با علي كريمي ميتوان بر سر مسائل مختلف اختلاف نظر داشت و حتي نيشهاي او را نوش جان كرد اما در ماجراي پرچالش مربيگري در فوتبال ايران، بيتعارف صاحب يك چهره جديد شدهايم. او بي گمان علي كريمي است كه با حضور در سپيدرود (كه به نظر ميرسید اين فصل مردي با اعتبار كريمي قاعدتا نبايد وجاهتش را با جفاي صورت گرفته در حق این تیم مخدوش ميكرد) شجاعانه زير بار مسوليت رفت. اين شجاعت اما در فلسفه مربيگري كريمي فقط نوعي ريسك يا ماجراجويي نيست. سپیدرود قبل از شروع این فصل قربانی اختلافنظرها بود و کریمی هیچ نقشی در تیم بستن و مشکلاتش نداشت اما او باز هم وارد یک حکایت پر چالش دیگر شد.
حضور او در سپيدرود، تمام تيم را زير و رو ميكند، انرژي وصف ناشدني برند علي كريمي منجر به يك اتفاق بزرگ در رشت ميشود و همه چهرههاي موافق و مخالف برابر اين عظمت سكوت ميكنند. وقتي كريمي ميآيد، بازيكناني كه احساس سرخوردگي و تحقير در آنها موج ميزد، غرور از دست رفته خود را پيدا ميكنند و اينگونه است سپيدرود كه در آستانه فروپاشي بود، دوباره از خواب بيدار ميشود.
بازگشت علي كريمي به ورزشگاه آزادي و قرار گرفتن او مقابل پرسپوليس اما در عجيب ترين حالت ممكن هيچ تقابلي را ايجاد نميكند.
سكوها يكصدا نام كريمي را فرياد ميزنند و تماشاگران تيم حريف با اسم علي كريمي عشق ميكنند. میان همه مربيان نسل جديد كه وارد فوتبال شدند و خواستند مربي شوند و اغلب نشدند اما علي كريمي يك استثناست. خاص بودن او در اين است كه تيمش حتي وقتي به هزار دليل فني مقابل پرسپوليس دفاع ميكند، سپيدرود را پرخروشتر از هميشه ميخواهد و آنها را تشويق به حمله ميكند.
كريمي در مربيگري نميترسد، او بازي را دوست دارد و حتي باختش هم مقابل پرسپوليس، طعمی تلخ و گزنده ندارد...
* منتشر شده در خبر ورزشی
وقتی کریمی میآید، بازیکنانی که احساس سرخوردگی و تحقیر در آنها موج می زد، غرور از دست رفته خود را پیدا میکنند و این گونه است سپیدرود که در آستانه فروپاشی بود دوباره از خواب بیدار میشود.
کد خبر 806996
نظر شما