۰ نفر
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۲۰:۰۲

اولین کسی که آنفلوآنزای خوکی گرفت، یک پسربچه پنج‌ساله مکزیکی بود.

کسی که ناخودآگاه شاید گسترش روزافزون آنفلوآنزای خوکی را آغاز کرده باشد، دوست دارد در کثیفی‌های بیرون از خانه‌اش قلب و گل نقاشی کند. دوست دارد از درخت بالا برود، بغلش کنند و با توپ فوتبالش بازی کند. با وجود سرفه‌های مزمنی که تحمل می‌کند، اصرار دارد که احساس مریضی نمی‌کند.

«دیگر حالم بد نیست.» این را ادگار انریکو همدانز می‌گوید؛ پسر مکزیکی پنج‌ساله متبسمی که در دره‌ای بادگیر و احاطه‌شده در میان خوک‌داری‌ها زندگی می‌کند و در جریان شیوع اخیر و مرگ‌بار آنفلوآنزای خوکی اولین کسی بود که جواب آزمایشش مثبت بود. ادگار می‌گوید: حالم خوب است.

هرچند منابع معتبر هنوز تأیید نکرده‌اند که آنفلوآنزای خوکی از لاگلوریا - روستایی با 2500 نفر جمعیت - آغاز شده باشد، اما ادگار پنج‌ساله که اوایل فروردین‌ماه مریض شد، اولین مورد تأییدشده از ویروس این آنفلوآنزا در مکزیک است. او فقط یکی از صدها مکزیکی اهل لاگلوریا و مناطق اطراف بوده که همان روزها در جریان شیوع غیرمنتظره آنفلوآنزای خوکی بیمار شدند. دو بچه از بین آنان جان باختند و مقامات ناچار شدند کل این روستا را ضدعفونی کنند.

مادر ادگار، ماریا دل کارمن هرناندز، در همان حال که زیر پرتره‌ای از عیسی‌مسیح در اتاق نشیمن خانه‌اش گریه می‌کند، می‌گوید: «نمی‌توانم حرفی بزنم. پاسخی ندارم که بدهم. حس هولناکی درباره همه این ماجراها دارم چون مردم فکر می‌کنند همه این‌ها تقصیر پسر من است. اما من فکر نمی‌کنم این گرفتاری‌ها تقصیر هیچ‌کس باشد.»

این دِه پرت ‌افتاده و خاک‌گرفته با کوچه‌های کثیفش که گرداگرد آن را کاکتوس‌های بیابانی و بوته‌های علف گرفته، به خاطر دو چیز درباره شیوع این آنفلوآنزا در مرکز توجه قرار گرفته است: خوک‌داری‌های پرشمار و ادگار پنج‌ساله. ولی احتمال وجود رابطه بین بیماری ادگار و این خوک‌داری‌ها، خیلی زیاد نیست. متخصصان بیماری‌های واگیردار تأکید کرده‌اند که هنوز هیچ خوکی پیدا نشده که مبتلا به این ویروس خاص باشد. به‌همین‌خاطر مجاورت افراد این روستا با خوک‌ها، برای ابتلا به این بیماری کافی نبوده است. در واقع به نظر می‌رسد این بیماری منشأیی اروپایی-آسیایی داشته؛ نکته‌ای که معمای «از کجا شروع شد» را پیچیده‌تر می‌کند.

رئیس «مرکز ملی اپیدمولوژی (واگیرشناسی) و مهار بیماری‌ها»ی مکزیک، میگوئل آنگل لزانا، می‌گوید اواسط فروردین‌ماه یک‌جور بیماری تنفسی شبیه آنفلوآنزا در لاگلوریا شایع شد و ادگار، یکی از آخرین موارد این بیماری بوده است. لزانا می‌گوید این پسر در اول آوریل (12 فروردین) نشانه‌های آنفلوآنزای خوکی را بروز داد؛ چند روز پس از آن‌که همین نشانه‌ها در دو بیمار در کالیفرنیای آمریکا دیده شده بود ابتلای ادگار به این آنفلوآنزا پس از آن تأیید شد که محققان کانادایی در روز 23 آوریل این نتایج را تأیید کردند.

لزانا می‌گوید: «نمی‌دانیم از کجا شروع شد: کالیفرنیا یا لاگلوریا.»

لزانا توضیح می‌دهد: «هیچ‌یک از نزدیکان ادگار در نزدیکی یا در محدوده خوک‌داری‌های صنعتی کار نمی‌کنند و آزمایش‌هایی که روی خوک‌ها شده تاکنون هیچ نشانه‌ای از این ویروس را پیدا نکرده‌اند.»

بعضی از ساکنان لاگلوریا، این خوک‌دانی‌ها را به خاطر بیماری‌هایشان مقصر می‌دانند. آن‌ها می‌گویند چاله‌های فضولات این حیوانات در هوای باز هستند و بادهای داغ این منطقه، این کثافت‌ها را در اطراف پراکنده می‌کند.

با این حال دانشمندان می‌گویند بیشتر به نظر می‌رسد افرادی که با خوک‌ها کار کرده‌اند، مبتلا شده و سپس این بیماری را به دیگران منتقل کرده‌اند. اندرو پکوشز، استادیار میکروبیولوژی و ایمنی‌شناسی در دانشکده سلامت عمومی بلومبرگ متعلق به دانشگاه جان هاپکینز، می‌گوید: «خطر اصلی از افرادی است که آنفلوآنزای خوکی گرفته‌اند؛ نه از خوک‌ها و محصولات خوکی.»

ویانی گوئرا، یکی از پزشکان زن در کلینیک بهداشتی لاگلوریا، می‌گوید به او اجازه داده نشده که درباره شیوع این آنفلوآنزا حرفی بزند اما توضیح می‌دهد: «ما داریم اقدامات پیش‌گیرانه را انجام می‌دهیم. داریم به مردم اطلاعات می‌دهیم. خانه به خانه سر می‌زنیم و واکسن می‌زنیم.» او سپس تأکید می‌کند: «حال ادگار خوب است. او در خانه‌اش است.»

وزیر بهداشت مکزیک، خوزه آنگل کوردوا، روز دوشنبه هفته پیش گفت که مسئولان این کشور، زمان شیوع آنفلوآنزای خوکی در لاگلوریا درباره این بیماری چیزی نمی‌دانسته‌اند. او می‌گوید به محض این‌که از این آنفلوآنزا خبردار شده‌اند، بعضی از مردم را دوباره آزمایش کردند و فقط یکی از آن‌ها، یعنی ادگار پنج‌ساله، جوابش مثبت بود. ولی ساکنان می‌گویند ماه گذشته دو بچه از بیماری‌شان جان دادند و در گورستانی گل‌باران‌شده در این روستا دفن شده‌اند.

پس از شیوع، مسئولان مکزیکی همه کوچه‌ها و خانه‌های این روستا را ضدعفونی کردند، بیماران را معاینه و واکسن توزیع کردند. مسئولان درمانی مکزیک می‌گویند 35 نفر از مردم روستا که مریض شده بودند، آزمایش شدند. به‌این‌ترتیب شاید افراد دیگری هم مبتلا به این ویروس بوده باشند.

مادر ادگار هم تأکید می‌کند پسرش یکی از آخرین بچه‌های روستا بوده که مریض شده است.

او می‌گوید پسرش را پیاده به درمانگاه روستا برده و آن‌جا برای ادگار، آموکسی‌سیلین و این‌ قبیل داروهای معمولی تجویز می‌شود و پس از 4 روز بستری‌بودن، بیماری‌اش به همان سرعتی که آمده بود، رفت. هرناندز می‌گوید بعد از بهبودی ادگار، پزشکان دیگری به خانه او می‌آمدند تا پسرش را معاینه کنند و هربار می‌گفتند پسر او حالش خوب است.

جاناتان، برادر سه‌ساله ادگار، کمی بدحال شد اما نه آن‌طور جدی. مادر ادگار فکر کرد دردسرهایش دیگر تمام شده است. او خودرو و کامپیوتر و تلفن و رادیو ندارد و از اخبار تلویزیون بدش می‌آید «چون فقط گزارش‌های تلخ پخش می‌کند». این است که خیلی کم درباره این بیماری شنیده؛ بیماری‌ای که از اواسط فروردین شروع کرده به کشتن مردم در شهر مکزیک و دارد جهان‌‌گیر می‌شود.

اما دوشنبه گذشته همه‌چیز عوض شد. فرماندار وراکروز که روستای ادگار در آن واقع شده، به خانه بتنی یک‌خوابه او که در تقاطع دو کوچه کثیف است، آمد و خبر داد که آزمایش‌های پسرش در آمریکا، نشان داده که او آنفلوآنزای خوکی داشته است.

مادر ادگار می‌گوید یکی از پزشکان پسرش همچنان می‌گوید که او هیچ‌وقت این بیماری را نداشته است. هرناندز می‌گوید: «دست من به جایی نمی‌رسد. چرا بچه‌های دیگر آن بیماری را نگرفتند و پسر من گرفت؟ او یکی از آخرین کسانی بود که مریض شد.»

ادگار هنوز سرفه می‌کند ولی توانش را باز به دست آورده و سه‌شنبه گذشته با خوشحالی داشت این‌طرف و آن‌طرف می‌دوید. مادر او می‌گوید: «بچه‌های من همیشه سالم بوده‌اند. آن‌ها نعمت‌اند؛ نعمتی از خدا. خدا خودش حفظشان می‌کند.»

واشنگتن‌پست
ترجمه: هادی نیلی

کد خبر 7509

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =