شاه با دست خود ، صدراعظم (میرزا حسین خان سپهسالار) را نشان داده و به زبان فرانسه فرمودند: این نخست وزیر حامی یهودیان است و این کار را مانند کار خودش می داند . او به قدری دوست یهودیان است تا به اندازه ای که مسلمانان کینه نسبت به وی پیدا کرده اند..."!!
مرحوم علی حاتمی در "سلطان صاحبقران" ، برخلاف آنچه به کرات گفته و نوشته شده ، شاه قاجار را آدمی بی کفایت ، نالایق و ترسو به تصویر کشیده و دربار و هیئت وزیرانش را مکان تجمع عده ای خود فروخته ، وابسته و سرسپرده بیگانگان نمایانده است. باز یادآوری می کنم که که این سریال در موقعیتی تولید و پخش شد که در اوج اقتدار رژیم شاه بی لیاقتی و وابستگی او و دربار فاسدش نیز زبانزد خاص و عام گردیده بود. درست در شرایطی که محمدرضا و درباریانش در صدد برگزاری جشن های پنجاهمین سال سلطنت پهلوی بودند ، حاتمی نیز در "سلطان صاحبقران" به طرز مضحکه آمیز و کاریکاتوری ، تصویر جشن های پنجاهمین سالگرد سلطنت ناصرالدین شاه قاجار را به رخ کشید .
حاتمی از زبان ناصرالدین شاه ، وی را چنین توصیف می کند: "...شاید بهتر بود من نقاش می شدم. نقاش عیاش خوش نام است و سلطان کامران بدنام..."
او شاه بی اختیاری را نشان می دهد که علیرغم علاقه وافر به امیر نظامش و واقف بودن به کاردانی و کارآیی وی ، به دلیل نفوذ بیگانگان در سفره خانه مادرخود و همچنین نفوذ مهد علیا در تصمیم گیری های حکومتی ، نمی تواند از امیرکبیر در پیشبرد امور مملکتی بهره جسته و در آخر نیز از سر اجبار ، حکم به قتلش صادر می نماید. نکته جالب اینکه در میان کارگزاران محمدرضا پهلوی نیز نفوذ عمله و اکره سفره خانه تاج الملوک یعنی همان به اصطلاح ملکه مادر ( یکی از همسران رضاخان و مادر محمد رضا) واضح بود. براساس خاطرات حبیب ثابت ( از عناصر بهایی و عوامل شبکه جهانی روتاری) که در اندک زمانی از شغل دوچرخه سازی و گاراژداری به مالک و صاحب سهم در 41 کارخانه و شرکت و موسسه بزرگ از جمله کارخانه پپسی کولا و همچنین تاسیس اولین تلویزیون در ایران رسید ، او و همسرش سالها در سفره خانه تاج الملوک نوکری می کردند و با توصیه همین ملکه مادر به شاه بود که جبیب ثابت ، به تاسیس تلویزیون ایران اقدام ورزید!در فصلی از "سلطان صاحبقران" که امیرکبیر مشغول دیکته نامه ای جهت ناصرالدین شاه به همسرش است ، می گوید :
"...اگر خویشان خیالتان را آشفته نکنند و بیگانگان بگذارند این غلام بلد راه باشد ، ما به شاهراه می رسیم..."
متن کامل نوشته مستغاثی در این باره را اینجا بخوانید./ ک
نظر شما