طنز/ بیا برویم از این ولایت من و تو

رئیس‌جمهور گفته جماعت از تهران بروند شهرستان زندگی کنند. امر دولت مطاع است اما می‌ماند سفارش دوم ایشان در باب استحسان و لزوم افزایش جمعیت. در همین راستا پیام‌های تلفنی زیادی در دفاتر ادارات مربوطه ثبت و ضبط شده است.

پیام اول: الو، من خونه‌م روی گسله. اما پارکینسون دارم و به شکل طبیعی دائم می‌لرزم. پس زلزله نمی‌تونه واسه‌مون خطرناک باشه. خانواده عادت دارن. باید چیکار کنم؟

پیام دوم: الو، من با مادرزنم زندگی می‌کنم. ایشون خودش یه‌پا زلزله‌س. می‌تونم با خودم ببرمشون یا نه؟

پیام سوم: الو من یه بازنشسته‌م. حاضرم هستم که برم شهرستان. کارت منزلت هم دارم ولی نمی‌تونم در باب ازدیاد جمعیت کمکی بکنم. لطفاً یه فکری هم واسه ما بکنین.

پیام چهارم: الو، همسر من ضدانقلاب شده. اگه می‌شه به راه راست هدایتش کنین. هرچی می‌گم خانوم من همه تلاشم برای اعتلای آینده مملکته، به خرجش نمی‌ره. الان یه ماهه که روی کاناپه توی هال می‌خوابم. مُردم از کمردرد. گردنمم خشک شده.
پیام پنجم: الو، گوشی من تلفن رو بزنم روی اسپیکر شما برای همسر بنده توضیح بدین که واسه پسردار شدن نیست، به خاطر آینده‌س. فقط زود توضیح بدین لطفاً.

یک دهم درصد
در شرایطی که از جلوی تئاتر شهر مجسمه استادشهریار را دزدیده‌اند، در کوه آرارات بقایای کشتی نوح شناسایی شده است.

هر دو خبر از سایت خبرآنلاین است. اما نکته جالب اینجاست که در متن خبر آمده است: «به گفته باستان‌شناسان هنوز به صورت 100درصد مشخص نشده این سازه چوبی، همان کشتی نوح باشد اما برخی دیگر معتقدند این یافته 9/99 درصد همان کشتی حضرت نوح است.»

طبیعتاً خیلی‌ها دنبال یافتن یک‌درصد باقی‌مانده ماجرا هستند. نکته اینجاست که جماعت در ترکیه، عناد دارند. اگر یک نگاه به دور و برشان بیندازند، در کشورهای همسایه‌شان اسلام‌شناسان و نوح‌پژوهانی هستند که حکمشان نه‌تنها قوت اثبات یک‌دهم درصد که توان تکذیب 9/99 درصد مذکور را هم دارد.

نتیجه احتمالی
اخیراً یکی دیگر به کشورهای دوست و برادرمان اضافه شده. آن هم برزیل است. در خبرگزاری فارس خواندم که وزیر امور خارجه برزیل گفته: «بازی بین تیم‌های ملی ایران و برزیل می‌تواند اتفاق بیفتد و حتی می‌توانم بگویم نتیجه چیست. می‌توانم با آقای متکی در مورد نتیجه بازی شرط ببندم.»

خیلی خوب است که ما با برزیلی‌ها دوست می‌شویم. فقط ای کاش سیاستمداران برزیلی یک کمی آموزش ببینند. مثلاً بروند پیش هوگو چاوز تا بفهمند با ایران چطور باید برخورد کرد. ایشان باید بداند که شرط‌بندی در شریعت ما حرام است. حالا اگر رویش نمی‌شود درباره‌ تشیع از خودمان سؤال کند، اقلاً از هوگو چاوز که مشهد هم رفته و درباره ظهور منجی هم نظر می‌دهد، یاد بگیرد. ضمن اینکه خودمان هم نتیجه را می‌دانیم. احتمالاً یک‌مقدار وام می‌خواهند و نفت و بانک مشترک و سایر قضایا. حالا فوقش چهار تا گل هم توی فوتبال یا می‌زنند یا می‌خورند، اصل قضیه این است که به هر حال زننده اصلی گل آنها هستند.