بي اختياري ادرار و مدفوع،سكته نخاعي-كه به معناي فلج پاهايش بود-عمل پروستات،عمل كليه،عمل آپانتيس،عمل لاپاراسکوپی کیسه صفرا،چسبندگی روده ها و..قلب اما تنها نقطه سالم بدنش بود.
روز چهارم فروردين ماه سال ١٣٩٧ ابتدا به بيمارستاني دولتي مراجعه كرده بودند تا به جديدترين درد مرادقلي-پيرمرد سنگين وزن٧٥ساله-رسيدگي شود.
مرادقلي سكته نخاعي زده بود و با واكر راه مي رفت.در اثر -شايد يك بي احتياطي- زمين خورده و در نتيجه استخوانهاي كنار لگنش شكسته بود و بايد فورا عمل مي شد.
آن بيمارستان بزرگ و تخصصي دولتي در آن ايام تعطيلات عيد به دليل كمبود متخصص جراح،وقت عمل پيرمرد را به پنج روز ديگر حواله داده بود.
نتيجه اما همين شده بود؛مراجعه به چند بيمارستان و در نهايت بستري شدن در يك بيمارستان خصوصي تا در سريع ترين وقت ممكن عمل جراحي انجام شود.
****
درست روز سوم فروردين ٩٧ بيمار مصدوم ٣٨ساله اي در حال ديد و بازديد نوروزي، هنگام پياده شدن از ماشين دچار خطاي محاسباتي شد و در جوي آبي با ارتفاع حدود یک متر افتاد و در نتيجه اين اتفاق بازوي دست چپش طوري شكست كه بيشتر از سه ساعت را در اتاق عمل گذراند تا پزشكي حاذق بتواند عصب اصلي دست را از بين استخوانهاي شكسته رها كند و به كمك پلاتين فاصله ايجاد شده بين استخوانهاي خرد شده را پر كند.
****
ساعاتي از عمل جراحي اش مي گذشت و اثر مخدرهاي تزريق شده در حال از بين رفتن بود، از درد به خود مي پيچيد؛در اين حال بود كه پيرمرد بيمار و دو پسرش وارد اتاقي شدند كه او هم آنجا بستري بود.
دو پسر جوان پيرمرد بيمار، مثل فرشته دور پدر مي چرخيدند و در همان حال شرمسار از مزاحمت ايجاد شده بارها ا ز بيمار هم اناقي عذرخواهي مي كردند.
با وجود تزريق دوباره مسكن توسط پرستار بخش اما سروصداهاي عجيب ناشی از درد كشيدن آن بيمار مسن آن قدر زياد بود كه بيمار جوان تر ناخواسته قيد خواب را زد .
بيمار مسن براي عمل آماده مي شد؛قبل از عمل نياز به كارهايي بود كه او بايد انجام مي داد و به خاطر درد نمي داد؛ در نتيجه پسرانش،زير نظر پرستار بخش با چاشني التماس توام با زور مجبور به انجام آن كارها بودند و اين همان زماني بود كه از سوي پدر داعشي و بدتر از داعشي ها خطاب مي شدند.
نکته :بيمارستان های دولتي بعضی وقت ها چه کار مي كنند؟ اگر یکی کیسه پرپول یا بیمه تکمیلی مناسب نداشته باشد چه کند؟
****
پی نوشت:بیمه تکمیلی هنرمندان و روزنامه نگاران که برآمده از صندوق اعتباری هنر است در این حادثه شدیدا به کارم آمد.
نظر شما