الف - تمدید آخر
رییسجمهور آمریکا، روز جمعه، همه قوامیس شناخته شده نظام بینالملل را زیر پا گذاشت. او به بهانه برجام، نه تنها حدود انفکاک و استقلال قوا را در داخل آمریکا بیاعتنا شد، بلکه منویات غیرمعقول خود را با شدیدترین لحن، به قدرتهای جهان، دیکته کرد.
به این سخنان بنگرید: به رغم تمایل قویام، من هنوز آمریکا را از توافق اتمی خارج نکردهام. در عوض، من دو مسیر ممکن را برای آینده ارائه دادهام: یا ایرادات این توافق فاجعهبار را درست کنید، یا آمریکا از آن خارج می شود.
اینها بخش نرم یک هجوم کمسابقه، به نظام حقوقی بینالمللی است که توسط رییس جمهور امریکا بیان شد. دونالد ترامپ روز جمعه ۲۲ دی ۱۳۹۶ یک بار دیگر توافق اتمی «برجام» را بهطور مشروط، و «برای آخرین بار» تمدید کرد. همزمان، وزارت خزانهداری نیز، تحریمهای تازهای در ارتباط با موضوعات حقوق بشر، سانسور و حمایت ج.ا.ا از محور مقاومت در منطقه، علیه تعدادی از شخصیتهای حقوقی و حقیقی ایرانی یا مرتبط با ایران، اعمال کرد.
ب - شرطهایی که برای رد شدن مطرح شد؛
"شروط ضمن تمدید"، و تحریمهای جدید، مقدمه یک هجوم سیاسی- حقوقی- امنیتی- اقتصادی، علیه منافع ملی ایران، و بلکه، نظام بینالملل، تلقی میشود.
ترامپ از کنگره امریکا خواست که در نخستین فرصت، مصوبهای دو حزبی، راجع به برجام تصویب کند که، چهار رکن داشته باشد. چهار شرط ضد حقوقی و غیر قابل اجرا؛
اول، مصوبه باید از ایران بخواهد که فورا به بازرسان بین المللی اجازه دهد از همه سایت هایی که می خواهند بتوانند بازرسی کنند.
دوم، مصوبه باید اطمینان دهد که ایران هیچگاه به داشتنِ یک سلاح اتمی نزدیک نخواهد شد.
سوم، بر خلاف توافق اتمی ، این موارد باید هیچ تاریخ انقضایی نداشته باشند. سیاست من این است که همه راه های ایران به سمت سلاح اتمی را ببندم، نه فقط برای ده سال، که برای همیشه.
اگر ایران به یکی ازاین موارد عمل نکند، تحریمهای اتمی آمریکا بطور اتوماتیک احیا خواهند شد.
چهارم، باید بطور مشخص در مصوبه قید شود که براساس قانون در آمریکا، برای نخستین بار، برنامه موشک با برد بالا و برنامه اتمی غیرقابل تفکیک شناخته می شود و توسعه و آزمایش موشکها باید با تحریمهائی شدید مواجه شود.
اولین نگاه به شکل و محتوای این شروط، مردود بودن آنها را تداعی میکند. حتی ترامپ هم خود به این امر واقف است. این یک تکلیف مالایطاق است و برای رد کردن ارائه شده است.
ج- ترجمان حقوقی - سیاسی شروط باطل ؛
هم محتوی و هم شکل ارائه شروط ترامپ، نوعی دیکتاتوری است. در خصوص این رویکرد دیکتاتورمآب، موارد ذیل اهمیت دارند؛
اول- شرط نخست، به معنای إعمال زورگویانه و غیر حقوقی «فراتر از معاهده منع جامع آزمایشات هستهای و نظام بازرسی و پادمانی CTBT است. این معاهده بیش از سی سال است که ناکام مانده است. آمریکا که خود اجرای این پیمان را به صلاح خود نمیداند، میخواهد انرا نخست به ایران و سپس به سایرین تحمیل کند.
دوم- شرط دوم، یعنی زیر پا گذاشتن اصول "حق برابری دولتها" و إعمال استانداردهای دوگانه و عدول از محدوده اختیارات داخلی خود. این یک اتهام ابهام برانگیز است که نیات پشت آن، مشخص نیست اما، محرز است که محرومیت ابدی ایران از تکنولوژی های مدرن را در نظر دارد.
هیچ قانونی وجود ندارد که بتوان از کشوری تعهد گرفت که تا ابد خود را از مدرنسازی محروم کند، آنهم به بهانه یک اتهام غیر قابل اثبات.
سوم- شرط سوم، ضدیت صریح با "کنوانسیون حقوق معاهدات بینالمللی" ، و تفسیر به رای و برداشت آزاد و یکجانبه از معاهده عدم اشاعه NPT است. آنچه ایران موقتا پذیرفته، محدود نگه داشتن سطح و کیفیت تولید صنعتی مواد هسته ای و عدم افزایش سطح کمی و کیفی آن است. این تعهد اصولا خلاف معاهده عدم اشاعه است اما، در برجام چنین آمده است. هیچکس نمیتواند کشور و ملتی را برای ابد از حقوق طبیعی و قانونی خود محروم بدارد.
چهارم- شرط آخر به معنای لغو همه نظام حقوق بین المللی و تسری دامنه صلاحیت قوانین داخلی یک کشور به تمام جهان، و ، إعمال یکجانبه یک رژیم بیسابقه و بسیار بدیع و محدود کننده موشکی، بر نظام بینالملل است.
هیچ توافق یا مقرره یا معاهده ای وجود ندارد که میان تکنولوژی و تحقیق و توسعه و تولید موشکی با برنامه های اتمی، ربط یگانه قائل باشد.
این سخن از نامربوط ترین ادعاها در حوزه حقوقی تکنولوژی و تسلیحات متعارف است. هیچ کشوری با هر سطح از توانمندی تکنولوژیکی تسلیحاتی این سخن بیهوده را تا کنون قائل نبوده است.
- ترامپ بر خلاف اصول دموکراسی و نظام بین الملل، صراحتا در امور و اراده همه دیگر کشورها مداخله میکند.
او بصراحت به همه جهان "دستورات خود را دیکته میکند"، آنجا که توقع دارد همه طرفهای برجام، تمام منویات غیر عقلانی و تجاوزگرانه او را بدون کم و کاست، پذیرفته و إعمال کنند.
ملاحظه کنید، ترامپ به دولتهای مستقل و قدرتمند جهان، چگونه «دیکته» میکند؛
- از همه متحدانمان می خواهم که گام های محکمتری با ما در مقابله با اقدامات مخرب ایران بردارند.
- آنها باید حزب الله - به شکل کلی آن را سازمانی تروریستی قلمداد کنند.
- آنها باید در محدود کردن توسعه موشکی ایران و اشاعه موشکی اش به ویژه به یمن، به ما
بپیوندند.
- آنها باید در مقابله با تهدیدات سایبری ایران به ما بپیوندند.
- آنها باید در بازداشتن تحریکات ایران علیه کشتیرانی بین المللی به ما کمک کنند.
- آنها باید رژیم ایران را تحت فشار بگذارند تا حقوق شهروندانش را نقض نکند .
- آنها نباید با گروه هایی که دیکتاتوری ایران را غنی می کنند و یا منابع مالی سپاه پاسداران و تروریست های نیابتی اش را تامین می کنند، داد و ستد داشته باشند.
ترامپ امروز همانگونه سخن میگوید که هیتلر در سالهای پایانی دهه سی قرن قبل.
دولت آمريكا، اينك بشدت رویه ای دیکتاتورگونه را در محیط بینالمللی دنبال میکند.
د - شروط باطل، چرا و چگونه؛
بسیار بعید است که همه افراد تیم ترامپ، مشکل سواد یا خرد داشته باشند. اینها در عین اطلاع از نظامات حقوقی و سیاسی و امنیتی جهان، واقعا در توهم عظیمی فرو افتاده اند.
قدر مسلّم، اين نسخهای نیست که فقط برای ایران پیچیده شده باشد. اگر نظام بینالملل در مقابل این تجاوز آشکار، سکوت و همراهی کند، قطعاً همه اين الگو، بعنوان رویه عرفی به سایرین نیز إعمال خواهد شد.
رئیس جمهور ایالات متحده، خود میداند که احتمال پذیرش چنین شروطی برای هیچ کشور مستقلی وجود ندارد.
این شروط از جنس شرط هایی است که برای شکست خوردگان جنگ دوم جهانی، توسط محور پیروز، اعمال شد. با این تفاوت که؛
اول، نه تنها ایران شکست خورده هیچ جنگی نیست بلکه انگیزه دولت آمریکا و شرکا، پیروزی های ایران در عرصه های تقابل بوده و هست.
دوم، در شرایط فعلی، آمریکا در مسیر یکجانبه گرایی و در خلاف جهت دیگر قدرتهای جهانی قرار دارد.
کشوری که به استناد سند امنیت ملی خود، با اکثر قدرتهای جهانی در شرق و غرب عالم دچار مشکل و چالش و تقابل است، قاعدتا نمیتواند از جانب همه «دیگران» تصمیمات خلاف قاعده بگیرد.
شواهد محیط سیاسی و دیپلماتیک میگوید که این اقدام دولت ترامپ، حرکتی "پر خطر" است. احتمال اینکه همه سناریو بر وفق مراد ترامپ پیاده شود، بسیار ضعیف است. اما بنظر میرسد که تیم کاخ سفید خود را برای یک برد بزرگ، با احتمال ضعیف ، در قبال یک تقابل و چالش سهمگین، با احتمال قوی، آماده کرده باشند.
هـ - گام بعدي، رويكردها، احتمالات؛
حسب رویه، امریکا نود روز دیگر باید تصمیم بعدی خود را اتخاذ کند. تمدید تعلیق تحریمهای هستهای یا بازگشت تحریمها و خروج از برجام؟
جهت کلی روند آینده، حسب "وضع مشروط"، تقریبا مشخص است؛
- کنگره باید راجع به یک مصوبه قانونی که همه شروط ترامپ در آن نهفته باشد تصمیم گیری کند.
- تعدادی مصوبه خارقالعاده و خلاف عرف و مقررات بین المللی، بایستی نخست در نظام قانونگذاری امریکا تصویب شود و سپس توسط همه دیگر اعضای برجام، از جمله اتحادیه اروپایی برسمیت شناخته شود،
- همه قدرتهای جهانی خود را با نوع جدیدی از نظام یکجانبه جهانی "آمریکا محور"، انطباق دهند،
- مذاکرات جدیدی با ایران (طرف اصلی برجام) آغاز شود تا شروط یا شاکله جدید برجام، یا برجام جدید، مورد توافق قرار گیرد،
- جاا، همه آن شروط یا "فرا برجام" جدید را بپذیرد و خود را برای دور سهمگین و جدیدی از تحریمها ، با بهانه های حقوق بشری، تسلیحاتی، تروریستی، سیاسی، ایدئولوژیک و غیره آماده کند.
طبعا، حتی اگر فرض نماییم که چین و روسیه و محور اروپایی هم این سلطه دیکتاتوری آمریکا را بپذیرند، جمهوری اسلامی ایران، چنین چیزی را نخواهد پذیرفت.
این، یعنی، "همه طرفها، بایستی خود را برای دور جدیدی از تنشهای سیاسی امنیتی اقتصادی، آماده کنند".
و - سناریوهای محتمل؛
یکم: چنانچه شرایط وفق ایده کاخ سفید پیش نرفت؛ (به فرض مصوبه مطلوب ترامپ در کنگره و عدم همراهی دیگر طرفهای برجام)،
- آمریکا از برجام خارج میشود
- اروپا تلاش میکند با تفکیک بین برجام و موضوعات موشکی و امنیتی و حقوق بشری، برجام را حفظ کند و وارسیون تعدیل شده شروط ترامپ را در قوارهای مجزا، با ایران به توافق برسد.
- روسیه تا حد ممکن در مقابل فروپاشی برجام ایستادگی میکند، و به موضوعات موشکی، امنیتی و حتی حقوق بشری با تحفظ و ملاحظه، مواجه خواهد شد. برای روسیه، هر عاملی که شکاف بین آتلانتیکی را افزایش دهد، اولویت دارد، مگر اینکه منافع بزرگتری در محیط رقابتها با پکن یا واشنگتن، برای مسکو ایجاد شود.
- چین نیز با فروپاشی برجام موافق نیست، اما، محافظه کاری بیشتری در مقابل فشارهای امریکا خواهد داشت، زیرا پهنه چالشها و نیز منافع مشترک پکن با واشنگتن، از روسیه با آمریکا، بیشتر است.
- جمهوری اسلامی ایران، در صورت ایستادگی پنج عضو باقیمانده و اتحادیه اروپایی، به پای "باقیمانده برجام"، تلاش خواهد کرد که؛
با حفظ تعهدات خود به برجام، ضمن استفاده از وضعیت «همه بدون آمریکا»، موضوعات موشکی، امنیتی، حقوق بشری را مدیریت کند.
در چنین وضعی، ایران میتواند از شکاف بین آتلانتیکی و نزدیکی اروپا با روسیه و چین، در حوزه اقتصاد و سیاست و امنیت، بهره مند شود.
- رژیم اسراییل و عربستان سعودی، فاصله بیشتری با اروپا و چین و روسیه و ترکیه خواهند گرفت.
«وقوع این وضعیت، احتمال بیشتری نسبت به سناریوی بدیل دارد»
دوم: چنانچه شروط کاخ سفید پذیرفته شد؛
(تصویب طرح ترامپ توسط کنگره و قبول آن شروط توسط طرفهای دیگر)،
در اینصورت عملا با بازگشت ایران به شرایط قبل از برجام، همه چیز به نقطه صفر باز خواهد گشت.
- ایالات متحده در موضع قدرت بی سابقهای قرار خواهد گرفت،
- اتحادیه اروپایی، در وهله اول تلاش خواهد کرد نقش میانجی را برای قبولاندن شروط آمریکا به ایران ایفا کند. با رد این امر از سوی ایران، محور اروپایی، فرصت های مهم امنیتی سیاسی اقتصادی خود را از حوزه منطقه و ایران، "بخاطر هیچ"، در قبال آمریکا از دست خواهد داد.
- روسیه و چین، عملا قیمومیت جهانی آمریکا را بصورت دژور پذیرفته اند، در این حال برای حفظ آبرو، سعی میکنند خطوط فاصل خود را از آمریکا، در حوزه "منافع مشترک خود با ایران"، حفظ نمایند.
- شدت رقابتها و چالش های امنیتی در خاورمیانه، شرق و شمال آفریقا، شبه قاره ، آسیای مرکزی و مئالا در حوزه اتحادیه اروپایی بشدت افرایش خواهد یافت.
- یک ائتلاف جدید جهانی با طرح اتهامات هستهای- موشکی- تروریستی- حقوق بشری علیه ایران ایجاد خواهد شد، و منطقه پیرامون ما، در لبه یک جنگ شدید قرارخواهد گرفت.
- جاا از همه ظرفیتهای ملی و منطقهای خود برای "تغییر موازنه قدرت منطقهای"، استفاده خواهد کرد.
- جهان در آستانه تحولات شگرف و خطیر، در مناسبات قدرت و امنیت قرار خواهد گرفت.
«احتمال وقوع این وضعیت، بمراتب ضعیف تر از سناریوی پیشین است».
نتیجه؛
«حفظ برجام با خروج آمریکا، به مراتب بهتر از الغای برجام با اخراج ایران است.»
۱- در طول سه ماه آینده، نظام جمهوری اسلامی ایران، باید برای تغییر شرایط و ناکام گذاشتن طرح و برنامه دولت ترامپ، از همه استعدادها و ظرفیتهای خود در محیطهای ملی، منطقهای و بینالمللی استفاده کند.
۲- پر کردن هرچه سریعتر و موثرتر "فواصل و شکافها"ی محیط ملی، (درون نظام، نظام با ملت، درون ملت)، با اقدامات قانعکننده و واقعی، بسیار حیاتی و شرط ضروری برای کنترل بحرانهای پیشروست.
۳- آمریکا در محیط بینالملل، یک دیکتاتور تمامعیار است و برای بقا و توجیه تمامیتخواهی خود، به دشمن نیاز دارد. ایالات متحده، دنیا را از ایران، با اتهامات متنوع و دروغ، به وحشت وامیدارد. تهدید هستهای، بهویژه با تداعی توان کرهشمالی، تأثیر زیادی در ایرانهراسی دارد. ما نباید اجازه دهیم که امریکا از "هیچ"، همه چیز بسازد. شبیهسازی ما با کرهشمالی در موضوعات هستهای و موشکی و حقوق بشری را باید بهطور همهجانبه خنثی کنیم.
۴- اعمال فراتر از CTBT بر دیگران، و تعمیم و تسری قوانین داخلی آمریکا به سطح جهان، (بهویژه در قضیه موشکی)، قرار دادن تکنولوژی و توان موشکی در رده تسلیحات کشتار جمعی هستهای، یک تهدید جهانی است. ما باید دنیا را از وحشت این تهدید آمریکایی مطلع و هشیار سازیم.
۵- شروط دوم و سوم کاخ سفید، ناقض حقوق ملتها در تکنولوژی صلحآمیز هستهای، و حتی ناقض NPT است. این مساله، محور قدرتمندی است برای بسیج عموم کشورها و قدرتهای جهان، علیه تمامیتخواهی آمریکا و حفظ برجام بدون آمریکاست.
۶- آمریکا بسیار مشتاق است که ایران ناقض برجام باشد. «همین برجام»، ولو با تولید مجدد همه تحریمهای سابق، زیر عناوین غیرهستهای، اگر فقط یک خاصیت برایش مانده باشد، و آن هم «شکاف میان آمریکا با همه دیگران» باشد، ارزش حفظ کردن را دارد. اما نه با شروطی که امروز ترامپ پیریزی کرد.
۷- آمریکا میخواهد دنیا را مجبور کند که، پوسته برجام را حفظ کنند و محتوای "فرابرجام" در ورژن جدید آن بگنجانند. ما باید تلاش کنیم که همین برجام را، بدون شروط اضافه، و جهت دفع شر "فرابرجام" حفظ کنیم.
۸- تا آمریکا با روش ترامپ و تیم نظامیان خشونتگرای صهیونیست اداره میشود، ایران هدف دشمنی همهجانبه آنها خواهد بود. در این سپهر، ایران باید در وضعیت غیرعادی باشد و بماند. منفعت اساسی ما، در آرام کردن و عادی ساختن شرایط منطقه و گسترش مناسبات مودتآمیز با حداکثر کشورهای منطقه و جهان است. (اولویتهای سیاست خارجی ایران، پیشتر تشریح شده است). چالش حفظ برجام، فرصت نسبتاً مناسبی برای افزایش گستره مناسبات ما با قدرتهای جهان میباشد.
به منظور جلوگیری از تحمیل شرایط کُشنده ترامپ بر ايران، تعقيب چارچوب فوق در طول ماهها و فرصت باقيمانده، بسيار ضروري است.
دستوركارهاي سياسي و اقتصادي داخلي و همچنين، دستوركارهاي سياسي و اقتصادي و امنيتي خارجي، بايستي متناسب با هدف "حفظ برجام با فرمول ١-٦" (همه بدون آمريكا)، تدوین و با حداکثر توان، اجرا شوند.
* دانشآموخته صلحسازی و حفظ صلح، و بنیانگذار موسسه پژوهشهای راهبردی تصمیم
نظر شما