اول:اوایل هفته قبل بود که دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی از افزایش بودجه این نهاد به 40 میلیارد تومان در سال 1389 خبر داد.(خبرگزاری مهر 28 فروردین)
دوم:یکی،دو ماه قبل از عید، یکی از ناشران از نگارنده پرسید ،شما که مسائل کتاب و نشر و بحث خرید کتاب ارشاد را تعقیب میکنی،آیا از خرید کتاب نهاد کتابخانههای عمومی و اینکه این کتابها بر اساس چه ضابطهو معیاری خریداری و به کتابخانهها تزریق میشود، خبر دارید؟ گفتم:به تازگی نه!گفت:اخیرا یکی از دوستان میگفت آنها دائرهالمعارفی دهجلدی را به تعداد 1500 دوره خریداری کردهاند و سپس به من توصیه کرد:شما خود این دائرهالمعارف را ببین و سپس درباره کیفیت آن و اینکه آیا این کتاب از استانداردهای لازم برای خرید و تزریق به کتابخانههای کشور برخوردار است یا نه داوری کن.
در همان روزها این دائرهالمعارف را که به نام«دائرهالمعارف بزرگ نو» و از سوی انتشارات علم و زندگی به بازار کتاب عرضه شده بود، در یکی از کتابفروشیها دیدم و تورقی سرپایی کردم.سپس از کتابفروش محترم خواستم یکی از مجلدات آن را به امانت بدهد تا دقیقتر به مداخل آن نظر کنم. به راستی از این کار نهاد کتابخانههای عمومی شگفتزده شدم. چرا که این کتاب نزدیک به 10 هزار صفحهای؛ چه از منظر روشی و چه از نظر اغلاط بیشمار املایی و انشایی(در هر صفحه چند غلط) و خطاهای فراوان در مدخلها به اندازهای پریشان و مغلوط بود که تنها میتوانستم آن را مصداق نیم بیت زیر بدانم:
کشته از بس که فزون است کفن نتوان کرد
اما برای آنکه اطمینان یابم این کتاب توسط این نهاد خریداری شده است یا نه، به سایت آنها مراجعه کردم و دیدم برخلاف سایت ایبنا(خبرگزار کتاب ایران) که فهرست کتابهای خریداری شده را به شکل مرتب و منظم(شامل عنوان،تعداد کتاب خریداری شده و مبلغ کتاب) روی سایت میگذارد ، این نهاد چنین نمیکند. به ناچار با خود ناشر تماس گرفتم( عصر روز شنبه هفته جاری) و ایشان با افتخار گفتند که این کتاب را 2هزار نسخه از وی خریداری کردهاند. یعنی 500 دوره اضافهتر از عددی که منبع قبلی به من گفت.اگر چنین رقمی درست باشد یعنی نهاد کتابخانههای عمومی قرار است این کتاب را به عمدهکتابخانههای ایران بفرستد و نه تنها کتابخانههای مهم یا کتابخانههای مراکز استانها و ...
سوم:نگارنده مخالف چاپ چنین کتابهایی نیست،چرا که اعتقاد دارد هر فردی این حق را دارد که کتابی را چاپ و منتشر کند و این بازار تقاضاست که با خرید کتاب به ناشر و یا نویسنده پیام میدهد کتابش مفید است یا نه. ضمن آنکه اگر بازار نقد و بررسی کتاب هم سر و سامانی داشته باشد،طبیعی است خطاهای این گونه کتابها بر روزن عمومی میافتد و در نهایت مخاطب در چنین بازاری به سمت اثری کیفی خواهد رفت و ناشر و نویسنده هم یا دست از تولید این گونه کتابها بر میدارند و یا به ارتقای آن خواهند اندیشید.
اما این که نهادی که با بیتالمال ایرانیان تامین مالی میشود، چنین کتابی را بخرد و بخواهد به کتابخانهها تزریق کند، تنها از یک نکته حکایت میکند و آن اینکه دست اندرکاران کمیته خرید کتاب درباره دائرهالمعارفنگاری و دانشنامهنویسی و اصولا کتابهای مرجع اطاعاتی ندارند و نمیدانند که چه ناشرانی در بخشهای خصوصی و دولتی و شبهدولتی در تدارک تدوین چه دائرهالمعارفهاییاند و حتی برای نمونه هم شده به شناختهشدهترین و علمیترین دائرهالمعارف فارسی موجود(دائرهالمعارف مصاحب که یادگار مرحوم مصاحب و انتشارات امیرکبیر دوران استاد عبدالرحیم جعفری است) سری نزدند و منطق مدخلگزینی و نوع ارجاع آن را با چند مدخل این کتاب مقایسه نکردند، تا آنگاه به خرید این کتاب دست یازند.
راه کمک کردن به ناشران ضعیف هم این نیست که این گونه ازآنها کتاب بخریم،بلکه باید به گونهای روی آنها سرمایهگزاری کرد که اگر استعدادی دارند،خود را برکشانند و به سطج کیفی بهتری برسانند.
نکته نهایی درباره تزریق کتابهای مرجع به کتابخانههای عمومیاست.کتابهای مرجع به دلیلآنکه بیشترین اطلاعات را در کمترین حجم ممکن در اختیار خواننده میگذارند باید با دقت و وسواس افزونتری انتخاب و به کتابخانههای عمومی تزریق شوند،چرا که این گونهکتابها سرنخهای اصلی گسترش کتاب و کتابخوانی در هر کشوری است و اگر مدخلها و ارجاعات هر مدخل ،و اصولا کیفیت نگارش و نثر آن دقیق و پاکیزه و علمی نوشته شده باشد،خوانندگان جستوجوگر را به سمت کتابهای منبع هر مدخل راهنمایی میکنند و اینگونه است که بازار کتاب و کتابخوانی رونق میگیرد.
امید که دستاندرکاران نهاد کتابخانههای عمومی که دبیرکل آن از وجود«برنامهریزی منسجم»برای آن خبر داده است، از این پس فهرست خرید کتاب خود را در روی سایت بگذارند و از سوی دیگر توضیحی برای خرید چنین کتابهایی با بودجه بیتالمال داشته باشند ،چرا که به نظر میرسد بخشی از همان بودجه 40 میلیارد تومانی سال 89 باید صرف خرید کتاب و تزریق به کتابخانههای عمومی شود.
تاکید بر این نکته(به هرز ندادن بودجه و خرید چنین کتابهایی) به آن سبب است که برخی از دائرهالمعارفهای تخصصی که حتی در بودجه کشوری ردیفی برای بودجه و کمک دارند به دلیل برخی اعمال سلیقهها اعتبارات خود را دریافت نکردهاند و در وضعیتی نیمه تعطیل به سر میبرند و برخی از ناشران بخش خصوصی هم به دلیل نبود سرمایهگزاری و بودجه کافی امکان کار روی طرحهای دانشنامهای را ندارند. نگارنده خود شاهد بوده است که دانشنامهای 12 جلدی در حوزه موسیقی که بیش از 100 نفر کارشناس شناختهشده حوزه موسیقی به مدت 15 سال در آن مدخلنگاری کردهاند،همچنان در انتظار ناشری است که آن را به چاپ برساند و سرمولف آن یک سال و نیم است که به دنبال یک سرمایهگزار برای این کار میگردد.
نظر شما