مذاكرات غيرمستقيم ايران و آمریکا

۰ نفر
۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۵

محمدرضا مهاجر

دستش را بالا آورد تا نوری را که می دید بگیرد. آن قدر این کار را تکرار کرد تا خسته و گرسنه شد. هر چه اطرافش را نگاه کرد چیزی برای خوردن نبود. کاملا عاجز و ناتوان شده بود که یک مرتبه راهی به ذهنش رسید.

همین که زد زیر گریه، مادر در آغوشش گرفت و رو به سایر مهمانان افطار گفت: ببخشید من این بچه رو شیر بدم، بر می گردم.

5858

کد خبر 672749

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین