نامش راحله است، یکی از دخترکان نیک نهاد هموطنم در سواحل خلیج فارس. اهل روستای میلکی از توابع شهرستان پارسیان در منتهاالیه باختری استان هرمزگان. از معدود روستاهای کشور که به همت اهالی نیکاندیشش، یک کتابخانه ویژه ارایهی کتابهای محیط زیستی دارد ... عمویش، احمد مبارکی از دوستان عزیز من است و برایم نوشته که برادرزاده نازنینش، هر روز بخشی از غذایش را نگه میدارد تا به پرندگانی دهد که لابه لای کهورها دنبال غذا میگردند ... الان هم، همانگونه که در عکس میبینید با ظرف غذایش منتظر پرندههاست ...
دوست میدارم راحله را ... و ایمان دارم نسلی که اینگونه عاشق طبیعت و حیوانات بزرگ شود و تربیت یابد، هرگز مروج هیچ نوع خشونتی در جامعه نخواهد شد.
و این همان یگانه آموزه مکتب مدارس جامع محیط زیستی (جم) است که میکوشیم به تدریج در سطح مدارس کشور همهگیر شود.
مکتبی که در آن یلدای شش ساله از پدرش میخواهد تا اسلحهی شکاریاش را برای همیشه کنار گذارد و راحله، تماشای پرواز شکوهمند پرندهها را در آسمان بر پیکر خونآلودشان در کف زمین ترجیح میدهد.
آیا حاصل تربیت خردمندانهی چنین نسلی که با چنین عشقی بزرگ میشوند، میتواند منجر به پدیدآمدن انسانی شود که بر روی همنوعانش اسید بپاشد یا سر از تن جدا کند؟!
بازگشت به اخلاق ژرف محیط زیستی، بازگشت به ریشههاست و مردمی که اصالت و ریشهی فضایل اخلاقیشان را فراموش نکنند، به عضوی قابل اعتماد و ضامن صلح پایدار در کره زمین بدل خواهند شد.
نظر شما