دیوید ایگناتیوس

محفلی را در نظرتان مجسم کنید که در یک سو دیپلمات کارکشته و صریح آمریکا به همراه یکی از افسران ارتش ایالات متحده قرار دارد و در سوی دیگر جمع کثیری از رهبران قبیله‌های مختلف افغان با آن دستارها و محاسن بلند. دیپلمات آمریکایی در حالی که به چشمان مردی با دو سال سابقه حبس در گوانتانامو چشم دوخته از آنها خواهش می‌کند درباره نحوه ادامه سیاست‌های آمریکا در  جنگ افغانستان اظهار نظر کنند.

مرد فراری افغان با دیدگانی خیره چنان با خونسردی تمام سران عالی‌رتبه آمریکا را می‌نگرد گو این که از دل تاریخ هزارساله بشریت تازه بیرون آمده است. برای او مقام و رتبه طرف گفت‌و گو هیچ اهمیتی ندارد. رهبر افغان  چنان صحبت می‌کند که مطمئن است پیام او به طور حتم به گوش مردی که در کاخ سفید به انتظار بازگشت فرستادگان خود نشسته است می‌رسد: «ببینید... ایالات متحده زمانی به افغانستان برای مقابله با نظامیان شوروی کمک کرد اما الان این آمریکایی‌ها هستند که پا در کفش روس‌ها کرده‌اند. آمریکا باید کشتار غیرنظامیان افغان را متوقف کند و راه مذاکره با طالبان را در پیش گیرد. همین!» و طرف آمریکایی فقط سر تکان می‌دهد!

ریچارد هالبروک فرستاده ویژه اوباما در امور پاکستان و افغانستان، مردی که در همه آمریکا به سبب خودسری شهرت دارد به نرمی از رهبران طالبان می‌پرسد:« واقعاً چرا مردم جذب طالبان می‌شوند؟» در اینجاست که مایک مولن رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا همان جوابی را برای هموطن خود دارد که رهبران طالبان برای هالبروک بیان کردند: «دیگر برای جبران همه خسارت‌هایی که از بازرسی خانه به خانه و کشتار مردم بی‌گناه به‌جامانده خیلی دیر شده!» مولن به جای هالبروک به سران طالبان قول می‌دهد تا به هر طریقی رویه‌ای تازه برای جلوگیری از آنچه تا امروز در افغانستان می‌گذشت در پیش بگیرد. امروز سه روز از زمانی که مقامات آمریکایی سیاست جدید کاخ سفید در افغانستان را در کابل به محک آزمایش گذاشتند می‌گذرد. البته هسته اصلی برنامه اوباما ماه پیش با اعلام خبر اعزام 4000 نظامی به افغانستان ابراز شده بود. اما گفت و گو رویکرد دیگری است!

  آمریکا طی ماه‌های گذشته همه تلاش خود را برای توجیه سران سالخورده طالبان، جمعیت سیاستمداران مخالف دولت، زنان نماینده مجلس و حتی جمعیت کشاورزان در پیش گرفت. اما پیام هالبروک و مولن برای همه احزاب و گروه‌های حاضر فقط یک موضوع است: «آمریکا مخالف یا موافق هیچ یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آگوست آینده نیست، آمریکا میلیاردها دلار صرف آموزش نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان می‌کند تا بلکه سربازان آمریکایی زودتر به  خانه بازگردند. آمریکا به هر طریقی سعی در بازکردن راهی برای مذاکره با گروهک‌هایی است که تا به حال دشمن اصلی این کشور بوده‌اند. دیدار از افغانستان برای شنیدن صحبت‌ها و انتظارات سران مخالف طالبان یک رویه استراتژیک غیرمعمول برای ابرقدرتی مانند آمریکاست که در زمان ریاست بوش نتوانست برای چندان کارآمد واقع شود. عزیمت هالبروک به افغانستان برای گوش سپردنی معقولانه به صحبت‌های سران طالبان و سخن گفتن آرام او با آنها امری واقعا بدیع  و دور از انتظار است. «به ما بگویید که چطور باید با طالبان وارد صلح شویم؟ اصلاً شما چه خواسته‌هایی دارید؟» سفر اخیر دو مقام عالی رتبه آمریکایی به کابل  و جلسه‌های بسیار  آنها در دفتر وزیر کشور افغانستان فقط ظاهری فریبنده دارد چرا که در باطن مشکل افغانستان ورای مسأله‌ای است که بتواند با دخالت آمریکا و انجام گفت‌وگو به انجام برسد. در نقشه‌ای که به دیوار وزارت کشور افغانستان میخکوب شده مناطقی که تهدیدی جدی هستند به رنگ قرمز و نواحی تحت کنترل کامل دشمن به رنگ سیاه نشانه‌گذاری شدند، نقشه‌ای پیچیده و غیر قابل فهم که تمام نیمه جنوبی افغانستان را با جمعیتی بالغ بر نصف کشور به رنگ مشکی و قرمز در می‌آورد. با این اوصاف بعید است که اوباما امسال تابستان آرامی در افغانستان داشته باشد. این روزها افغانستان بیشتر از آن که در هوای مذاکره باشد خیال جنگی دیگر در سر دارد. گو این که اوضاع افغانستان پیش از آن که اوباما بتواند کاری از پیش ببرد وخیم‌تر از همیشه شود!

واشنگتن پست -7 آوریل 2009 

ترجمه: لیدا هادی

کد خبر 6228

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین