اسلامي به اين مسأله کليدي توجه جدّي و ويژه داشته باشند؛ به نظر مي‌رسد براي حل معضلات کشور، يک تيم پنجاه نفره متشکل از نسل جوان متعهد و متخصص (ترجيحاً دانشجويان دوره دکتري)، مشخّصاً و منحصراً از اين گروه خوني (AB+)، در سه کارگروه تخصصي: <حوزه فرهنگ>، <حوزه اقتصاد> و <حوزه سياست>، تشکيل شود و به نظر مي‌رسد، اين گروه‌هاي سه گانه بتوانند با <ذهن خلاّق> و <خلق ايده‌هاي جديد> به عنوان بازوي مشورتي، دولت و نمايندگان محترم در مجلس شوراي اسلامي ياري رسانند که بدون ترديد مفيد خواهد بود ان شاء الله.

6. تأسيس، استان مجازي ايرانيان، مقدّمه اي براي رفع بينادي مشکلات جوانان

در گستره جهاني، به صورت پراکنده، چند ميليون ايراني در کشورهاي مختلف زندگي مي‌کنند و نوعاً برخي از آنها از فرهنگِ مام خويش دور افتاده‌اند، اينان ضمن اينکه نوعاً به لحاظ علمي داراي تحصيلات عاليه و تخصص‌هاي متعدد هستند، به لحاظ مادّي هم از تموّل خوبي برخوردارند و هم در برخي مراکز علمي مهم، به جهتِ تخصص خود (مانند پزشکي)، حضوري جدّي و تأثيرگذار دارند؛ صرف نظر از جهات علمي و تخصّصي ايرانيان مقيم خارج از کشور که نيازمند يک برنامه ريزي گسترده است، شايد تنها گردش مالي آنان نيز به چندين ميليارد دلار برسد. در اين راستا، ضمن اينکه استفاده بهينه از اين منابع خاموش انساني و مالي مي‌تواند در سرنوشتِ کشور در مقطع حسّاس و کنوني کشور، تأثيرگذار باشد، عقل حکم مي‌کند <يک راهکار قانوني> هم بايستي براي اين منظور تعبيه شود که چتر حمايتي امکانات کشور شامل تمامي ايرانيان در سراسر جهان نيز بشود.

ما در حال حاضر حدود  31 استان حقيقي در کشور داريم؛ بياييد براي نخستين بار در جهان، ابتکاري نو به خرج داده و با فرايندي کارشناسانه و فني، استان سي و دوم کشور را با نام پيشنهادي <استان ايرانيان> به صورت <مجازي> براي پوشش دهي تمامي ايرانيان خارج از کشور، تشکيل دهيم؛ بدون ترديد، ضمن اينکه به صورتي عقلاني، تأليف قلوب و ايجاد الفت و محبتي براي همدلي با ايرانيان فراموش شده در خمول کشورها کرده‌ايم، همچنين توانسته‌ايم از اين ظرفيت سرشار مادي ـ معنوي، ولي خاموش، به صورتي هوشمندانه، هدفمند و البته در بستري سالم و قانوني، در راستاي پيشرفتِ کشور، بهره بگيريم.

7. اعتماد به نسل جوان و سهيم کردن عملي آنان در اداره کشور!

براي اعتماد سازي و سهيم کردن نسل جوان در اداره کشور، در اقدامي عملي، به صورت آزمايشي به نسل جوان کشور، ترجيحاً با اولويت مهندسان و دانش آموختگان دانشگاه ها، اجازه دهيد منطقه تقريباً خالي از سکنه کويري کشور، از حوض سلطان در قم تا شرق مشهد، تا شمال سيستان و بلوچستان تا شمال نائين (با نام پيشنهادي استان تِبس)، اين زمين هاي باير و شوره زار و لم يزرع و کويري با سازوکاري منطقي و کارشناسانه در دولت، قالب يک استان خاصّ (با مديريت همه جانبه خود جوانان)، تعريف نموده و به صورت قطعات دو هزار متري براي مدت پنج سال، به صورت رايگان با تسهيلات پنج ساله، در اختيار نسل جوان گذاشته شود، تا توانايي هاي خود را با ابتکارات علمي خويش در آباد سازي و بهره برداري از اين مناطق به ظاهر خشک ولي پر پول بيازمايند. طبيعتاً اگر کسي موفق نشود، طرحي سود ده و منطقي ارائه دهد بايستي زمين خود را تحويل دهد، اما اگر موفق شود، زمين به نام او سند خواهد خورد! منظور اين نيست که جوانان کوير را سبز سازند، نه! البته ممکن است جواني وشا با استفاده از قابليت خاص و هنرمندانه، در دل کوير با ابتکار خويش باغي سرسبز را هم طراحي نمايد، هيچ استبعادي ندارد، بلکه بيشتر اين منظور است آيا ميتوان بدون اينکه موضوع انتقال آب به کوير و اينها مطرح باشد، در موضوعاتي مانند بهره گيري وسيع جمعي يا فردي از باطري هاي خورشيدي، تثبيت شن، بهره وي از نمک کوير، موزه حيات وحش طبيعي، آزمايشگاه، رصدخانه، جذب توريست، صنايع و معادن و هدايت و جذب مالي و غيره، آيا ميتوانند از اين فضاي وسيع و خدادادي بهره گيرند يا نه؟

8. پيشنهاد تشکيل ستاد مبارزه با دروغ مظاهر آن!

بزرگترين دردي که اين کشور اسلامي را رنج ميدهد تنها در يک واژه نهفته است دروغ دروغ دروغ! کارخانه دار دروغ ميسازد، بازاري اش دروغ ميگويد، راننده تاکسي اش دروغ ميپويد، اداراتش دروغ ميگويند، بانکدارش دروغ ميگويد، کارمندش دروغ ميکارد، کشاورزش دروغ ...در پهنه علمي دانشجويش دروغ مينويسد، استادش دروغ درس ميدهد... به دروغ به هم تعارف ميکنيم، به دروغ به هم محبت ميکنيم، به دروغ در جايگاهها و پستهايي قرار ميگيريم که ميدانيم جاي ما نيست .... آلياژ ماشين دروغ است، استاندار روي کالا دروغ است، دارويي که ميخوريم دروغ است ....از اينکه مردم کشورم از کودک و بزرگ همه و همه زمين و زمان به راحتي آب خوردن به دروغ ميگويند؛ تهوعم گرفته است ... چقدر به هم به دروغ قول ميدهيم، چقدر به دروغ به هم وعده ميدهيم، چقدر به دروغ با هم رابطه داريم، چقدر منافق شديم ظاهر و باطنمان نه دو تا صدتا شده است!

دروغ اين بزرگترين معصيت انسان روي زمين که به لسان روايات ما بوي لجني که از دروغ در فضا متصاعد ميشود تمامي ملائکه از آن متأذي شده و دروغ گوينده را لعنت ميکنند، چقدر راحت به هم دروغ ميگوييم! به قول يکي ميگفت اگر تصميم بگيري در يک روزي دروغ نگويي کلاهت پس معرکه است، اصولا با دروغ گويي نفس ميکشيم با دروغ زنده ايم با دروغ پول درميآوريم ..... در يک کلمه به دروغ گويي از اکسيژن هم بيشتر نيازمنديم!

يادش بخير چند سال قبل براي مدتي که در آلمان بودم همواره ميديدم چرا اين کشور اينقدر سامان يافته است همه چيز در جاي خودش قرار دارد يک آرامش نسبي در جامعه و اجتماع حاکم است با خود ميانديشيدم خدايا با اينکه اينجاها اين همه فسادهاي متنوع، از جنس ديگري هست چرا تو اين همه نعمت در اختيار اينها قرار دادي، اينقدر همه جاي آلمان سرسبز است! زلزله اي نيست اما در کشورهاي جنوب شرق و اينها مثلا با اينکه آنها هم فساد دارند ولي دائم بدبختي گريبانگير آنهاست.. تا اينکه مدتي بعد پاسخ خودم را يافتم! آري حقيقتا يافتم! مردم آلمان مردمي هستند که """بزرگترين گناه و خط قرمز آنها""" دروغ است و نه چيز ديگر! هر جه در کارخانه هاي آلمان ميسازند هر تحقيقي ميکننند هر اقدامي ميکنند ميدانند که نبايد دروغ باشد! با اين پيش فرض آمدم با مباني ديني خودمان سنجيدم در کلام الله مجيد چنين آمده بود: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدًا يُصلِح لَكُم أَعمالَكُم وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظيمًا ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!

پس ميبينيم همه و همه و همه مشکلات ريز و درشت جامعه ايران ما تنها و تنها و تنها در يک کلمه ريشه دارد و آن "دروغ" است طبق وعده الهي اگر تنها اين مسأله اصلاح شود همه چيز اصلاح خواهد شد. بنابر اين توصيه ميشود يک ستاد ويژه براي اين موضوع با نام ستاد مبارزه با دروغ، تأسيس گردد!

9. پيشنهاد ارسال يک دلنوشته از سوي جوانان کشور به رئيس جمهور!

اي کاش ميشد همه جوانان ايراني (بدون استثنا) شامل تمامي دختران و پسران يک پيشنهاد يا عنون يک دلنوشته به رئيس جمهور مينوشتند (در قالب ايميل) و اين بيست تا چهل ميليون نوشته به صورتي علمي مورد تحليل علمي و دقيق قرار ميگرفت تا دولت ميتوانست بر اساس نتايج حاصله تصميم درستي درباره جوانان بگيرد.

10. تهيه آمارها تخصصي استاني از توانمندي‌ها و توانايي‌هاي جوانان

اگر در يک بازي پازلي بتوان قطعات را درست تعريف کرده و در جاي خود بنهيم، آنوقت بازي کامل و جور خواهد شد. اگر در مرکز هر استاني يک دبيرخانه براي تهيه گزارش‌هايي متمرکز از وضعيت علمي، تخصصي، تحصيلاني و ... جوانان شهر، در محل استانداري تشکيل شود، مطمئناً اين گزارش‌ها و آمارها و در نهايت تحليل داده‌ها براي يک تصميم گيري خوب، منطقي و درست مفيد و اساسي در سطح کلان کشوري خواهد بود ان شاء الله.

11. ضرورت ايجاد يک پل ارتباطي قوي بين مردم و دولت در ساختار دولت

 يکي از بزرگترين دردهاي سيستم اداري ما بسته شدن کامل منفذهاي ارتباطي بين مردم و مسؤولان است. براي نمونه در وبسايت شخصي زئيس جمهور و هم در وبسايت رياست جمهوري مطلقا راهي ارتباطي از اساس نيست. همه پلهاي ارتباطي طبق سنت ديرين حاکم بر سيستم بيماري اداري کشور که بر استراتژي "عدم پاسخ گويي استوار است"، بسته شده است!

بنده خدايي ميگفت، شما همين الان به دفتر آنگلا مرکل (صدر اعظم آلمان) ايميلي بزنيد چند ثانيه جوابي اتوماتيک ميآيد و سپس در نزديکترين زمان ممکن سؤال شما پاسخ داده ميشود، و طبق روال در انتهاي پيام هم با احترام ميآيد: اگر احيانا پاسخ قانع کننده نبود يا سؤال ديگري داشتيد لحظه اي در پرسش مجدد ترديد نکنيد، همکاران ما با کمال ميل در خدمت شما هستند! حالا شما بياييد به دفتر رئيس جمهوري، يا حتي هر يک از وزرا و بلکه نمايندگان مجلس و بلکه مديران ادارات و .... ايميلي بزنيد (البته اگر آدرس ايميلي از آنها بيابيد) پاسخ اتوماتيک پيشکش، حتي بعد از گذشت ماه ها هم جوابي دريافت نخواهيد کرد!

به نظر عزيزان اين امر بسيط و ساده در کشور ما فاجعه نيست؟

در حالي که در کشورهاي پيشرفته، يک کارگروه يا نمايندگان مخصوصي براي پاسخ گويي مستقيم براي تقاضاها يا پاسخ سؤالات در وبسايت دولت نهاده شود. چقدر خوب بود دولت از خود شروع ميکرد و به همه وزارتخانه هاي تحت پوشش خود با بخشنامه اي اين بيماري مزمن خطرناک يعني عدم احساس مسؤوليت در مقابل سؤال کنندگان خاتمه ميداديد.

تغييرات بنيادين در ادارات را با فعال کردن سيستم پاسخ گويي ايميلي بخصوص در ساختارهايي که به وزارت کشور مربوط است (استانداري فرمانداري بخش داري شهرداري و ..) فعال سازيد تا مردم براحتي بتوانند از پايين ترين سيستم هاي اداري تا بالاترين نهاد کشوري به راحتي سؤال خود را مطرح سازند؛ مطمئنا اين بخش ميتواند يکي از نمادهاي تغييرات بنيادين در سيستمهاي بيمار ادارات در کشور باشد.

12.  ضرورت پروژه اي و کيفي کردن کارهاي اداري و ايجاد سيستم نظارتي

بر اساس يک بيماري مزمن، نظارت بر سيستم اداري در کشور از بنياد عليل است. متأسفانه برخي از کارمندان ادارات با استفاده از اين خلأ سيستمي بهترين بهره برداري را از امکانات سازماني براي فعاليتهاي شخصي و حتي تجاري، ميکنند. کارمندي که هشت ساعت وقت خود را در مقابل حقوقي که ميگيرد فروخته است؛ از هشت ساعت، حداقل شش ساعت خالص بايستي در خدمت سازمان باشد، چرا بايد کار مفيد در ادارات (به طور ميانگين) يکساعت بوده باشد؟ کارمندي که از تلفن رايگان ادارات به نحو بسياري وسيعي بهره ميگيرد، استفاده از امکانات يک طرف، ساعتها به نحو طويل به تلفن ومسايل شخصي ميپردازد و عملا کاري پيش نميرود. استفاده فراوان از اينترنت سازماني و استفاده شخصي از وسايل نقليه سازماني وووو

براستي کارمندي که بايد در خدمت سازمان باشد و براي پيشبرد برنامه و کارهاي سازمان، متأسفانه ساعتها و ساعتها با ديگران به گفتگوهاي شخصي و مباحثات سياسي ووو ميپردازد، چرا نبايد نظارتي بر کارهاي اينها باشد؛ چرا کسي به اين تبعيضات رسيدگي نميکند؟ يک تحويل دارد بانک از صبح تا ظهر شيره اش کشيده ميشود در مقابل کارمندي در محيط خلوت و آرامي، بدون هيچ نظارت و کنترلي با استفاده از امکانات اداري، ساعتها به گشت و گذار در اينترنت و پيامرساني پيوسته از طريق تلگرام ووو ميپردازد تا جايي که با برخي از کارمندان صحبت شده است فهميديم که تمام فعاليتهاي اينترنتي آنان تنها و تنها در محيط اداره است!

به نظر ميرسد تنها راه مبارزه با اين مشکلات، ايجاد يک نهاد نظارتي قوي براي کنترل کامل و مهمتز از همه پروژه اي کردن کارهاست؛ چرا که به صورت کارشناسانه براي هر پروژه اي زماني منطقي (روزانه شش ساعت خالص) در نظر گرفته ميشود و در نتيجه کارمند ناچار است خود را با آن تطبيق دهد.

13.  اختصاص يک روز در ماه براي گفتگوي بي پرده با جوانان

 جوانان اين کشور ضمن اينکه بالاترين آمار را در کشور دارند، تعيين کننده ترين عناصر آينده اين کشور نيز هستند، پيشنهاد ميشود ماهي يکبار (سالي دوازده روز) اقداماتي که در راستاي بهره گيري از تخصص نسل جوان در اداره کشور صورت گرفته است، تمهيداتي که در راستاي رفع مشکلات معيشتي و ازدواج و اشتغال صورت گرفته يا برنامه هايي که در جهت تشويق از ابتکارات آنان و .... بي پرده در تلويزيون و رو در رو با جوانان اين کشور سخن بگوييد. بدون ترديد اين امر ضمن ايجاد حس اعتماد در بين جوانان در مشارکت و همراهي با دولت نيز سهيم خواهند بود ان شاء آلله. پيشنهاد ميگردد، به جهت اينکه اي گفتگوي مستقيم با نسل جوان مفيد فايده باشد، دست کم جوانان در دوازده طبقه دسته بندي و تقسيم شوند تا لااقل يک جا احساس نمايد که يک روز در سال نيز مخاطب رئيس جمهور خود ميباشد!

14.  ضرورت توجه به فاکتور مهم گروه‌هاي خوني و نقش آنها در جامعه

 يکي از فاکتورهاي بسيار مهمي که در کشورهايي مانند ژاپن بها و اهميت داده ميشود ولي در کشور ما مطلقا در تصميم گيري ها و برنامه ريزي ها دخيل و تأثير گذار نيست، مسأله گروه خوني افراد است. بر اساس صدها تحقيق انجام گرفته در مجامع علمي، گروه خوني افراد، تعيين کنندگي خاصّي در نوع و چگونگي ايفاي نقش اجتماعي افراد دارند (البته در يک نگاه کلي)، و به نظر ميرسد اگر از همان کودکي به اين موضوع با دقت نگريسته شود، هم ميتوان از گروه هاي خوني خاصي در مشاغل خاصي که متناسب با آن است بهره جست هم اينکه افراد با شناخت کافي از توانائي هاي شخصيتي و ژنتيکي خود ميتوانند جايگاه خود را بخوبي در اجتماع بيابند.

بر اساس تحقيقات به عمل آمده، دانشمندان معتقدند يکي از عوامل عدم موفقيت جلسه ها و عدم توانايي در تصميم گيري ها در کشورها اين است که جلسات و مجالس به لحاظ گروه هاي خوني افراد بايستي يکسان باشند تا به نتيجه مطلوب برسد! بر اين پايه به نظر ميرسد اگر مجلس شوراي اسلامي مثلا جملگي داراي گروه خوني AB بودند بدون هيچ شبهه اي مجلس ما نقش به مراتب مثبت تري از خود ارائه ميداد (نيازمند تحقيق). بايد توجه داشت که هر گروه خوني کارکرد خودش را دارد. خداوند بر اساس حکمت و مصلحت خويش بين دو تا هفت درصد مردم را براي تقنين و خلاقيت و طرح و برنامه خلق نمايد و باقي مردم جملگي بايستي در قسمت اجرا فعاليت داشته باشند. بر اساس اين تحقيقات، براي مثال گروه خوني B براي تقنين چندان مناسب نيستند، خداوند بر اساس حکمت اين گروه خوني را براي مديريت و اجر خلق نموده است (البته هر قانوني استثنا پذير است) چرا که بنياد مديريت بر ظرفيت و حوصله و قدرت تعامل با زيردستان استوار است و در اين گروه خوني اين ماده سرشار است؛ براي مثلا بر خلاف گروه خوني AB که شايد براي مديريت مناسب نباشند.

15. ايجاد بانک اطلاعات جامع و تخصصي، اساسي ترين نياز نسل جوان

اساسيترين مسأله نسل جوان، براي هر تصميمي زيربنايي درباره اين نسل تأثيرگذار در کشور، انديشيدن تمهيداتي براي ايجاد يک بانک اطلاعاتي گسترده درباره وضعيت جوانان است، اينکه با مشورت کارشناسانه در قالب آمارگيري سراسري و البته تخصصي يکصد (100) سؤال طراحي شود، تا اولا تخصص ها، توانائي ها، توانمندي ها، دانش ها، رشته ها، آشنايي با زبان ها، تجربه ها، حرفه ها، هنرها، علاقه ها، نيازها، قابليت ها، گروه هاي خوني، گروه هاي ورزشي، روحيات، مشکلات، بيماري ها، غصه ها، دلهره ها، دغدغه ها، ذوق ها، ذائقه ها و ده ها مسأله ديگر در قالب سؤال از تک تک جوانان 15-45 ساله (در داخل يا خارج از کشور) پرسيده و ثبت شود، سپس اين داده هاي آماري تجزيه و تحليل شود ..، تا بتوان دقيقاً بر پايه اين داده هاي مهم، به ترتيب اولويت، جوانان در گروه هاي مختلف دسته بندي شده و سپس به رفع نيازهاي نسل جوان اقدام نمود و يا به نحو صحيح از تخصص هاي آنها بهره گرفت.

بايد اذعان داشت که يکي از مؤلفه‌ها و فاکتورهاي مهم پيشرفت در برخي کشورهاي اروپايي، آمارگيري‌هاي متنوع سالانه و بلکه ماهانه از گروه‌هاي مختلف اجتماعي و تخصصي و .... است، متأسفانه گفتماني که در سيستم‌هاي دولتي و اداري و سازماني ما ايرانيان مطلقاً جايي ندارد.