اندک اندک باید این حقیقت را بپذیریم که قرار نیست این نسل از سیاستمداران شاهد برقراری صلح در خارومیانه باشند

رامی خوری: من محرم اسرار باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو در آخرین دیدار میان این دو نفر در کاخ سفید نبودم. از سر و صدایی که این دیدار به راه انداخت ، می توانم نتیجه گیری کنم که ما باید اندک اندک این حقیقت را بپذیریم که قرار نیست این نسل از سیاستمداران شاهد برقراری صلح در خارومیانه باشند . چند عامل در تولد این بدبینی در من موثر است:

ما در حال حاضر با معیار و مقیاس جدیدی که البته مانند همیشه دست پخت ایالات متحده است برای برون رفت از بحران روبه رو هستیم.این راهکار نیز بازگشت سریع و بی مقدمه به مذاکرات مستقیم است . استقبال از مذاکرات مستقیم وظیفه ما است اما همزمان باید انتظار به ثمر رسیدن این پروسه در کوتاه مدت را به خاک بسپاریم. در ابتدای امر همگان از خروج معجزه آسا از بحران سخن می گویند اما در نهایت باز هم تاخیر و تعلل. تاکید بر مذاکرات مستقیم و محو مذاکرات با میانجی که در حال وقع است نشان دهنده پیروزی تاکتیک بر محتوا و متن است . اسرائیل با توسل به کانال سیاسی ایالات متحده در تبدیل کردن مذاکرات به بحثی طولانی و غیرقابل حل تخصص پیدا کرده است . اسرائیل باز هم با پرونده ای در دست بر سر میز مذاکرات حاضر می شود که موضوعات کلیدی چالش برانگیز میان دو طرف در آن قید نشده است .

دومین دلیل این است که خبرهای رسیده از ایالات متحده حاکی از این است که اسرائیل همچنان بر پیش شرط پذیرش سرزمین های اشغالی به عنوان دولتی یهودی اصرار دارد . این مساله نخستین بحثی است که اسرائیل بر سر میز مذاکره آن را باز می کند . عدم دستیابی فلسطینی ها به ارتش واحد و حضور دائمی اسرائیل در دره اردن نیز از دیگر مطالبات است . این مسائل شاید دغدغه های اصلی اسرائیل باشند اما نمی توانند پیش شرط هایی منطقی برای آغاز و یا نخستین اولویت های مذاکره باشند . در شرایطی که اسرائیل و فلسطین از حقوق طبیعی و برابر و پاسخ شنیدن به دغدغه های خود به شکل همزمان برخوردار نباشند، نمی توان با دیده ای به غیر از بدبینی به این مذاکرات نگاه کرد . نمی توان اسرائیل را در راس قرار داد و انتظار مصالحه و تعامل از طرف فلسطینی داشت.

سومین دلیل این است که میانجی گری امریکایی ها در پرونده خاورمیانه که چند ماه پیش آغاز شد احتمال پیروزی را در چنته داشت. اما نکاتی در خصوص ذات این میانجی گری وجود دارد که باید به آنها اشاره کنیم: ماندگاری ، بیطرفی و البته موضع ایالات متحده در قبال مسائلی مانند بیت المقدس ، امور پناهندگان، شهرک سازی ها و مرزها .
وزیر امور خارجه ایالات متحده هیلاری کلینتون نوامبر گذشته راهکاری برای حل مناقشه اسرائیل - فلسطین مطرح کرد: مذاکرات مستقیم می تواند به دغدغه فلسطین برای استقلال با تشکیل کشور فلسطین با مرزهای 1967 پایان دهد و همزمان اسرائیل نیز با رسیدن به مرزهای قانونی و امن می تواند به دغدغه خود در باب امنیت شهروندانش پایان دهد .

این قبیل سخن گفتن در ابتدا منطقی به نظر می رسد اما با نگاهی عمیق تر متوجه عدم توازن هایی می شویم که می تواند مانع از تحقق صلح شود . هیلاری کلینتون در این پیشنهاد از تشکیل کشور مستقل فلسطین سخن می گوید اما تنها و تنها به مساله مرزبندی ها توجه دارد و نه دیگر دغدغه های فلسطینی ها نظیر سرنوشت آوارگان، تقسیم بیت المقدس و شهرک سازی ها . اگر سخنان هیلاری کلینتون بیانگر استراتژی امریکا برای برقراری صلح باشد باید متذکر شوم که این استراتژی از هم اکنون محکوم به شکست است . این استراتژی بیانگر خواست های اسرائیل و هدایت این مذاکرات توسط آنها است و البته نشان دهنده حمایت امریکا از اسرائیل و عدم بی طرفی.

چهارمین دلیل نیز این است که اعراب همچنان نقش ناظر را ایفا می کنند و نه نقش یک پای ثابت این مذاکرات را . در شرایطی که اعراب همچنان نقش خنثی و غایب در مذاکرات را بازی می کنند، خلا قدرت منطقه ای با حضور دیگرانی مانند ایران و ترکیه پر می شود . مناقشه اعراب با اسرائیل مفقود نشده است. این مناقشه تنها راهکارهایی جدید برای تبدیل بی عدالتی به مقاومت ، ناامنی به تعصب ، دلسردی به تخریب یافته است. تماشای این شکست تعجب آور نیست اما ناامید کننده است

دیلی استار هفدهم جولای / ترجمه : سارا معصومی
 

کد خبر 76278

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین