دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: من معتقد به کنترل رسانه‎ها هستم اما نه از طریق حاکمانه و پدرسالاری بلکه از طریق تعامل، یعنی کنترل از طریق تعامل.

به گزارش خبرآنلاین، محسن رضایی در گفت‌وگویی با ماهنامه مدیریت در مورد مطبوعات، از سانسورها در زمان جنگ و انگیزه‎اش برای ارائه نامه به رهبری، سخن گفت.

گزیده این مصاحبه را در ادامه می‎خوانید:

  • من احساس می‌کنم تحولی باید در رسانه‌های ملی ما صورت بگیرد، چه از ناحیه دولتمردان و چه از ناحیه خود صاحبان رسانه‌ها. مثلاً فرض کنید الان وزن مسائل سیاسی در رسانه‌ها فوق‌العاده بیشتر از مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است؛ در حالی که بخش عظیمی از مسائل زندگی مردم در ایران غیرسیاسی است که کمتر هم مطرح می‌شوند.
  • الان رسانه‌های خارجی بهتر از رسانه‌ها داخلی روی نیازهای مردم ایران وزن‌دهی می‌کنند. وزن‌دهی آنها روی نیازهای افکار عمومی ایران بهتر از رسانه‌های ماست. آنها بهتر تشخیص می‌دهند در حالی که این همه وزنی که رسانه‌های ما به مسائل سیاسی می‌دهند, آنها نمی‌دهند.
  • باید به رسانه‌ها در توسعه ملی نقش بدهیم و مسؤولیت روی دوش آنها بگذاریم. اگر این اتفاق بیفتد، دیگر رسانه خودش را بیرون از دولت یا حکومت نمی‌داند که یک احساس غریبگی به او دست دهد و دولت هم او را مزاحم خود نمی‌داند و به عنوان یک شریک به او نگاه می‌کند. این شرکا باید با هم تعامل کنند و با این تعامل می‌شود دولت و رسانه‌ها خیلی از مسائل را به یکدیگر منتقل کنند. من فکر می‌کنم اگر این انتقال صورت بگیرد، هیچ وقت بین رسانه و حکومت اختلافی شکل نمی‌گیرد.
  • نامه‌ای که من خدمت رهبر معظم انقلاب نوشته بودم جنبه وحدت داشت. من خدمت ایشان نوشته بودم که الان که مردم حرکت وحدت‌بخشی را آغاز کرده‌اند، از همه نخبگان بخواهید که به این حرکت بپیوندند و با توجه به اینکه محیطی مناسب در بین معترضین به وجود آمده است، می‌شود کاری کرد که این حوادث تمام شود و سرمایه‌گذاری اقتصادی و... شروع شود. درست است که به طریقی مخاطب رهبری بود، ولی پیام نامه من به نخبگان و آحاد ملت هم بود.
  • برخی نامه من را غلط خواندند تا بتوانند مقاصدی را دنبال کنند.
  • معمولاً ما در هر عملیاتی، یک هفته یا دو هفته مانده به عملیات، رسانه‌ها را در جریان برخی اخبار و اطلاعات می‌گذاشتیم. از یک‌هفته قبل رسانه‌ها را مطلع می‌کردیم و مثلاً خبرنگاران را می‌بردیم به منطقه‌ای مانند کرمانشاه (که قرار نبود در آنجا عملیاتی انجام شود) تا اگر کسانی هم متوجه این حرکت شدند، تصور کنند منطقه عملیات کرمانشاه است. سپس آنها را می‌بردیم به جنوب (که در واقع منطقه عملیاتی بود). وقتی خبرنگاران وارد منطقه می‌شدند، سه یا چهار روز فرصت لازم را داشتند که برای هماهنگی وارد یگان‌ها شوند و سپس با همین یگان‌ها به مناطق عملیاتی اعزام شوند.
  • اطلاعات هدایت‌شده‌ای را قبل و حین عملیات در اختیار خبرنگاران می‏گذاشتیم. البته برای ما مهم بود که مردم در جریان دقیق مسائل قرار بگیرند. اتفاقاً ما همیشه سعی می‌کردیم مشکلات را دقیقاً به مردم منعکس کنیم تا آنها به کمک ما بیایند، زیرا نیروی اصلی ما همان مردم بودند. نکته بعدی اینکه به دلیل بازگشت تعداد زیادی خبرنگار غیررسمی به پشت جبهه، مردم کاملاً در جریان اخبار قرار می‌گرفتند و کسی هم اگر می‌خواست، نمی‌توانست خبر غیرواقعی منعکس کند یا مردم را در جریان وضع جبهه‌ها قرار ندهد.
  • در جبهه معنا نداشت که چیزی مخفی بماند، مگر درباره عملیات‌ها آن‌ هم تا شب عملیات و بعد از آن هم که رزمندگان نامه می‌نوشتند، تلفن می‎زدند.
کد خبر 87078

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =