۰ نفر
۴ آبان ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۸

مهرزاد دانش

این روزها که نمایشگاه مطبوعات برپا است، موضوعش برای ما سینمایی‌نویس‌ها بیش از هر چیز جنبه ارتباطی اش با سینما تبلور دارد. اصولا جایگاهی که سینما در رسانه های کنونی مان دارد از چه قرار است؟

بدیهی است وقتی در این زمینه صحبت از رسانه می‌کنیم، مورد منحصر به فرد و فراگیر صدا و سیما را مستثناء می‌دانیم و نگاه‌مان بیش تر روی نشریات و نهایتا سایت‌های اینترنتی است. این روزها تعداد نشریات و تارنماهای سینمایی چنان زیاد شده که اصلا قابل مقایسه با 15-20 سال قبل نیست.

زمانی بود که تعداد مجلات سینمایی از یک عنوان فراتر نمی رفت و در میان روزنامه‌ها هم نهایتا یکی دو مورد بودند که هفته‌ای یک بار یک نیم صفحه خود را به این امر اختصاص می‌دادند و البته اینترنت هم که در ایران هنوز اعلام وجود نکرده بود.

با این وصف، منطقی به نظر می رسد که نتیجه بگیریم الآن اوضاع و احوال سینما بسیار بهتر شده است. اما آیا واقعا چنین است؟ آیا نسبت رشد ادبیات سینمایی در رسانه‌ها همپای رشد و اعتلای کیفی خود سینما هم بوده است؟ آیا وفور این همه نقد و منتقد در روزنامه‌ها و مجلات و سایت‌ها و وبلاگ‌ها و غیره، تأثیر بهینه‌ای روی موقعیت ارزشی و ساختاری سینمای مان گذاشته است؟ اصلا ارتباط بین سینما و مطبوعات در حال حاضر تا چه حد پویا و ارگانیک است؟

متأسفانه نگارنده نگاه خیلی خوش‌بینانه‌ای به این موضوع ندارد. کثرت حجم ادبیات سینمایی موجود - جدا از میزان اعتبار ذاتی‌اش که داشته باشد یا نه - گویی سازی جدا از پیکره سینمای‌مان می‌زند. الآن بیشترین برد رسانه‌ای نشریات ما در خصوص سینما عمدتا حول و حوش گفت‌وگو‌های زرد و نازل با فلان بازیگر و سلائق غذایی و اتومبیلی و خانوادگی‌اش می‌چرخد و مباحث جدی‌تر و اساسی‌تر کمتر خریداری دارد.

حتی خود هنرمندان سینما هم نسبت به مطبوعات نگاه‌شان اغلب مبتنی بر یک جور ابزار تبلیغی است که تازه آن هم توأم با ادا و اطوارهای خاص خود شده است و روند متعادل و متعارفی ندارد و شگفت آن که متأسفانه خود برخی از همکاران مطبوعاتی هم شأن دانش و بینش خود را هم سطح بلندگویی برای این افراد تنزل بخشیده‌اند و از ساحت تحلیل به بستر تجلیل فرو غلتیده‌اند.

در این میان در بین صدها نوشته‌ای که به نام نقد ارائه می‌شود و عاری از مختصات استاندارد این فرایند است و بیشتر به انشاهایی شباهت دارد که صرفا داستان فیلم را تعریف می‌کنند و یا نهایتا موضع له یا علیه در قبال ایدئولوژی و محتوایش دارند، اگر هم مطلبی متناسب با هنجارهای درست تحلیل فیلم نگاشته شود، دیگر کسی نیست که بخواهد بخواندش و دایره مخاطبانش محدود به علاقه‌مندانی معدود خواهد ماند. نه تماشاگران سینما بهره‌ای از تحلیل درست فیلم می‌برند و نه خود سینماگران اهمیتی بدان می‌دهند. برای همین هم هست که فاصله بین استقبال از فیلم ها با آنچه معیارهای سینمایی نامیده می شود، همپای مسافت ماه نفس تا ماه گردون است.

شاید نمایشگاه مطبوعات فرصتی باشد برای تأملی بیشتر در این باب که در رابطه بین «سینما-رسانه- مخاطب» چه خلأهایی موجبات کارکردهای معکوس را فراهم آورده که پتانسیل واقعی موجود در رسانه‌ها را نسبت به سینما نمایش نمی‌دهد؛ گو اینکه طنز ماجرا این جا است که در همین نمایشگاه مطبوعات هم از قضا تعدادی از نشریات جدی سینمایی حضور ندارند و این خود، لزوم آسیب‌شناسی مضاعفی را یادآوری می‌کند.

کد خبر 103337

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =