مهرزاد دانش

این روزها که مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» در حال پخش است، بسیاری از صاحب‌نظران را برانگیخته تا به تناسب دانش و بینش و ذائقه خود درباره مفاهیم دینی/تاریخی برآمده از آن دیدگاه‌هایی را ابراز دارند.

معمولا یکی از بحث‌هایی که در باب آثار سینمایی و تلویزیونی مذهبی دارای بار تاریخی شکل می گیرد، چگونگی نمایش چهره و شمایل بزرگان دین است. این ماجرا تاکنون در تجربه‌های پیشین در قالب‌های مختلف انجام شده است: گاه زاویه نقطه نظر(POV) دوربین تداعی بخش نگاه قهرمان مذهبی داستان می‌شود (مثل فیلم «محمد رسول‌الله») و گاه پیکری از دوردست و یا اینسرت از قطعاتی از اعضای بدنش قرار است معرف حضور او باشند (مثل سریال «امام علی») و گاهی نیز با تمهیداتی بصری چهره بازیگر ایفاگر این جور نقش ها را نورانی می‌کنند تا هم از نمایش عینی صورت بپرهیزند و هم کرامت و نورانیت وجود اشخاص مقدس را تداعی سازند (مثل سریال «ولایت عشق»). 

این شیوه‌ها اگرچه تا حد زیادی معضل مزبور را حل کرده، اما به همان نسبت فاصله‌پذیری فراوانی را بین مخاطب با فضای دراماتیک این شخصیت‌ها پدید می‌آورد و از حس عمیق سمپاتیک بین مخاطب با قهرمان درام جلوگیری می‌کند و اگر هم حسی همدلانه در تماشاگر برانگیخته شود، عمدتا به دلیل باورهای فرامتنی بینندگان است و ربط چندانی به ارتباط بین هنر و مخاطبش ندارد. با این حال به دلیل حساسیت‌هایی که البته خیلی هم معلوم نیست تا چه حد ریشه در معیارهای اصیل دینی داشته باشد و تا چه حد به عادت‌های عرفی، دیگر این جور شیوه‌ها درباره پیامبر اسلام و ائمه اطهار پذیرفته شده است. 

برگردیم به سریال «مختارنامه» که ظاهرا در آن، این شیوه‌ها در باب نمایش چهره ائمه ( حضرت حسن و حضرت حسین علیهما السلام) اعمال شده، اما آن طور که از اخبار رسانه ها برمی‌آید، بزرگانی همچون حضرت عباس در قالب حضور بازیگری عینی نشان داده می‌شوند.

این ایده اخیرا از سوی برخی صاحب‌نظران مورد اعتراض قرار گرفته و آن را نوعی بی‌حرمتی به آن جناب می‌انگارند. این واکنش‌ها اگرچه به پشتوانه حمیت و غیرتی دینی شکل گرفته، اما ای‌کاش توأم با حسن توجه بیشتری به موضوع مورد بحث بود.

حضرت عباس در عین علو مقام و مرتبتی که داشتند، به هر روی واجد مقام نبوت که نبودند؛ بودند؟ چگونه است در سیما و سینمای ما نمایش چهره بازیگران نقش‌های پیامبران همچون حضرات یوسف و ایوب و یعقوب و سلیمان و حتی پیامبران اولوالعزمی مانند حضرات ابراهیم و مسیح جائز شمرده شده و برخی بزرگان صاحب نظر درباره آنها حساسیتی ندارند، اما در باب جناب ابوالفضل ماجرا نوع دیگری نگریسته می‌شود؟

امیدوارم پاره ای از روایات اغراقی در‌این‌باره مطمح نظر قرار نگیرد که حاصل منتج از آن بیش از آن که ارتقای مقام حضرت عباس را برساند، تخفیف و سبک شمردن مقام انبیاء را تداعی می‌کند. برخی علمای شیعه به حکم برخی آیات و روایات درست است که مقام امامت را بالاتر بر مقام نبوت دانسته‌اند ( بر حسب آیاتی مانند انی جاعلک للناس اماما) ، اما دیگر قرار نیست برادران و یاران امامان هم فوق بر انبیاء باشند. 

نکته دیگری که برخی به عنوان ایراد به نمایش بازیگر نقش آن جناب می‌گیرند، برمی‌گردد به ممنوعیتی که از چند سال پیش نسبت به پرتره‌ها و شمایل ائمه و سایر بزرگان دین در مراسم آیینی اعمال شده و چنین می‌گویند اگر آن شمایل حرام است چرا حالا نباید نوع سینمایی و تلویزیونی‌اش حرام باشد.

این قیاسی مع‌الفارق است. اکثر آن تابلوها و نقاشی‌ها چنان درآمیخته به برخی نمودهای سطحی بودند که لاجرم آن واکنش درست را از جانب حاکمیت به دنبال داشت. به عنوان مثال چشم و ابرویی که برای حضرت عباس ترسیم می‌شد، بی‌شباهت به نگاه‌های خمار مستانه تابلوهای کلیشه‌ای عاشقانه از دیوان حافظ و رباعیات خیام نبود و بیش از آن که مقام معنوی و اخلاقی آن بزرگوار را برساند، نکات نه چندان درخور شأن ایشان را متبادر می‌کرد، اما مگر قرار است در «مختارنامه» هم چنین رویکردی اتخاذ شود؟

سابقه داود میرباقری نشان داده او توجه زیادی در حفظ و بلکه تبیین مقام محترم بزرگان دین دارد و چنین نگاه‌های سطحی‌ای تناسبی با پیشینه فعالیت‌های هنری او در‌این‌باره ندارد. ای‌کاش لااقل برخی صاحب‌نظران که حکم به حرمت چنین موضعی داده‌اند ، قبل از آن می‌خواستند تا تمهیدی فراهم آید تا بخش‌های مزبور به رویت ایشان برسد و آن گاه اگر فضایی دور از شأن حضرتش حس می‌شد دست به صدور فتوا می‌زدند. می‌دانیم به لحاظ فقهی چنین مسئله‌ای قبل از آنکه تبیین حکم باشد، تشخیص مصداق است و صدالبته مصداق نیز با رویت و اطمینان و ادراک تشخیص داده می‌شود و نه با حدس و احتمال و گمان. 

نهضت امام حسین(ع) بزرگ‌ترین تراژدی در کتاب پرورق تاریخ اسلام است و شاه‌بیت این حماسه تراژیک، حضور شورانگیز حضرت ابوالفضل است. تا به حال با شنیدن روایت این همه عشق و ایثار و بزرگ منشی و تواضع، اشک شوق و حسرت می‌ریختیم و بر مصائب حضرتش می گریستیم؛ اجازه دهید این یک بار از لا به لای دیدگان اشک بارمان، تصویر آن حماسه و مصیبت را به نظاره بنشینیم. این فرصت را که می تواند حس عمیق مذهبی و انسانی در فطرت مان شکل دهد، از ما دریغ نفرمایید.

کد خبر 110555

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ر -- پ IR ۱۲:۱۸ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۲
    0 0
    با سلام اگر حساسیت باشد چرادرموردتعزیه نیست تعزیه خوانهابه شکل وشمایل هر مقام دینی در می آیند
  • بدون نام IR ۱۲:۳۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۲
    0 0
    نبايد پيش داوري كرد .اما شنيدن كي بود مانندديدن بگذاريد يكبار ببينيم وبگريم
  • حسین IR ۱۷:۲۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۲
    0 0
    نویسندهمحترم گویا از مسائل اسلامی سررشته ای ندارد که چنین سخن گفته. ایشان نمیداند که در روایات م از مسلمات است از پیامبر که علمای امت من از انبیاء بنی اسرائیل افضلند.
  • بدون نام IR ۰۰:۰۳ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۳
    0 0
    کاملا با همه حرفهای گفته شده موافقم امیدوارم سیما ما را از این لحظات ناب محروم نکند
  • محمد AE ۱۰:۴۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۳
    0 0
    جناب ابالفضل یعنی چه؟ شما غلط میکنید چنین نوشته هایی رو منتشر میکنید. خدا جوابتون رو بده ...
  • منصف IR ۱۴:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۳
    0 0
    لطفا درباره چیزی که در حیطه تخصص شما نیست نظر ندهید این مساله اعتقادی است وباید به اهلش واگذار شود لطفا درباره احساسات مذهبی واعتقادات مردم نظر غیرکارشناسانه ندهید
  • بدون نام IR ۱۵:۰۷ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۵
    0 0
    ای وای بر ما که هرکسی از راه میرسه به خودش حق میده در مورد قمر هاشمیان افاضه فیض کنه!خیلی جالبه که حتی کشورهای عربی که بعضا اقدام به سریال سازی میکنند جرات چنین کاری ندارند!اونوقت ما کاری که این همه سال هیچ کس جرات نکرده انجام بده رو با افتخار بیان میکنیم!
  • یونس IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۵
    0 0
    میرباقری یک شیعه تمام عیار است بعید است چیزی بسازد که دور از این نسبت باشد مخالفتهای اینچنینی با او هم فقط و فقط از سر جهل و نادانی است نکند منتظریم تا هالیوود بیاید و این چهره را برای ما به تصویر بکشد؟
  • بدون نام IR ۰۹:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۷
    0 0
    همه شما راست مي گين .
  • م-ح IR ۱۱:۳۸ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۸
    0 0
    اجازه بدید اول بیبنیم بعد دعوا کنیم
  • سید IR ۱۱:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۸
    0 0
    قمر بنی هاشم میدانید یعنی چه؟مردان بنی هاشم گذشته از تمام فضایلشان از نظر ظاهری هم از همه مردم زیباتر بودند،حال با اندکی تفکر در میابیم که چرا حضرت ابوالفضل(ع)راقمربنی هاشم خوانده اند. ثانیادر روز محشر اگر قمر منیر بنی هاشم پرسید که آن کسی که بنام ابوالفضل العباس به تصویر کشیدید چه شباهتی به من دارد؟ زیباییش ؟ قدوقامتش؟ رشادتش؟و.... آنگاه چه پاسخی دارید که بدهید؟ مسلما هرچه بکوشید نمیتوانید کسی مانند آن حضرت بیابید ویا بسازید. کاری نکنید که دل حضرت ولیعصر(عج) را به درد بیاورید

آخرین اخبار