به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بسیاری از خاطرات منسوب به بزرگان جنگ گفته میشود که صدام برای دستگیری یا کشتن فلان رزمنده در زمان جنگ تحمیلی جایزه بزرگی تعیین کرده که متاسفانه هیچ سند مستدلی برای این ادعاها موجود نیست ولی اخیرا در مصاحبههایی که تعدادی از کارشناسان تاریخ شفاهی ارتش آمریکا با بالاترین رده فرماندهان سابق ارتش عراق در زمان جنگ با ایران انجام دادهاند، به نکاتی برخورد میکنیم که حاوی درستی بعضی از این ادعاها از زبان دشمن است.
در دو کتاب «مصاحبه تاریخ شفاهی ارتش آمریکا با فرماندهان سابق گارد ریاست جمهوری ارتش صدام» با شخصی ایرانی برخورد میکنیم که دلیل اصلی برکناری بزرگترین مغز اطلاعاتی ارتش عراق یعنی سرلشکر وفیق سامرایی به دست صدام در هنگامه حساس قبل از شروع عملیات فاو به وسیله ایران است. فردی با مشخصات ملاصالح قاری.
ملاصالح قاری طلبه و رزمنده عرب زبان آبادانی در پی انجام ماموریتی عجیب در آبهای منطقه خورعبدالله به دست نیروهای بعثی افتاده و در ماجراهایی استثنایی و شگفت به قلب مرکز استخبارات ارتش عراق در بغداد وارد و مترجم بین استخبارات و اسیران ایرانی میشود. و در همین بحبوحه با 23 نفر از نوجوانان اسیر ایرانی با صدام در قصرش دیدار میکند. دیداری که صدام قصد سوءاستفاده تبلیغاتی از این اسیران نوجوان را به بهانه آزادی دارد ولی با رهنمودهای ملاصالح قاری و هوشمندی این نوجوانان اسیر، این توطئه نقش بر آب میشود.
در این مصاحبهها، دلیل برکناری سرلشکر وفیق سامرایی، که بعدها به اعتراف خود، در خاطرات خودنوشتهاش در کتاب «ویرانههای دروازه شرقی» رابط خصوصی بین صدام و دولت آمریکا برای دریافت عکسهای ماهوارهای و دیگر اطلاعات طبقهبندی شده علیه ایران از طریق سفارت آن کشور، در امان پایتخت اردن میشود را خواهیم یافت. برکناری احساسی که به گفته این فرماندهان، به دلیل ضعف افراد جایگزین در منصب وفیق السامرایی، یکی از عوامل مهم شکست ارتش عراق در جلوگیری از تصرف شبه جزیره فاو توسط نیروهای نظامی ایران در سال 1986 (1364) محسوب میگردد.
جالبترین قسمت ماجرا را میتوان از زبان سپهبد راعد حمدانی، فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق در مصاحبههایش در دو کتاب «مرجع تاریخ شفاهی ارتش آمریکا» پیدا کرد که به جریانات پس از آزادی ملاصالح اشاره میکند: «در اواخر سال 1985، عراق و ایران تعدادی از اسیران جنگیشان را با هم تبادل کردند. عراق در تبلیغاتش میخواست نشان دهد که خمینی در جنگ از کودکان استفاده میکند. به همین خاطر، صدام در جلوی دوربین رسانهها با 20 اسیر جنگی نوجوان ایرانی دیدار کرد. در آن زمان یکی از نظامیان اسیر ایرانی را برای ترجمه نزد صدام آوردند. اما استخبارات عراق تازه پس از تبادل اسیران بود که فهمید مترجم مزبور از مهرههای اطلاعاتی ایران بوده و با فریب ضداطلاعات ما خود را از افسران ارتش ایران معرفی کرده است. وفیق سامرایی به افسر اطلاعاتی اسیر ایرانی اجازه داد همراه با تعدادی از اسیران بیمار به کشورش بازگردد. زیرا قصد داشت از او به مثابه عنصر اطلاعاتی برای عراق استفاده کند. صدام برای جبران این خطای فاحش، سامرایی را از شاخه ایران در استخبارات عراق به اطلاعات لشکر هفتم در فاو منتقل کرد. سرهنگ ایوب به جای سامرایی و محمود شاهین که رییس اطلاعات نیروی زمینی بود، منصوب شد، اما وقتی اطلاعاتش در مورد فاو غلط از آب درآمد ، صدام او را برکنار و بار دیگر وفیق سامرایی را به جایگاه پیشین بازگرداند.»
خاطرات این آزاده قهرمان هم اکنون با عنوان «ملاصالح»، سرگذشت ملاصالح قاری (مترجم اسرای ایرانی) به نگارش رضیه غبیشی و به همت نشر شهید کاظمی قم در 280 صفحه در دسترس علاقمندان به خاطرات جنگ قرار گرفته است.
57241
نظر شما