۰ نفر
۵ آذر ۱۳۸۹ - ۱۵:۵۴

رضا استادی

لشگر شمر و عمر سعد در روز کربلا فقط با جوانان و مردان بنی هاشم کار نداشت. کودکان، زنان و افراد بیمار کاروان امام حسین (ع) هم طعم وحشی​گری این جماعت را چشیدند که حاصل آن زخم​هایی است که هنوز بعد از 1400 سال شنیدن آن در روضه های شفاهی، اشک آدم را درمی​آورد.

یکی از این روضه​ها مربوط به جایی است که یکی از اشقیاء گوشواره از گوش دختربچه ای می​کشد و لاله گوش او را پاره می​کند. این همان صحنه​ای است که در ابتدای قسمت نهم سریال مختارنامه، میرباقری با مهارت تمام آن را به تصویر کشیده است .

از همان ابتدای ساخت سریال مختارنامه، قرار بود قصه کربلا در حاشیه قصه مختار روایت شود. علت هم این بود که مختارنامه قرار است به قیام و زندگی مختار بپردازد، اما از آنجا که واقعه کربلا واقعه بزرگی بوده و مختار در آن غایب، سعی شده تا بخش​هایی از این واقعه روایت شود که به زندگی مختار مربوط ربط دارد.
مختارنامه

میرباقری در طول ساخت مختارنامه همیشه نگران بود که نکند تصویری از واقعه کربلا را در سریالش ارائه کند که با باورهای عامیانه مردم تفاوت داشته باشد؟ برای همین فیلم برداری این بخش از کار را که به گفته خودش «سخت ترین بخش کار بود» به روزهای پایانی کار موکول کرد تا هم خودش و هم گروه سازنده مختارنامه به بیشترین حد از کمال و پختگی برای به تصویر کشیدن این صحنه​ها رسیده باشند.

صحنه ای که در ابتدای قسمت نهم دیدخ می شود ، در روزهای آخر فیلم برداری سریال در خرداد 1388 در شهرستان طرود در 125 کیلومتری شاهرود مقابل دوربین رفت. برای رفتن به سر صحنه،گروه روزی 125 کیلومتر می​رفتند و 125کیلومتر برمی​گشتند تا شب را در شاهرود سپری کنند. روزهای آخر کار بود و هوا در آن منطقه کویری به شدت گرم شده بود.

3 ماهی می​شد که کسی به زن و بچه​اش سر نزده بود. در چنین شرایط سخت روحی، فرصت کمی هم برای فیلم​ برداری این صحنه مشکل وجود داشت. برای فیلم برداری این صحنه فضاسازی​های پس زمینه بسیار مهم بود. حرکت هنروان اهمیت زیادی داشت و باید اسب​ها با دقت فراوان هدایت می​شدند تا در پلان مورد نظر وارد صحنه شوند.

نقش دختربچه سبزپوشی که گوشواره​اش غارت می​شود توسط دختر بچه​ای 13 ساله از شاهرود ایفاء شد که در زمینه بازیگری تجربه داشت. ایفای نقش فردی که گوشواره او را غارت می​کند هم به یکی از اعضای گروه بدلکاران سپرده شد. طی یک روز این صحنه فیلم برداری شد اما صحنه مورد نظر اصطلاحا «درنمی آمد» و رضایت کارگردان را جلب نمی​کرد.

میرباقری می​خواست تا با کمترین پلان ممکن این صحنه را بگیرد تا حس و حال کار دربیاید. بعد از دو روز کار مداوم بالاخره یکی از برداشت ها رضایت کارگردان را جلب کرد. همه عوامل سعی می​کردند در چنین صحنه هایی با دل و جان کار کنند تا این بخش از کار بهترین صحنه کار باشد. حتی در پشت صحنه همه تحت تاثیر فضای کار بودند. پلان​های کربلا بعد از هر بار ضبط، برای بررسی نهایی از داخل مانیتوری پخش می​شد که بچه​ها دور آن حلقه می​زدند و در چنین لحظاتی، خیلی​ها - به خصوص بچه​های گروه لباس-با دیدن صحنه​هایی که لحظه​ای قبل ضبط شده بود، گریه می​کردند.آن روزها پشت صحنه مختار همه کربلایی شده بودند.

مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه

کد خبر 111150

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • یعقوب IR ۲۰:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۵
    1 0
    امیدوارم این سریال ره توشه دست اندرکاران آن در روز قیامت باشد. آقای میرباقری!! ما را از شفاعت خود در آن روز بی نصیب نگذارید
  • peimandoosti IR ۱۴:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۶
    0 0
    سلام اسم خبرآنلاین را به مختارنامه آنلاین تغییر دهید خیال همه را راحت کنید دیگر. درست است که اوضاع بی خبری در فرهنگ و هنر است اما پرداخت بیش از حد به یک برنامه ی تلویزیونی باعث ایجاد شائبه می شود.
  • علی IR ۰۵:۴۴ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۸
    0 0
    در پاسخ به پیمان دوستی: تا چشم تو در بیاد حسود!!! نکنه توقع داشتی این صفحه بشه یوسف نامه؟

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین