بهای سنگین یک کشمکش استراتژیک در خاورمیانه

بحران سوریه عمیقا تحت تاثیر رقابتی قراردارد که میان ایالات متحده و روسیه در گرفته.این کشور به نمادی از قدرت نقوذ بر اساس اصل زور در خاورمیانه تبدیل و درگرفتاری که گریبانش را رها نمی کند به پازلی در کنار سایربحران ها ی منطقه تبدیل شده است. از این مسخره تر وجود ندارد که بیش از 300 هزار نفر کشته ، بیش از 2 میلیون نفر مجروح و بیمار روانی و حدود 14 میلیون نفر آواره شده اند وکشور ویران ،آنگاه میان مسکو و واشنگتن بر سر اینکه جبهه النصر گروهی تروریستی هست یا نه دعواست؟

بهتراست واقعیت را قبول کنیم،همه طرف های در گیر بحران سوریه، در بن بستی وحشتناک گرفتار شده اند. سایه وحشت تنها بردیپلماسی دیده نمی شود، بلکه فاجعه بارتر گریبان غیر نظامیان و شهروندان عادی سوریه خصوصا در حلب را گرفته است.اوایل ماه گذشته در پی توافقی به شدت شکننده ،آتش بسی کوتاه به منظور کمک به غیر نظامیان در حلب زیر نظر سازمان ملل برقرار شد.ولی بدبینی های ناشی استفاده طرفین از آرامش برای تجدید قوا و تشدید اختلافات در عرصه دیپلماتیک این روزنه کوتاه را از بین برد .حال زمانی که برای یک آتش بسی انسان دوستانه هیچ زمینه تفاهم و توافق حداقلی بوجود نمی آید ،چگونه می توان امیدوار  بود  اصل بحران در بلند مدت حل شود.
دیپلمات ارشد سازمان ملل استفان اوبراین می گوید ""مردم حلب درجهنم زندگی می‌کنند. مقامات صلیب سرخ گفته اند تا کنون بیش از 400 غیر نظامی کشته و بیش از 2500 نفر شهروند عادی مجروح شده اند که حتی امکان درمان موقت آنها وجود ندارد.این درحالی ست که موضوع حلب به عنوان نمادی شرم آور از آنچه در سوریه می گذرد به موضوع کشمکشی دیپلماتیک میان روسیه و ایالات متحده تبدیل شده. کشمکشی نه بر سر یافتن راه حلی برای کاهش تنش ،بلکه برای تهدید طرف مقابل و تهدید به تشدید بحران. مارک تونر سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده با اشاره به جنگ حلب و بمبارن های مکرر جنگده های روسی ضمن تهدید مسکو گفته" افزایش عملیات نظامی روسیه در سوریه، باعث سوق دادن نیروهای میانه‌رو جبهه مخالفان دولت بشار اسد به سوی افراط ‌گرایان می‌شود". او تهدید کرد "ادامه این وضع منجر به خاتمه همکاری های دو جانبه خواهد شد". روسیه در واکنش این تهدید ها را بی پاسخ نگذاشت و ایالات متحده را متهم کرده برخلاف چندین تعهد برای تمایز میان گروه‌های مسلح،مخالفان میانه‌رو و گروه‌های افراطی، نمی‌خواهد یا نمی‌تواند این گروه‌ها را از هم جدا کند.سرگی لاوروف گفته " این طور به نظر می‌رسد که برنامه آمریکا از آغاز این بوده جبهه نصرت را به حال خود رها کند تا شاید در صورت لزوم بعدها علیه حکومت بشار اسد از این گروه استفاده کند". اتهامی که واشنگتن آن را مسخره توصیف کرده است.
اما سوال مهمی که مطرح شده و تا پاسخی برای آنها پیدا نشود یافتن هرگونه راه حلی غیر ممکن به نظر می رسد این است که" با توجه به عمق فاجعه و فروپاشی بنیان های اساسی سوریه به عنوان یک کشوردر حال خاکستر شدن (الزاما نه در حوزه ساختارحاکمیت دولتی که فعلا برجای مانده) آیا طرف های منازعه ، به بحران سوریه صرفا به عنوان بخشی از سیاست های تکمیلی و امتیازی خود در کشمکش های معمول منطقه خاورمیانه می نگرند؟نمی دانم و تاسف آورشاید!. به هرحال مزاج خاورمیانه با این متد رقابتی قدرت های جهانی آشناست.
بحران های خاورمیانه را ببینید،نه الزاما بحران هایی سنتی مانند جنگ اسرائیل و فلسطینان، یا بحران میان اسرائیل و کشور های عربی که دیگر توجهی را به سوی خود جلب نمی کنند.بلکه بحران های جدید مانند عراق،لیبی،سودان ویا بحرین عملا به اموری عادی و گذرا برای جامعه بین المللی و قدرت های جهانی تبدیل شده و صرفا زمانی از زیر به رو می آیند که درمعرض نوعی کشمکش و امتیاز خواهی طرف های اصلی منازعه قرار گیرند. مشخصا لیبی وعراق را ببینید!. جنگ داخلی شرم آورانه سوریه نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست و بحران آن عمیقا تحت تاثیر رقابتی قراردارد که میان ایالات متحده و روسیه و متحدان منطقه یی آنها در گرفته است.سوریه به نمادی از قدرت نقوذ بر اساس اصل زور در خاورمیانه تبدیل و درگرفتاری که گریبانش را رها نمی کند به پازلی در کنار سایربحران ها ی منطقه تبدیل شده است. از این مسخره تر وجود ندارد که بیش از 300 هزار نفر طی 5 سال گذشته کشته ، بیش از 2 میلیون نفر مجروح و بیماران روانی خصوصاکودکان روانی وحدود 14 میلیون نفر آواره وکشور ویران و خاکستر نفرت ملی میان مردم پخش شده،آنگاه میان مسکو و واشنگتن بر سر اینکه مثلا جبهه النصر گروهی تروریستی هست یا نه دعواست؟ شوربختانه حتی حاضر به پذیرش وفادارانه آتش بسی چند روزه در حلب نیستند؟.
اما جدای از آنچه گفته شد حتی اگر اثباتا قبول کنیم اراده همه طرف های منازعه بر این قرار گرفته که راه حلی ولو شکننده برای بحران خونین سوریه پیدا کنند(کاملا خوشبینانه و شاید هم ساده لوحانه!)اما این واقعیت قابل کتمان نیست که مشکل سوریه صرفا زمانی حل خواهد که طرفین اصلی کشمکش یعنی روسیه و ایالات متحده قبول کنند سوریه را دایره تقسیم امتیازات استراتژیکی خود خارج و به حذف و یا تکمیل منابع" قدرت اصلی وحاکمیت ملی"(والبته اضداد آنها)به گونه یی متوازن به توافق برسند.اما این تحلیل وبرداشتی کاملا خوشبینانه و رویایی از تحولات کنونی و آتی نیست؟ ودنیای سیاست و دیپلماسی آنقدر پاک و مقدس و انساندوستانه شده که عوامل قدرت به چنین توافقی دست یایند!؟. قضاوت با شما،اما خود آنچه را خوشبینانه گفته ام باور ندارم.matinmos@gmail.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر 586348

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =