نتیجه شبیه‌سازی حمله رژیم صهیونیستی به ایران؛ نمی شود دانش ایرانی را بمباران کرد

به گزارش خبرآنلاین روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» روز یکشنبه خلاصه‌ای از این شبیه‌سازی را منتشر کرد.

«دیوید ای. سنگر» در مقدمه این گزارش نوشت:
«در سال 1981 اسراییل با این ادعا که نمی‌تواند با عراق هسته‌ای زندگی کند، رآکتور هسته‌ای «ایزوراک» را نابود کرد و در سال 2007 نیز رآکتور سوریه را از بین برد. این رژیم سال بعد از دولت بوش تجهیزات و مجوز پرواز بر فراز کشورهایی را درخواست کرد که احتمالا در حمله به تأسیسات ایران بدان نیاز دارد؛ تأسیساتی که بسیار مخفی و به شکل بهتری محافظت شده‌اند. 
   
بوش این درخواست را نپذیرفت، اما این خواسته بر فوریت این سوال افزود: 

آیا اسراییل خطر حمله را می‌پذیرد؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

یکی از راه‌های پاسخگویی به این پرسش، استفاده از شبیه‌سازی شرایط است. شبیه سازی‌هایی که توسط دولت آمریکا انجام می‌شود، طبقه‌بندی شده و محرمانه هستند، اما در آذر ماه 1388 «مرکز سابان برای سیاست خاورمیانه در موسسه بروکینگز» دست به یک شبیه سازی زد. نتایج به اندازه‌ کافی بحث‌انگیز بود تا خلاصه‌ای از آن در میان مسوولان دولتی و نظامی و بسیاری از پایتخت‌ها به گردش درآمد. 
   
برای واقع نمایی، تصمیم‌سازان ارشد پیشین آمریکا و مقامات اطلاعاتی به ترکیب اضافه شدند. آنها نقش رییس جمهور و مشاوران ارشدش؛ نخست وزیر و کابینه اسراییل؛ و مسئولان ایران را ایفا کردند. آنها به صورت ناشناس به ایفای نقش پرداختند تا آزادانه این کار را انجام دهند». 

گزارش «کِنِت ام. پولاک» که این شبیه سازی را هدایت کرده، در وب‌سایت موسسه سابان موجود است:

1 - حمله اسراییل 
اسراییل به صورتی غیر منتظره و بدون اینکه آمریکا را مطلع سازد، به 6 پایگاه هسته‌ای ایران حمله می‌کند. آنها بدون اطلاع عربستان سعودی، برای سوخت‌گیری از منطقه‌ای صحرایی در این کشور استفاده می‌کنند (برای ایرانی‌ها مشخص نیست که آیا عربستان شریک فعالی خواهد بود یا نه).

2 – واکنش آمریکا 
طی یک رشته مشاجرات ملتهب، آمریکا از اسراییل می‌خواهد که حمله‌اش را متوقف کند، گرچه برخی در واشنگتن این لحظه را به عنوان فرصتی برای تضعیف بیشتر حکومت ایران، می‌بیند.  
واشنگتن به اسراییل می‌گوید که افتضاح کرده، و در حالی که آمریکا می‌کوشد تا امور را مرتب کند، ضرورتا به اسراییل یادآوری می‌کند که کنار بنشیند.  

3 - ارسال تسلیحات 
در حالی که ایالات متحده از همه طرف‌های درگیر می خواهد تا خویشتنداری نشان دهند، موشک‌های پاتریت و ناوگان مجهز به سیستم رادار «ایجز» بیشتری در سراسر منطقه مستقر می‌کند و به ایران هشدار می‌دهد که دست به تلافی نزند. 
برخی مشاوران کاخ سفید درباره ورود آمریکا به جنگ هشدار می‌دهند. به نظر آنها استراتژی واقعی اسراییل بدام انداختن آمریکا است، تا با حملات مضاعف به تأسیسات آسیب دیده ایران کار را پایان بخشد.  

4 –آغاز ضدحمله ایران 
به رغم هشدارها، ایران ابتدا اسراییل و از جمله دیمونا را با موشک‌هایش هدف قرار می‌دهد، اما آسیب و تلفات کم است [!]. در همین حال، دو نماینده ایران، حزب الله و حماس، حمله به اسراییل را آغاز کرده و این کشور را هدف موشک‌هایشان قرار می‌دهند. 
اسراییل واکنش چندانی نشان نمی‌دهد، چرا که تصور می‌کند به هدف اصلی‌اش رسیده؛ به عقب برگرداندن برنامه هسته‌ای ایران.

5 – فرصت مغتنم برای ایران
ایران، در حالیکه جراحت برداشته، شاهد فرصتی برای متحد ساخت مردم و پشت کردن به احزاب اپوزیسیون در سطح ملی است. استراتژی ایران افزایش حملاتی در سطح پایین به اسراییل است، در حالی که ایالات متحده را به عنوان ببری کاغذی توصیف می‌کند که قادر نیست همپیمان‌اش را مهار کند و به ایران واکنش نشان دهد. 

ایران که مطمئن است عربستان با اسراییل تبانی کرده و به علت حمایت آمریکایی جسور شده، «مرکز فرآوری نفت بقیق» عربستان را موشک‌باران می‌کند. 

[پالایشگاه نفتی بقیق یکی از پنج نقطه در شبکه توزیع انرژی جهانی است که اگر دچار مشکل شوند، سیستم جهانی نفت را به شدت آشفته خواهند ساخت. این مرکز فرآوری نفت که در یک ابرحوزه نفتی به همین اسم در عربستان سعودی واقع شده، دو سوم نفت این کشور را ‌پالایش می کند]. 

همچنین ایران شیعیان درون عربستان را تحریک می‌کند تا به رژیم عربستان حمله کنند. ایران با این امید که حکومت‌های اروپایی را علیه اسراییل و آمریکا تحریک کند، حملات تروریستی بر ضد اهداف اروپایی را هدایت می‌کند. 

6 – اجتناب ایران از اهداف آمریکایی 
رهبران ایران پس از گفت‌وگو تصمیم می‌گیرند از حمله مستقیم به تمامی اهداف آمریکا خودداری کنند، تا بدین نحو از واکنش تمام عیار آمریکا جلوگیری نمایند. 

7 – نزاع در  رژیم اسراییل
گرچه تلافی ایران بر ضد اسراییل باعث آسیب کمی می‌شود، منتقدان در رسانه‌های اسراییل می‌گویند از آنجا که رهبران آن رژیم ناتوان از واکنش به تمامی حملات هستند، اعتبار بازدارندگی ملی را تضعیف کرده‌اند. حزب الله هر روزه بیش از 100 راکت به شمال اسراییل به اهدافی در حیفا و تل‌آویو شلیک می‌کند. 

اقتصاد اسراییل واقعا متوقف می‌شود و مسوولان اسراییلی ضمن اصرار برای مداخله آمریکا، شکایت می‌کنند که یک سوم جمعیت کشور در پناهگاه‌ها زندگی می‌کنند و صدها هزار تن نیز از حیف و تل‌آویو فرار می‌کنند.

8 - واکنش خشمگینانه رژیم صهیونیستی
سرانجام اسراییل رضایت آمریکا را برای حمله به حزب الله لبنان بدست می‌آورد. اسراییل دستور یک مبارز 48 ساعته توسط نیروی هوایی و نیروهای ویژه در لبنان را صادر می‌کند و آماده عملیات زمینی و هوایی بسیار وسیعی می‌شود. 

9 – بازی ایران با کارت نفت
ایران که می‌داند سلاح نهایی‌اش افزایش نجومی قیمت نفت است، تصمیم می‌گیرد بزرگترین شرکت نفتی عربستان، «ظهران» را با موشک‌های‌اش هدف قرار داده و تنگه هرمز را مین‌گذاری کند.  
نفت‌کش پانامایی ثبت شده، اما آمریکایی و نیز مین‌روب آمریکایی به شدت آسیب می‌بینند. قیمت نفت موقتا به شدت افزایش می‌یابد.

10 – افزایش شمار نیروهای آمریکا 
در حالی که ذخایر نفت و نیروهای آمریکایی تهدید می‌شوند، واشنگتن نمی‌تواند حاشیه‌نشین باشد. در نتیجه آمریکا تقویت نظامی عظیمی را در منطقه خلیج فارس آغاز می‌کند.

11 - پیامدها
8 روز پس از اولین حمله اسراییل بازی تمام می‌شود. اما مشخص است که آمریکا تمایل دارد اهداف دریایی، زمینی و هوایی را در تنگه هرمز و اطراف آن تخریب کند، و آشکار است که نیروهای ایران شکست سنگینی را تحمل می‌کنند. بحث‌ها در این مورد آغاز می‌شود که تا چه میزان تأسیسات هسته‌ای ایران واقعا از کار افتاده، و آیا ایران تأسیسات پشتیبانی مخفی داشته‌است که بتواند آنها را ظرف 1 یا 2 سال راه‌اندازی کند.  


نتایج (براساس مشاهدات یکی از گزارشگران)
● اسراییل با حمله‌ بدون اطلاع واشنگتن، مزیت غافلگیری و شدّت را بدست می‌آورد؛ نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای متحدان آمریکایی‌اش و نیز مدیران کاخ سفید.
   
● مبارزه به سرعت در تمام منطقه منتشر می‌شود. رهبران عرب که در خفا برای حمله اسراییل به ایران کف می‌زنند، باید نگران واکنش‌ها در خیابان‌هایشان باشند. این جنگ، دفاع از تأسیسات نفتی عربستان را تغییر می‎‌دهد، و استفاده ایران از نمایندگان‌اش به معنای این است که به سرعت بازیگران منطقه‌ای درگیر این مخاصمه خواهند شد.

● شما می‌توانید تأسیسات را بمباران کنید، اما نمی‌توانید دانش را بمباران کنید. ایران نه تنها تأسیسات‌اش را پراکنده است، بلکه هدایت‌های مهندسی و علمی‌اش را نیز متفرق ساخته است. 
 
● هیچ کس برنده نیست، و آمریکا و اسراییل میزان موفقیت را به صورت متفاوتی می‌سنجند. در واشنگتن، مسوولان براین باورند که صرفا چند سال به عقب بازگرداندن برنامه ایران ارزش این هزینه کلان را ندارد. در اسراییل، حتی چند سال تأخیر ارزش چنین هزینه‌ای را دارد، و اسراییلی‌ها استدلال می‌کنند که حمله ممکن است حکومت شکننده‌ای را تضعیف کرده و شاید سقوط آن را تشدید کند. بیشتر آمریکایی‌ها تصور می‌کنند که این امیدی واهی است.  

ترجمه: رضا دانشمندی