شُهرت فدک به سبب نزاعی است که پس از وفات پیامبر(ص)، بین ابوبکر و فاطمه(س) بر سر مالکیت این منطقه درگرفت. ابوبکر وقتی به خلافت رسید فدک را که پیامبر پیش از وفات به فاطمه بخشیده بود، به نفع خلافت مصادره کرد. این منطقه پس از خلفای نخستین و امام علی(ع)، در زمان امویان و عباسیان نیز در دست خلفا بود. البته برخی از این خلفا از جمله عمر بن عبدالعزیز و مأمون این منطقه را به فرزندان فاطمه برگرداندند؛ اما خلیفه بعدی آن را از آنان گرفت. بنابر گزارشی در تاریخ ۱۳۷۸ش این منطقه امروزه به نام «وادی فاطمه» شناخته میشود و باغهای آن و مسجدی که در آن وجود دارد به بستان و مسجد فاطمه مشهور است.
تصویری از باغستانهای منطقه فدک:
فدک سرزمینی در منطقه حجاز و به فاصله حدود ۱۶۰ کیلومتری مدینه بودهکه امروزه شهری آباد به نام «الحائط» است.این شهر تا سال ۱۹۷۵م شامل ۲۱ روستا بوده و بنابر سرشماری سال ۲۰۱۰م حدود ۱۴۰۰۰ ساکن داشته است. فدک در زمان صدر اسلام، محل سکونت یهودیان بود و با توجه به موقعیت استراتژیکش، این منطقه محلی برای اتکای نظامی یهودیان حجاز بود.بنابر منابع، تا دوره خلیفه دوم، یهود در فدک سکونت داشتند؛ اما او آنان را مجبور به ترک این منطقه کرد.
فدک در هنگام ظهور اسلام، مزارع و باغات و نخلستانهای بسیاری داشته است.گفتهاند ارزش درختان نخل فدک با نخلهای شهر کوفه، که از شهرهای غنی در بهرهمندی از نخلستانهای وسیع بوده، برابری میکرده است.نقل کردهاند هنگامی که عمر تصمیم گرفت یهودیان را از حجاز بیرون کند، ۵۰ هزار درهم بابت ارزش نیمی از فدک به آنان پرداخت کرد.برخی منابع، درآمد سالانه فدک را در زمان رسول خدا(ص) ۲۴ تا ۷۰ هزار دینار تخمین زدهاند.
جنگ خيبر وتسلط مسلمانان بر خيبر:
پس از آنکه پیامبر(ص) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعهها و مزارع فدک نمایندگانی نزد پیامبر(ص) فرستادند و به تسلیم و مصالحه راضی شدند و قرار شد نیمی از زمینها برای آنان باشد.و هرگاه پیامبر(ص) خواست، آنان فدک را ترک کنند؛ بنابراین فدک بدون جنگ به دست مسلمانان افتاد.از طرفی بنابر آیه ششم و هفتم سوره حشر،اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبر(ص) اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد.بنابر نقل شیعه و سنی به نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»پیامبر(ص) فدک را به فاطمه بخشید.
شهرت فدک در میان شیعیان به سبب ماجرایی است که بعد از وفات پیامبر(ص) رخ داد. در این ماجرا ابوبکر فدک را از فاطمه( س )گرفت و آن را به نفع خلافت مصادره کرد.استدلال ابوبکر این بود که پیامبران ارث نمیگذارند و این حدیثی است که خود از پیامبر(ص) شنیده است؛اما فاطمه(س) این سخن ابوبکر را خلاف قرآن خواندو امام علی(ع) و ام ایمن را شاهد آورد که پیامبر پیش از وفاتش فدک را به او بخشیده است؛ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دستدرازی نکند. وقتی فاطمه(س) از مجلس بیرون آمد، عمر بن خطاب او را دید و نوشته را گرفت و پاره کرد.به دنبال بینتیجه ماندن دادخواهی امیرالمؤمنین، (ع )، فاطمه ع به مسجد رفت و خطبه فدکیه را خواند.
مالکیت فدک در دورههای مختلف:
فدک پس از خلفای نخستین، در دوران امویان و عباسیان نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دورانها به فرزندان فاطمه رسید:
۱. دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز،۲. دوران ابوالعباس سفاح، ۳. دوران مهدی پسر منصور عباسی، ۴. دوران خلافت مأمون.
پس از مأمون، متوکل عباسی دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد. بیشتر کتابهای تاریخی ماجرای فدک را بعد از متوکل ذکر نکردهاند.
وقتی مأمون (حکومت: ۱۹۸ق-۲۱۸ق) تصمیم گرفت فدک را به اولاد فاطمه (س) برگرداند مخالفتها زیاد بود. از این رو ۲۰۰ نفر از علمای برجسته آن دوره را به مجلسی دعوت کرد و از آنان خواست نظر خود را درباره مالکیت فدک بیان کنند. پس از ارائه نظرات مختلف نتیجه جلسه این شد که فدک متعلق به زهرا(س) است و باید به وارثان اصلی آن برگردد. اصرار مخالفان موجب شد مأمون جلسهای دیگر با دعوت از علمای بیشتری از سراسر قلمرو اسلامی برگزار کند. نتیجه این جلسه نیز مانند جلسه نخست بود. از این رو در سال ۲۱۰ق به قثم بن جعفر والی مدینه نوشت فدک را به اولاد فاطمه برگرداند.خبر واگذاری فدک به صاحبان اصلی آن در سرودههای شاعران نمایان شد. برای نمونه دعبل خزاعی پس از برگرداندن فدک به اولاد فاطمه (س) شعری سرود که مصرع اول آن این است:
اَصْبَحَ وَجْهُ الزَّمانِ قَدْ ضَحِکاً بِرَدَّ مَأْموُنُ هاشِمُ فَدَکاً
ترجمه: برچهره زمان لبخند شادی نشست، آنگاه که مأمون فدک را به بنی هاشم برگردانید.
شرايط كنونى فدك:
امروزه فدک در استان حائل کشور عربسان واقع شده است. بنابر گزارشی (در سال ۱۳۸۷ش) منطقه فدک به نام «وادی فاطمه» شناخته میشود و به نخلستانهای آن «بستان فاطمه» میگویند. همچنین مسجدی و چاههایی در این منطقه وجود دارد که به «مسجد فاطمه» و «عیون فاطمه» مشهور است.خانهها و برجهای این منطقه تبدیل به خرابه شده و بیشتر نخلهای نخلستانها خشک شدهاند.
نظر شما