۰ نفر
۳ آبان ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۲

ما توی این مملکت، هر چه نداشته باشیم، عوضش سالی دوتا نمایشگاهش را داریم.

واقع‌بین اگر باشیم، باید بگوییم که نمایشگاه مطبوعات، یکی از بی‌خاصیت‌ترین اتفاقات و فرمالیته‌‌ترین نمایشگاه‌های موجود، نه در امسال و پارسال و پیرارسال، که از بدو تأسیسش تاکنون بوده‌ است و من‌بعد نیز خواهد بود. حقیقتاً حیف است بابت این نمایشگاه صد در صد الکی، شخصیتی مثل آقای کروبی، مورد اهانت و بی‌مهری قرار بگیرد. من مانده‌ام که حضرت ایشان، رفته بودند نمایشگاه مطبوعات چه ببینند که این بی‌حرمتی را هم متحمل شده بودند؟ نه فقط ایشان، مانده‌ام که باقی مردم نیز، به چه دلیلی نمایشگاه می‌روند و توی مصلای بزرگ تهران به دنبال چه می‌گردند که جای دیگر و از جمله جلوی دکه‌های روزنامه فروشی نمی‌توانند ببینند و مواقع دیگر نمی‌توانند گیر بیاورند؟ آیا دوستان مطبوعاتی را دارم از خودم می‌رنجانم؟ نه؛ من به آنها چه کار دارم؟ من اصولاً از نمایشگاهی حرف می‌زنم که از روز اول، خشتش را کج گذاشته‌اند و تا ثریا نیز این دیوار کج خواهد رفت. اصلاً سؤال اساسی اینجاست: «نمایشگاه مطبوعات یعنی چه؟» این سؤال به نظرم آنقدر جدی است که با گفتن این جواب تکراری حاج میرزاآقاسی به مقنی‌های تهران، نمی‌شود از خیرش گذشت. حاج میرزاآقاسی به چاه‌کنی که گفته بود این چاه به آب نمی‌رسد، جواب داده بود: «گیریم به آب نرسد، آیا تو هم به نانت نمی‌رسی؟» قبول که از قبل این چاه ویل مطبوعات عده قلیلی به نان می‌رسند، اما باور کنید آنقدر اندک است که نمی‌شود این حجم عظیم بی‌آبی را توجیه کرد.

اصولاً نمایشگاه‌ها را در دنیا بابت چه اهدافی راه‌اندازی می‌کنند؟ گیرم که کار دنیا دخلی به کار ما نداشته باشد، از این طرف هم می‌شود سؤال کرد؛ ما در نمایشگاه امسال چه دست‌آورد مهمی داریم که پارسال و پیرارسال نداشتیم؟ واقعاً اتفاقی افتاده و ما خبر نداریم. تکنولوژی خاصی را توی مطبوعات آورده‌اند که موقع نمایشش فرا‌رسیده؟ شاید هم پهلوانان مطبوعات را که توی این یک سال شاخ غول شکسته‌اند، دور هم جمع کرده‌اند که مردم بروند و از نزدیک ببینند و حظ ببرند. آیا واقعاً دکه‌های مطبوعاتی، استحقاق این همه وسعت، تا حد شبستان مصلای تهران را دارند؟

آیا این دکه‌ها را می‌شود با هم قاطی‌شان کرد و سالی یک نمایشگاه از دلش بیرون آورد؟ اگر اینطور است پس لطفاً وسایل جنبی دکه‌ها را هم تنگش بزنید که صرف کند والا در حد همان دکه هم، همه معترفند که از مایه ضرر است. وقتی یک دکه دو متری سر چهارراه، اموراتش با روزنامه و مجله و ماهنامه نمی‌گذرد و پول برق و بخاری‌اش با ده، دوازده درصد درآمد حاصل از فروش مطبوعات در نمی‌آید و اجازه می‌دهند که سیگار و بیسکوئیت و آدامس و ایران‌سل و گاز فندک را هم و البته بعضی چیزهای غیرمجاز را هم سر جهازش کنند، پس چطور می‌شود که سالی یک بار توهم می‌زنیم و این مطبوعات، یک دفعه آنقدر جذاب می‌شوند که می‌شود برایش هفته گرفت و نمایشگاه زد و جشنواره برگزار کرد و مصلا را -که بابت تعطیل نشدن کارهایش، حتی فرش نماز عید فطر را هم آنجا نیتداختند و کلی دلیل محکم آوردند که کار پیمانکار را نباید معطل بگذارند و اسباب زحمتش را فراهم کنند- به اشغال ورق پاره‌هایی درآورد که تا همین دیروز کسی چشم دیدنشان را نداشت. ما توی این مملکت، هر چه نداشته باشیم، عوضش سالی دوتا نمایشگاهش را داریم. کتاب نداریم، به جایش نمایشگاه کتاب داریم. . . نمایشگاه که نه، یک فروشگاه عریض و طویل کتاب داریم که سالی یک بار ناشرین زور می‌زنند و ته انبار خود را به مردمی که جو کتاب می‌گیردشان می‌فروشند.

مطبوعات هم همینطور شده است، با این تفاوت که دست بر قضا، توی این یکی هر کار می‌کنیم، کسی غیراز خودمان جوگیر نمی‌شود و شماره‌های باد کرده و برگشت خورده را با یک سوم قیمت هم نمی‌خرد. نه تنها نمی‌خرند که مشترک هم نمی‌شوند. . . آیا من دارم بدبینانه حرف می‌زنم؟ چه بدبینانه‌ای؟ زده‌ایم پدر صاحب بچه مطبوعات را درآورده‌ایم و به روزگار سیاهشان انداخته‌ایم، بعد می‌آییم برایشان نمایشگاه برگزار می‌کنیم؟ در طول سال هر چه بدبختی را به گردن آنها می‌اندازیم و هر چه سنگ و مضیقه است جلوی پایشان می‌اندازیم و چاق و چله‌هاشان را را مثل مرغ در عزا و عروسی سر می‌بریم، بعد یک باره جشنواره و نمایشگاه برگزار می‌کنیم و به روی خودمان نمی‌آوریم که چه بوده و چه شده. . . واقعاً چه می‌شد اگر امسال نمایشگاه برگزار نمی‌شد و بابت این عادت اداری این همه هزینه و انرژی مصرف نمی‌شد؟ ‌

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 21268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۸۸/۰۸/۰۳
    0 0
    مقاله کاملا درستی بود با این همه روزنامه نگار زندانی ونمیشگاه مطبوعات