1. مجازات حبس از جمله مجازاتهایی است که گسترش و تداول بسیار دارد و هدف از آن از یک سو بازسازی شخصیت مجرم و آماده کردن او برای بازگشت به اجتماع و از دیگر سو تشّفیخاطر بزهدیده و بالاخره ایجاد عبرت برای دیگران است. با توجه به این مراتب، زندانی نباید بیش از مقداری که اقتضای رسیدن به این هدفهاست، آزار ببیند. به عبارت دیگر زندانی در مدت تحمل کیفر بهنوعی نزد حکومت، دولت، نظام و سازمان زندانها به نمایندگی از آنها، امانت است، یعنی پس از پایان تحمل کیفر- درصورتیکه مجازات حبس ابد نباشد- نباید مشکل روانی و بدنی بیش از آنچه شرایط خاص زندان بر او تحمیل کرده، پیدا کند. در حبس ابد هم زندانی تا زمانی که به یک نقطه انتهایی برسد، نباید استهلاک و ضعفی بیش از آنچه لازمه گذشت زمان و تحمل شرایط خاص زندان است بر او عارض شده باشد.
2. بهمنظور رعایت این موارد، آییننامه زندانها که متنی بسیار مفصل و مشتمل بر فصول و مواد متعدد است، تنظیم شده که در آن حداقلهایی برای شرایط زیست مادی و معنوی زندانیان پیشبینی شده است؛ این آییننامه وضعیت زندانی را از لحظه ورود از جنبههای مختلف پیشبینی و اعلام کرده و مواردی نظیر خورد و خوراک، بهداشت و درمان، آموزش، ورزش، استراحت و خواب، تفریح و ارتباط با خارج از زندان را به تفصیل تشریح کرده است. در این آییننامه ملاحظات انسانی مدنظر بوده و رعایت آنها الزامی تلقی شده است.
3. واضح است تمامیت و آسایش عصبی و روانی زندانی کمتر از وضعیت بدنی او اهمیت ندارد و زندانبانان مکلف هستند با رعایت دقیق مفاد آییننامه زندانها موجباتی فراهم کنند که همچنانکه گفته شد تحمل کیفر بهصورت عذاب و رنج دائم درنیاید زیرا مجازات حبس در پی چنین هدفی نیست.
بنابراین مواردی نظیر در اختیار داشتن روزنامه و کتاب، امکان ارتباط با خویشان و بستگان، ورزش و حرکت و امثال اینها باید با رعایت اصول ایمنی و برنامههای تنظیمی سازمان زندانها بهدقت رعایت شود.
4. با تصویب قانون مربوط به تعریف جرم سیاسی که امتیاز محاکمه شدن بهوسیله هیئتمنصفه برای برخی افراد ممکن است - افرادی که تعریف قانونی بر وضعیت آن منطبق باشد- به نظر میرسد اینگونه زندانیان میتوانند تقاضای اعاده دادرسی کنند و با حضور هیئتمنصفه محاکمه شوند. در عین حال هرچند روابط آییننامهها تقریبا همه موارد لازم را در بردارد لکن شاید تجدیدنظر در قسمتهایی از این آییننامه بهنحویکه با وضعیت زندانیان سیاسی انطباق دقیق یابد، اولی باشد.
نظر شما