فهیمه حسنمیری: شنبه روز بدی بود، این را عکسهای سیاه پروفایل کاربران شبکههای مجازی نشان میداد؛ پیامهای تسلیتی که دست به دست میشد؛ همراه با تصویرهای تقریبا یکسان و مشابهی از یک زن موفق ایرانی با نگاهی نافذ و سکوتی که حالا دیگر برای همیشه است.
شنبه، خبر رسید که مریم میرزاخانی، نابغه ریاضی ایران و جهان نتوانسته بیشتر از این سرطان را تاب بیاورد. خبر رسید که برنده جایزه فیدلز، در چهل سالگی، به این سرعت برای همیشه با ریاضیات خداحافظی کرده است. این خبر تنها چند روز بعد از اعلام ابتلای او به سرطان منتشر شد، وقتی همه بیخبر از این که سرطان چه پیشرفتی کرده، امیدوار بودند زمان که میگذرد، بشنوند حال این ریاضیدان بهتر شده و قرار است باز هم افتخارآفرینی کند. اما اینطور نبود و در بهت و ناباوری، علامتی مشکی کنار معدود عکسهای منتشرشده از مریم میرزاخانی گذاشته شد.
بعد از درآمدن از بهت این خبر، وقتی همه مطمئن شدند آنچه شنیدهاند درست است، واکنشهای مختلف به این اتفاق شروع شد؛ از پیامهای رسمی مسئولان تا ابراز تاسف مردم. ابراز ناراحتی البته فقط به مرگ این نابغه یا آنطور که به او لقب دادند، ملکه ریاضی ایرانی، محدود نمیشد؛ این افسوس خوردن شامل موارد دیگری هم بود؛ حمایت نشدن نخبگان و مهاجرت مریم میرزاخانی و استعدادهایی مانند او، ناشناخته بودن نابغههایی مانند مریم میرزاخانی، معرفی نکردن او به عنوان یک الگو برای دختران کشورمان و وضعیت نه چندان مناسب آموزش و پرورش و آموزش عالی.
عدهای هم خواستند نام یک بزرگراه، خیابان یا میدان به نام این دانشمند باشد تا یادش ماندگار بماند. در عین حال یکی دیگر از مواردی که با مرگ این دانشمند ایرانی بار دیگر مطرح شد، مساله انتقال تابعیت از مادر ایرانی به فرزند بود. شاید این موضوع در نگاه اول، دورترین مسالهای باشد که با مرگ یک ریاضیدان به ذهن برسد، اما با خبرهایی که درباره آناهیتا، دختر مریم میرزاخانی و قبول نشدن درخواست تابعیت ایرانی برای او شنیده میشد، چندان دور از انتظار نبود که کاربران شبکههای اجتماعی، به این موضوع هم اشاره کنند و از وضعیت آناهیتا و افراد دیگری بگویند که نمیتوانند تابعیت ایرانی بگیرند چون پدرشان ایرانی نیست.
تابعیت ایرانی بر اساس قوانین
قوانين مربوط به تابعيت در قانون اساسي و مدني كشورمان آمده است. مواد 976 تا 991 قانون مدني درباره تابعيت يا عدم تابعيت تصريح دارد.
جدول زیر، بعضی از قوانینی را که به تابعیت ایرانی اختصاص دارد نشان میدهد؛ قوانینی که برخی از آنها مورد بحث فعالان اجتماعی قرار گرفته مانند ماده قانونی که تاکید میکند تابعیت تنها از پدر است که میتواند به فرزند منتقل شود:
ماده قانونی |
شرح ماده قانونی |
ماده 976 قانون مدنی |
اشخاص ذيل تبعه ايران محسوب ميشوند: کليه ساکنين ايران به استثناي اشخاصي که تبعيت خارجي آنها مسلم باشد. تبعيت خارجي کساني مسلم است که مدارک تابعيت آنها مورد اعتراض دولت ايران نباشد. کساني که پدر آنها ايراني است اعم از اينکه در ايران يا در خارجه متولد شده باشند. کساني که در ايران متولد شده و پدر و مادر آنها غيرمعلوم باشند. کساني که در ايران از پدر و مادر خارجي که يکي از آنها در ايران متولد شده بوجود آمدهاند. کساني که در ايران از پدر تبعه خارجي بوجود آمده و بلافاصله پس از رسيدن به سن هجده سال تمام لااقل يکسال ديگر در ايران اقامت کرده باشند والا قبول شدن آنها به تابعيت ايران بر طبق مقرراتي خواهد بود که مطابق قانون براي تحصيل تابعيت ايران مقرر است. هر زن تبعه خارجي که شوهر ايراني اختيار کند. هر تبعه خارجي که تابعيت ايران را تحصيل کرده باشد. |
ماده 977 قانون مدنی |
الف - هرگاه اشخاص مذکور در بند 4 ماده 976 پس از رسيدن به سن 18 سال تمام بخواهند تابعيت پدر خود را قبول کنند بايد ظرف يک سال درخواست کتبي به ضميمه تصديق دولت متبوع پدرشان داير به اينکه آنها را تبعه خود خواهد شناخت به وزارت امور خارجه تسليم نمايند. ب - هرگاه اشخاص مذکور در بند 5 ماده 976 پس از رسيدن به سن 18 سال تمام بخواهند به تابعيت پدر خود باقي بمانند بايد ظرف يکسال درخواست کتبي بضميمه تصديق دولت متبوع پدرشان داير به اينکه آنها را تبعه خود خواهد شناخت به وزارت امور خارجه تسليم نمايند. |
ماده 978 قانون مدنی |
نسبت به اطفالي که در ايران از اتباع دولي متولد شدهاند که در مملکت متبوع آنها اطفال متولد از اتباع ايراني را به موجب مقررات تبعه خود محسوب داشته و رجوع آنها را به تبعيت ايران منوط به اجازه ميکنند معامله متقابله خواهد شد. |
ماده 979 قانون مدنی |
اشخاصي که داراي شرايط ذيل باشند ميتوانند تابعيت ايران را تحصيل کنند: به سن هجده سال تمام رسيده باشند. پنج سال اعم از متوالي يا متناوب در ايران ساکن بوده باشند. فراري از خدمت نظامي نباشند. در هيچ مملکتي به جنحه مهم يا جنايت غيرسياسي محکوم نشده باشند. در مورد فقره دوم اين ماده مدت اقامت در خارجه براي خدمت دولت ايران در حکم اقامت در خاک ايران است. |
ماده 980 قانون مدنی |
کساني که به امور عامالمنفعه ايران خدمت يا مساعدت شاياني کرده باشند و همچنين اشخاصي که داراي عيال ايراني هستند و از او اولاد دارند و يا داراي مقامات عالي علمي و متخصص در امور عامالمنفعه ميباشند و تقاضاي ورود به تابعيت دولت جمهوري اسلامي را مينمايند در صورتي که دولت ورود آنها را به تابعيت جمهوري اسلامي ايران صلاح بداند بدون رعايت شرط اقامت ممکن است با تصويب هيئت وزيران به تابعيت ايران قبول شوند. |
ماده 986 قانون مدنی |
زن غيرايراني که در نتيجه ازدواج ايراني ميشود ميتواند بعد از طلاق يا فوت شوهر ايراني به تابعيت اول رجوع نمايد مشروط بر اينکه وزارت امور خارجه را کتبا مطلع کند، ولي هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد، نميتواند مادام که اولاد او به سن هجده سال تمام نرسيده از اين حق استفاده کند و در هر حال زني که مطابق اين ماده تبعه خارجه ميشد حق داشتن اموال غيرمنقول نخواهد داشت مگر در حدودي که اين حق به اتباع خارجه داده شده باشد و هرگاه داراي اموال غيرمنقولي بيش از آنچه که براي اتباع خارجه داشتن آن جايز است بوده يا بعدا به ارث اموال غيرمنقولي بيش از آن حد به او برسد، بايد در ظرف يکسال از تاريخ خروج از تابعيت ايران يا دارا شدن ملک در مورد ارث مقدار مازاد را به نحوي از انحاء به اتباع ايران منتقل کند والا اموال مزبور با نظرت مدعيالعموم محل به فروش رسيده و پس وضع مخارج فروش قيمت به آنها داده خواهد شد. |
ماده 987 قانون مدنی |
زن غيرايراني که با تبعه خارجه مزاوجت مينمايد به تابعيت ايراني خود باقي خواهد ماند مگر اينکه مطابق قانون مملکت زوج، تابعيت شوهر به واسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحميل شود، ولي در هر صورت بعد از وفات شوهر و يا تفريق به صرف تقديم درخواست به وزارت امور خارجه به انضمام ورقه تصديق فوق شوهر و يا سند تفريق، تابعيت اصليه زن با جمع حقوق و امتيازات راجع به آن مجدداً به او تعلق خواهد گرفت. تبصره 1: هرگاه قانون تابعيت مملکت زوج زن را بين حفظ تابعيت اصلي و تابعيت زوج مخير بگذارد، در اين مورد زن ايراني که بخواهد تابعيت مملکت زوج را دارا شود و علل موجهي هم براي تقاضاي خود در دست داشته باشد، بشرط تقديم تقاضانامه کتبي به وزارت امور خارجه، ممکن است با تقاضاي او موافقت گردد. تبصره 2: زنهاي ايراني که بر اثر ازدواج تابعيت خارجي را تحصيل ميکنند حق داشتن اموال غيرمنقول را در صورتيکه موجب سلطه اقتصادي خارجي گردد ندارند. تشخيص اين امر با کميسيوني متشکل از نمايندگان وزارتخانههاي امور خارجه و کشور و اطلاعات است. مقررات ماده 988 و تبصره آن در قسمت خروج ايرانياني که تابعيت خود را ترک نمودهاند شامل زنان مزبور نخواهد بود. |
قوانین تغییر میکنند؟
طرح تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی از مدتها پیش در دستور کار مجلس قرار گرفته است. سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس هم اعلام کرده بود در حال حاضر یک میلیون فرد بی هویت که حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانیاند رد کشور ساکنند و با مشکلات بسیاری درگیرند.
اما حالا چند روزی است که خبر رسیده تغییراتی در کمیسیون فرهنگی درباره بعضی از مواد قوانین مربوط به تابعیت تصویب شده و در انتظار تصویب در مراحل بالاتر است. با این حال، بعضی از حقوقدانها میگویند این مصوبات تغییر چندانی در قانون فعلی انتقال تابعیت از مادر به فرزند ایجاد نمیکند چون تنها شامل فرزندانی خواهد بود که از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در ایران به دنیا بیایند و حرفی از افرادی که در خارج از ایران از این والدین به دنیا میآیند به میان نیامده است که چنین مواردی هم کم نیستند مانند همین مورد اخیر؛ دختر مریم میرزاخانی.
به همین دلیل هم هست که کاربران شبکههای اجتماعی در میان بغض و اندوه مرگ این نخبه ایرانی، درخواستهایی را مطرح میکنند که شاید این بار بتواند علاوه بر معادلات ریاضی، بعضی از معادلات دیگر را هم حل کند. آنها میگویند اگرچه مریم میرزاخانی در حالی از دنیا رفت که نتوانست برای فرزندش تابعیت ایرانی بگیرد، اما هنوز هم دیر نیست و برای دیگران میتوان دست به اصلاح قوانین زد و همچنین درخواست میکنند: آقای رییسجمهور، به پاس تلاش مریم میرزاخانی برای اعتلای نام ایران و ایرانی، به دخترش آناهیتا با مصوبه هیات وزیران تابعیت ایرانی اعطا کنید، شاید اقدام شما سرآغاز مسیری باشد که به اخذ تابعیت فرزندان مادران ایرانی بینجامد.
234 42
نظر شما