در چنین شرایطی، آموزش «سواد رسانهای» بیش از پیش مهم است و ناآگاهی از قدرتِ ابزارهای ارتباطی جدید، میتواند فاجعهآفرین باشد.
بیستوششم خردادماه دادگاهی در ایالت ماساچوست دختری بیست ساله را به اتهام قتل غیرعمد دوست پسرش گناهکار شناخت و به بیست سال حبس محکوم کرد. «میشل کارتر» دهها متن برای «کنراد رُوی» فرستاده و او را ترغیب به خودکشی کرده بود. این ماجرا به «خودکشی پیامکی» مشهور شده است. آنچه در ادامه میخوانید مطلبی است به قلم «وندی ال. پاتریک» که به بررسی روانشناختی موضوع پرداخته است.
هنگامیکه واژگان، بدل به جنگافزاری مرگبار میشوند
آیا بهجای سخن گفتن، ترجیح میدهید پیام بفرستید؟ مراقب قدرتِ قانعکنندۀ ابزارهای ارتباطی الکترونیک باشید. همچنین، دوستان خود را بادقت انتخاب کنید. چنانکه با افزایش خودکشیهای سایبری به اثبات رسیده، شاید زندگی شما در گرو آنان باشد. این خودکشیها که با «قلدری و زورگیری سایبری»* برانگیخته میشوند، در سالهای اخیر در سراسر ایالات متحده دیده شده است. اکنون در جهانی زندگی میکنیم که از واژگان (حتی میان دوستان) به عنوان جنگافزار استفاده میشود.
«فِلملی» و «فاریس» در پژوهشی که سال 2016 انجام دادند دریافتند که پرخاشگری و خشونت سایبری جوانان، بیشتر میان دوستان (کنونی و پیشین) رخ میدهد. آنان فهمیدند که احتمال وقوع خشونت آنلاین میان افرادی که پیوندهای صمیمانه و نزدیک دارند، در مقایسه با افرادی که ارتباطات سرد و خفیف دارند، بیشتر است.
فِلملی و فاریس با اذعان به اینکه ظاهراً رابطۀ دوستانه، احتمال خشونت و پرخاشگری الکترونیک را افزایش میدهد، یادآوری میکنند که چنین خشونتهایی از انتقامجویی، تلافی، رقابت یا تلاش برای پسزدن رقیبان عشقی نشأت میگیرد.
نمونۀ دلهرهآور خودکشی «کنراد رُوی»، به صورت کامل مشخص کرد که واژگان قابلیت تبدیل شدن به جنگافزار را دارند.
واژگان به مثابۀ جنگافزاری مرگبار
اواخر خردادماه دختری هفده ساله، به نام «میشل کارتر»، به اتهام استفاده از واژگان به عنوان جنگافزار در دادگاهی جنایی محاکمه شد. اتهام او این بود که در سال 2014 «کنراد روی» دوست پسر پیشین خود را تشویق به خودکشی (با گاز منواکسید کربن در کامیون) کرده است.
گذشته از مسائل قانونی، بسیاری از افرادی که در جریان ماجرای خودکشی کنراد هستند، از این موضوع هم ناراحتاند که دختر نوجوانی توانسته با ارسال پیامک، بر دوست پسر خود اِعمال نفوذ کند. توجه به این موضوع بسیار مهم است که ارسال پیام به صورت فزآیندهای تبدیل به روش ارتباطی غالب در میان جوانان شده است.
چرا وقتی میشود پیام فرستاد، حرف بزنیم؟
جوانترها ترجیح میدهند بهجای حرفزدن، پیام بفرستند. پژوهشهای مؤسسۀ «پیو» نشان میدهد که پنجاهوهشت درصد از نوجوانان (سیزده تا نوزده سالهها) که گوشی هوشمند دارند، از ارسال پیام و متن به عنوان شیوۀ ارتباطی مطلوب با نزدیکترین دوستانشان یادکردهاند.
پژوهشی که در سال 2015 توسط «بلر» و همکارانش انجام شد، نشان داد که نوجوانان ارسال پیام را آسانتر از برداشتن گوشی تلفن میدانند، حتی زمانیکه اذعان دارند ارسال متن همیشه راحتتر و حتی سریعتر نیست. آنان میگویند که تصمیمسازی نوجوانان به شدت مبتنی بر انگیزۀ پاداش است، حال آنکه ارسال پیام تأمینکنندۀ خشنودی فوری است. بهویژه، آنان تذکر میدهند که ارسال متن میانبُری است برای فرار از تأخیر زنگ خوردن تلفن، صحبتهای کوتاه و تعارفات مقدماتی که بهلحاظ اجتماعی اجباری است و وقتگیری قراردادن پُست صوتی. این نوجوانان گفتهاند که ارسال متن به آنان اجازه میدهد که بهصورت مستقیم و هر زمان که ضرورت داشته باشد، ارتباط برقرار کنند.
تحقیقات تازهتری (2017) که توسط «آنیست» و «لفرینیارا» انجام شده به بررسی فرضیۀ کمعمقشدن میپردازد. این فرضیه مدعی است که فنّآوریهایی مانند ارسال متن موجب زوال تفکر بازتابی (تحلیل و داوری) میشود. همچنین، تفکرِ کمعمقِ سریعی را بهبود میبخشد که وقتی بارهاوبارها بهکار رود، موجب «کمعمقی» شناختی و اخلاقی میشود. نتایج آنان با فرضیه همخوان بود: ارسالکنندگانی که مکرراً متن میفرستند، احتمالاً کمتر درگیر تفکر بازتابی میشوند و اهداف اخلاقی زندگی را کمتر مهم تلقی میکنند.
هنگامیکه نوبت به اشتراکگذاشتن احساسات میرسد، بسیاری از آدمها ارسال متن را بر صحبتکردن رو-در-رو ترجیح میدهند. و به احتمال بیشتری افراد وقتی متن ارسال میکنند، احساساتشان را بهصورت صادقانهای بیان میکنند (تا زمانی که مواجهۀ چهره-به-چهره دارند).
دربارۀ جوانان باید تأکید شود که ارسال متن ممکن است بر اعتماد به نفس آنان اثرگذار باشد. پژوهشی که در سال 2014 توسط «امی گنزالز» انجام شد، نشان میدهد که ارتباطِ مبتنی بر متن، نسبت به ارتباطِ چهره-به-چهره، اثر قویتری بر اعتماد به نفس دارد. او یادآوری میکند که بررسی او سازگار با فرضیۀ خودافشایی فزآیندۀ اینترنتی است، که مزایای روانشناختی ارتباط متن-پایه را به خودافشایی فزآینده گره میزند.
ارتباطات سایبری ایمن
وجه مثبت ارتباطات الکترونیک (مانند ارسال متن) این است که شیوۀ راحتی برای روابطِ آفلاین، سالم و مکمل است. با وجود این، زمانیکه خودافشایی آنلاین موجب آسیبپذیری میشود، میتواند خطرساز باشد.
چون دانش، قدرت است، فهم قدرتِ تعامل مجازی و خطرات و مزایای آن، میتواند - پیش از آنکه دیر شود - توانایی ما برای تشخیص و قطع الگوهای ارتباطی ناسالم افزایش دهد.
***
این حکم برای آیندۀ ارتباطات الکترونیکی و حقوق چه معنایی دارد؟
البته این ماجرا علاوه بر جنبۀ ارتباطی، روانشناختی و جامعهشاختی دارای بُعد حقوقی نیز هست. قطعاً تلقی واژگان به عنوان جنگافزار و صدور حکم (قتل غیر عمد) از سوی قاضی دادگاه، میتواند سرآغاز بحث و بررسیهای فراوانی در «حقوق مدنی سایبری» باشد.
وبسایت BBC.com در این باره مینویسد: بیتردید اقدام میشل سزاوار سرزنش است، اما جدا از انزجار عمومی، این پرونده پرسشهای فراوان اخلاقی و قانونی پیچیدهای را مطرح ساخت که متخصصان حقوق را به دردسر خواهد انداخت و این حکم پیامدهای قانونی مهمی برای موارد بعدی خواهد داشت.
«جان پالفری»، مدیر آکادمی فیلیپس در اندور، ماساچوست و استاد مرکز جامعه و اینترنت برکمن در دانشگاه هاروارد به BBC میگوید که بسیاری از نوجوانان هنگام استفاده از ابزار ارتباطی الکترونیک، احساس گسست هیجانی دارند و چیزهای مضر زیادی میگویند که در ارتباط چهره-به-چهره به زبان نمیآورند.
او ادامه میدهد: آموزش روند کُندی است. تصور میکنم دانشآموزان بسیاری این پیام را گرفتند و هوشمندانهتر از قبل با یکدیگر سخن خواهند گفت.
* منظور از قلدری یا زورگیری سایبری، هر گونه تهدید و وادارکردن کاربر ابزارهای ارتباطی الکترونیک است. تفاوت زورگیری سایبری با شکل سنّتی قلدرمآبی(در دنیای واقعی)، آن است حضور کاربر در مکان امنی چون خانه هم مانع وقوعش نمیشود. این گونه اقدامات خشن به سلامت روان و اعتماد به نفس افراد، بهویژه کودکان و نوجوانان آسیب میزند. آزار و اذیت، جعل هویت، سرقت هویت، ارسال پیامها و تصاویر زشت از جمله مصادیق زورگیری سایبری است.
نظر شما