۰ نفر
۹ تیر ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۷

شهرام شکیبا

سرگردان
زندگی ندارم بابت این سرگردانی اخیر. همین‌طوری ستون به دست از این طرف به آن طرف می‌گردم توی این صفحه آخر. بلاتکلیف بودم، بلاتشبیه هم شدم. این چه اوضاع و احوالی است نمی‌دانم. یک روز از راست صفحه می‌برندت چپ. می‌گویم: «الان که همه از چپ می‌روند، راست، من را چرا هل می‌دهید این طرف؟» می‌گویند: «برو چپ، راهنمای چپ هم بزن بپیچ به راست.» «نمی‌توانم» را که می‌گویم براق می‌شوند که «خیلی حرف بزنی کلاً می‌گذاریمت «وسط».»

به این مورد اخیر راضی‌ترم تا سمت «چپ» بودن. توی این اوضاع و احوال چپی شدن مثل ساواکی شدن است توی دی‌ماه 57.

الان که این مطلب را می‌نویسم ستون را بغل کرده‌ام و وسط تحریریه ایستاده‌ام و چشم در راه اتفاق تازه‌ام که کجا ستون را علم کنم.

منار دزدیده‌ام و چاله نکنده‌ام. امیدوارم که دوستان زودتر چاله‌ای برایم بکنند، منتهی چاله‌ای که بشود ستون را عمود در آن کار گذاشت، نه چاله‌ای که مجبور باشم خودم «افقی» به پهلوی «راست» در آن بخوابم.

بی‌تربیت
چند روز پیش نوشته بودم که شاکی‌ام از بابت اینکه هرکس به آدم می‌رسد، بی‌خود و بی‌جهت می‌پرسد: «چه خبر؟» حالا حالم بدتر شده. هرکس به آدم می‌رسد، حرف بی‌ادبی می‌زند و جوک‌های خنکِ غیراخلاقی می‌گوید.

علتش هم واضح است. SMS قطع شده، همین. مسئولیت همه این بی‌نزاکتی‌ها با مخابرات است. قبلاً همین جوک‌ها را SMS می‌کردند. چون رودررو و چشم توی چشم گفته نمی‌شد، کمتر حال آدم را بد می‌کرد. ولی حالا چشم می‌دوزند به آدم و حرف‌های خجالت‌آور می‌زنند. این یک‌ور ماجراست، ور دیگر و بدترش این است که جوک‌های بی‌نمک قدیمی را می‌گویند برای آدم. با این باید چه کرد؟

بحران پیش آمده. دچار بحران جوک شده‌ایم با قطع SMS‌ها.

کاش فقط همین بود. بحران عاطفی هم گریبان همه را گرفته. قبلاً هرجا و در هرحال که بودی یک SMS عاشقانه و رمانتیک، حالت را خوب می‌کرد. اما حالا چه؟ جماعت نمی‌توانند دائم دنبال هم باشند و هی ابراز عشق و علاقه کنند؟
لذا متمنی است مسئولان ذی‌ربط که ماشاالله برای همه‌چیز چاره‌اندیشی می‌کنند، زودتر یک تصمیمی هم برای رفع بحران‌های «جوک» و «عاطفی» بنمایند که اقدام عاجلشان موجبات امتنان را فراهم می‌آورد.

تولید قهرمان
محمدرضا باجول، رئیس هیأت‌ دوچرخه‌سواری استان اصفهان گفته: «تنها با اختصاص یک دهم دستمزد یک فوتبالیست به این هیأت، دوچرخه‌سوارانی با قهرمانی آسیا به فدراسیون تحویل خواهم داد.»

1- ایشان رئیس هیأت دوچرخه‌سواری است یا مدیر مؤسسه شبیه‌سازی رویان؟

2- یک تیم‌ملی فوتبال دادیم دست اهلش که به جام‌جهانی ببرد، برایمان بس است. فعلاً سفارش قهرمانی قبول نمی‌کنیم.

3- دوچرخه‌سواری هم گران است. دوچرخه و پیست می‌خواهد. لطفاً بفرمایید با همین قیمت چند قهرمان پینگ‌پنگ، تحویل می‌دهید که هزینه‌اش یک راکت است و توپ تخم‌مرغی؟ زودتر اعلام کنید می‌خواهیم چرتکه بیندازیم ببینیم می‌صرفد یا نه؟

4- دو استقامت هم خوب است. یک عرقگیر می‌خواهد و یک شلوارک و یک جفت کتونی چینی. لطفاً این مورد اخیر را بررسی و اعلام عدد نمایید. دونده‌های استقامت لاغر هم هستند، هزینه خورد و خوراکشان کم است.

5- فقط یک نگرانی داریم. اگر پول فوتبال را بدهیم به ورزش‌های دیگر، این همه افتخارات فوتبالمان را چه کنیم؟! افتخاراتمان به کنار، جناب «تاج» را چه کنیم؟ آیا یک دهم مدیریت ایشان کافی‌ است برای یک عمر ورزش این قبیله یا نه؟

ادغام
گویا قرار است بعضی از وزارتخانه‌ها در هم ادغام شوند. ظاهراً یکی از موارد پیشنهادی ادغام «وزارت راه و ترابری» و «وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات» است.

با این حساب عنقریب شاهد وزارتخانه‌های جدیدی خواهیم بود که حاصل ادغام‌های تازه است، مثل:‌ «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی و اطلاعات» یا سازمان‌هایی مانند: «سازمان میراث‌ فرهنگی، گردشگری، صنایع‌دستی،‌ انرژی اتمی، حفاظت از محیط‌زیست، تربیت‌بدنی و نیرو و خارجه و کشور و غیره» که لابد مدیرش هم اسفندیار رحیم‌مشایی خواهد بود.

قیمت دنبه
کاظم صمدی عراقی، رئیس اتحادیه فروشندگان گوشت گوسفندی، اعلام کرده است که «افزایش بهای گوشت گوسفند ناشی از ارزان شدن قیمت دنبه است.»

با این حساب می‌توانید تمام امروزتان را در کنار خانواده بگذرانید و افزایش قیمت چیزهای گوناگون و بستگی‌شان را با ارزان شدن یک چیزهای دیگر پیدا کنید و روزی شاد و مفرح در کنار کانون گرم خانواده داشته باشید.
خدا این شادی‌ها را از ما اقشار آسیب‌پذیر نگیرد.

کد خبر 11742

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هنگامه IR ۱۰:۴۸ - ۱۳۸۸/۰۴/۰۹
    0 0
    این برای آقای شکیباست: دیشب رفته بودیم پشت بوم الله و اکبر بگیم، توی منطقه تهرانپارس، همسایه طبقه سوم با خشم اومد پشت بوم که جلوی دیش من وایسادین نمیتونم ماهواره نگاه کنم. بعد هم تهدید کرد که ازتون شکایت میکنم که جلوی دیش من وایسادین الله و اکبر میگین!!!!!!!!!!!!
  • سینا IR ۱۱:۵۸ - ۱۳۸۸/۰۴/۰۹
    0 0
    متن قوی و جالبی بود... به ویژه این بندش: "ایشان رئیس هیأت دوچرخه‌سواری است یا مدیر مؤسسه شبیه‌سازی رویان؟" !!!!! ممنون :)