ارز هر کشور به مثابه خون ملت است و پاسدار آن دولتی است که از جانب مردم به عنوان امانت‌دار باید آن را حفظ کند و در جای مناسب هزینه، و اولویت‌ها را چنان تعیین کند به گونه‌ای که فی‌المثل درمان دست به آسیب دیدن قلب و مغز مریض تمام نشود. در زمان بحران یعنی زمانی که مریض مشکل دارد و یا همه جای آن درد می‌کند پزشک حاذق اول به فکر سلامت قلب و مغز مریض است و بعد به فکر درمان بقیه اعضاست!

البته وقتی نظام اقتصادی کشور به واردات گره خورده باشد این حساسیت چتدین برابر می‌شود. اگر کشوری در شرائط بدی قرار گرفت و همه آن را اذعان کردند و حتی خود دولت به بیمار بودن اقتصاد کشور اذعان کرد نباید به گونه‌ای عمل شود که گویی مشکلی وجود ندارد. وقتی کشوری دچار بحران است و خود می‌داند که شرائط نامساعد است و همه هم آن را می‌دانند دلیل ندارد به گونه‌ای وانمود کند که هیچ خبری نیست. نتیجه آن می‌شود که در ۳ ماهه اول سال ۱۳۹۷ دیدیم آن‌چه را نباید می‌دیدیم. باید تصمیمات به گونه‌ای باشد که نظام را از بیماری نجات دهد. اگر عده‌ای خاص از این اوضاع سود می‌برند و مانع چنین تصمیماتی می‌شوند آن وقت خیرخواهی مسئولان زیر سؤال می‌رود!

اگر دولتی بی‌محابا و بدون محاسبه دست به چنین اقداماتی بزند، به این معناست که قدرت تشخیص ندارد و یا خدای ناکرده قصد سوئی دارد. توزیع ارز در کشور به غیر از موارد مربوط به کالاهای حساس و ضروری و یا سفرهای ضرور برای بیماری و یا مسائل اساسی دیپلماتیک عبارتند از:
ارزهای مسافرتی
ارزهای زیارتی
ارزهای مأموریتی

اول این که، مسافرت برای تفریح و خوش‌گذرانی آن هم در کشورهای دور و نزدیک آن هم برای چند بار در سال ممکن است از نظر عده‌ای مانعی نداشته باشد ولی دلیلی ندارد که از ارزهای یارانه‌ای استفاده شود. «آبادی میخانه ز ویرانی ماست» در این‌جا کاملا مصداق دارد. اگر هتل‌های ترکیه فقط در سال ۹۶ بیش از ۱۰ میلیارد دلار از ایرانی‌ها پول گرفته‌اند با یک حساب سر انگشتی می‌توان فهمید که چقدر در این زمینه دولت و بانک مرکزی حاتم‌بخشی کرده است. این که چه کسانی چنین سیاست‌گذاری می‌کنند و حقوق شهروندی را در حق این قشر مردم رعایت می‌کنند که با خون فقرا، عده‌ای را به خوش‌گذرانی می‌فرستند، خود آفت بزرگ مدیریت کشوری است که گرفتار تحریم است!

دوم ارزهای زیارتی است. البته زیارت هم حق همه مردم و به ویژه مردم متدین است. اما اگر به همین مردم متدین فهمانده شود که دلاری که می‌گیرید تا چه اندازه به اقتصاد کشور لطمه می‌زند قطعا آن‌ها حاضر خواهند شد که از آن استفاده نکنند و یا معادل ریالی آن را بگیرند. این مطلب آن‌جا بیشتر محسوس است که برای زوارِ خانه خدا صرف شود و دلارها به جیب عربستان سعودی برود که آن هم به نوبه خود تبدیل به سلاح و یا کالاهای خارجی و چینی شود و...

سوم ارزهای اعطایی برای مأموریت‌های اداری غیر ضرور به مدیران و مسئولان کشوراست. وقتی مدار کشور بر واردات قرار گرفت به دنبال آن مسافرت‌هایی هم باید صورت گیرد. نه یک بار و بلکه چندین بار، و به ظاهر هم استدلال قانع کننده است که چگونه می‌توان خرید کرد بدون این که مذاکره کرد و بدون این که از نزدیک کالا را دید و یا بدون این که آن را درست تحویل گرفت. در این‌جا هم نوع نگاه است که لازمه آن اختصاص دلارهای ارزان از جانب مردم فقیر به عده‌ای برای سامان دادن به زندگی شخصی و احیاناً تفریحات گروهی است.

در همین مجلس شورای اسلامی، چرا بعضی کمیسیون‌ها سرقفلی دارد و عده‌ای برای عضویت در آن صف می‌کشند آیا به خاطر تخصص آن‌هاست و یا به خاطر دلسوزی بیش از حدشان و یا این که این کمیسیون‌ها نسبت به بعضی کمیسیون‌های دیگر دارای فوائد جانبی است و سفرهای خارجی چه به طور مستقیم و یا در معیت وزرا را به همراه دارد. محاسبه ارزهای پرداختی در این باره کار مشکلی نیست. و اگر آن را به تولید داخلی به معنای واقعی اختصاص می‌دادند و زنجیره آن را تکمیل می‌کردند چه اتفاقات بزرگی که نمی‌افتاد.

دست‌کم از کشور ترکیه باید آموخت که علی‌رغم دفع کودتا و نداشتن منابع نفتی و گازی همه بازارهای منطقه را پر کرده است و زیرساخت‌های کشورش را به ویژه از نظر فرهنگی و روابط انسانی برای جذب گردشگر به خوبی فراهم کرده است. شنیده شد که امسال رئیس‌جمهور در سفر سالانه خود به نیویورک قرار است حدود ۷ نفر را با خود بیردکه اقدامی میمون است ولی سؤال این است که آیا این کار را رؤسای قبلی و خود ایشان در سال‌های قبل نمی‌توانستند انجام بدهند.

ما هنوز باور نداریم که در جنگ اقتصادی هستیم. مثلا در روز تحریم آمریکا (۱۳۹۷.۵.۱۵) رئیس جدید بانک مرکزی می‌گفت اتفاقاً ما در همین روز می‌خواهیم بسته اقتصادی خود را اعلام کنیم تا به دنیا بگوییم که ما مشکل نداریم. چرا چنین چیزی گفته می‌شود. مردم و به ویژه توده اصلی مردم که می‌دانند مشکل داریم و اکثر گرفتاری‌ها هم مربوط به آن‌هاست.

مسئولان می‌گویند به حول و قوه الهی این مشکل را هم پشت سر می‌گذاریم. خوب بعد چی؟ ما که در چهل سال گذشته برنامه نداشته و هنوز سر خط هستیم، آیا نباید از این فرصت، باتدبیر و فکر درست، حداکثر استفاده را بکنیم؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 797647

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 10 =