مشکل ناشران با ارشاد بر سر اخذ مجوز مسئله جدیدی نیست اما ادعاهای مدیرکل اداره کتاب اختلاف را وارد فاز جدیدی می​کند.

«تلاش می‌کنیم در آینده‌ای نزدیک، بازنگری‌هایی در روند بررسی کتاب‌ها صورت گیرد. وضعیت صدور مجوز نشر برای کتاب‌ها طبق روال عادی گذشته انجام می‌شود. هدف اصلی ما بهسازی و کم‌کردن مدت بررسی آثار است و این موضوع در دستور کارمان قرار دارد.» مدیر کل اداره کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد در مصاحبه‌ای با ایسنا از نیتی خیر سخن گفته. او پس از یک‌سال مسئولیت ابراز امیدواری کرده روند اعطای مجوز به کتاب‌ها تسریع شود و ناشران هرچه زودتر بتوانند کتاب‌های خود را منتشر کنند. خب ما هم امیدواریم ابراز امیدواری ایشان به ناامیدی بدل نشود.

محمدعلی رمضانی‌ فرانی که از سال گذشته مدیریت اداره کتاب به او واگذار شده گفته است: موضوع کم کردن مدت بررسی آثار از ابتدا در دستور کار بوده است و داریم به وضعیت مطلوب نزدیک می‌شویم. رمضانی‌ فرانی سال گذشته درباره انتقادهای واردشده به اداره کتاب و طولانی شدن روند صدور مجوز نشر و راهکار کوتاه‌تر شدن آن، گفته بود: «اخیراً کارها قدری تسریع شده است؛ شاید چون سعی شده بسیجی صورت گیرد و کارهایی که انباشته شده بود، قدری به جریان بیفتد.»

رویه واحدی در کار نیست
اما در این میان چندین و چند نکته باریک‌تر از مو هست. تسریع روند مجوز دادن به کتاب‌ها قطعاً خوب است ولی تا همین امروز فقط در حد حرف باقی مانده. این دیگر مانند سیاست‌های اوباما نیست که برخی صرفاً بگویند تغییر عملی ندیده‌ایم. اینجا به واقع تغییری در کار نبوده است. اما بگذارید نیمه پر لیوان را ببینیم و از سخنان رمضانی این‌گونه برداشت کنیم که تغییری در راه است.

مؤلفه‌ها و مشخصه‌های این تغییر کدام است؟ مرجع پاسخگوی ناشر کیست؟ مشکل نویسندگان و ناشران صرفاً تأخیر زمان مجوز نیست، بلکه سلیقه‌ای بودن و عدم پیروی از منطقی واحد است: کتابی ممکن است در طول دو ماه مجوز بگیرد و کتاب مشابه دیگری بدون هیچ مشکلی دو سال در نوبت بماند. هیچگونه ملاک و معیاری برای طول مدت زمان اعطای مجوز یا عدم صدور مجوز وجود ندارد. بماند که کم نیستند کتاب‌هایی که ابتدا مجوز می‌گیرند و سپس لغو مجوز می‌شوند. ابتدا گفته می‌شود ایرادی ندارند و بعد از کتابفروشی‌ها جمع‌آوری می‌شوند.
حتی به چاپ دهم و پانزدهم می‌رسند اما یک‌باره تبدیل به کتب ضاله می‌شوند. مجوز ارشاد دارند اما نویسنده‌اش را به دادگاه می‌کشانند و حکم زندان برایش صادر می‌کنند. همه اینها بماند. بماند برای روزی که تاریخ قضاوت کند. عجالتاً مسئله این است که هیچگونه دستورالعمل مدون و مشخصی در این زمینه وجود ندارد تا هم کار ناشران کمتر شود و هم کار ممیزان ارشاد. همه چیز موکول به یک روند بوروکراتیک پیچیده و تو در توست که کاملاً وابسته به شانس و اقبال است. اگر ستاره اقبال مترجمی خوب باشد کتابش خیلی زود مجوز گرفته و منتشر می‌شود. اگر هم بخت با او یار نباشد باید حالاحالاها بنشیند و راه خویش گیرد. اما حالا که آقای مدیر کل اداره کتاب ابراز امیدواری کرده ما هم به امیدواری او امیدواریم.

البته نمی‌دانیم این امیدواری را چگونه تعبیر کنیم، چرا که نهایتاً تا یک ماه دیگر ترکیب کابینه دولت نهم عوض می‌شود و معلوم نیست آقای رمضانی در جایگاه فعلی باقی بماند. همین امر خود مسئله را طنزآمیز‌تر می‌کند. اینکه مدیری یک ماه مانده به تغییرات، از تغییر بگوید به نوبه خود جای ثبت شدن در کتاب رکورد گینس دارد.

از این اتاق به آن اتاق
اتفاق دیگری که در سال‌های اخیر دیگر به عادت تبدیل شده این است که پس از پیگیری‌های مفصل ناشران و بی‌نتیجه‌ماندن پاسخی روشن از سوی مسئولان عملاً این بار به دوش خود نویسنده یا مترجم می‌افتد. مولفان یا مترجمان ترجیح می‌دهند برای تسریع در انتشار کتابشان خود به ارشاد مراجعه کرده و از این اتاق به آن اتاق در‌به‌در به دنبال مشکل پیش‌آمده بگردند. این البته بخش کوچکی از مشکلات مولفان است.

 چیزی که از این هم رایج‌تر است این است که کتابی برای بار اول به ارشاد می‌رود و مواردی به عنوان حذفیات مشخص می‌شود اما پس از اصلاح آنها و ارسال مجدد به ارشاد موارد دیگری برای اصلاح مشخص می‌شود. به عبارت دیگر ممکن است کتابی توسط بازرسی سخت‌گیر مثله شود و کتاب مشابه دیگری توسط بازرس آسان‌گیر دیگری از هفت‌خوان رستم بگذرد.

24 ساعته مجوز می‌دهیم
رمضانی پارسال درباره مدت‌زمان صدور مجوز برای یک اثر، توضیح داده بود: «این زمان متفاوت است؛ در مورد کتاب‌های علمی و کمک‌آموزشی، 24ساعته این کار را انجام می‌دهیم که معمولاً بیش از 50 درصد را شامل می‌شود، 60 درصد کتاب‌ها اگر مدارک‌شان کامل شود، در حدود 24 ساعت مجوز دریافت می‌کنند، 40 درصد باقی‌مانده آثار هم باید در گروه‌های مختلف توزیع شوند و مورد بررسی قرار گیرند که ما هنوز در دوره‌های اخیر نتوانسته‌ایم متوسط آن را بگیریم تا بدانیم چه حدودی است.»

البته به‌رخ کشیدن آمار و ارقام از سوی مدیران دولت نهم چیز جدیدی نیست. از قبل بوده و هنوز هم هست. منتهی خطایی که در این آمار به چشم می‌خورد بیش از همیشه واضح است. رمضانی ادعا کرده 60 درصد کتاب‌ها بیست‌و‌چهارساعته مجوز می‌گیرند اما کتاب‌های علمی و کمک‌آموزشی. کسی شک ندارد که کتاب‌های کمک‌آموزشی و علمی به سرعت مجوز می‌گیرند، چرا که چیزی به نام سانسور چندان در مورد آنها صدق نمی‌کند.

البته این سرعت تاکنون 24 ساعته نبوده و لااقل ده روز طول می‌کشد. این از این. اما همه مشکل درباره همان 40 درصد باقیمانده است که عمده کتاب‌های ادبی، نظری و هنری را تشکیل می‌دهند. این در حالی است که مدیرکل اداره کتاب چنان جلوه می‌دهد که گویی بخش عظیمی از کتاب‌ها در طول 24 ساعت موفق به اخذ مجوز می‌شوند. البته بخش پایانی صحبت‌های وی درست است.

رمضانی نتوانسته متوسط زمان اخذ مجوز را بگیرد چون متوسطی وجود ندارد و کاملاً سلیقه‌ای است: از یک‌سال تا سه سال. مدیر کل اداره کتاب همان زمان یادآور شده بود: «تأکید خود بنده این بوده است که در اسرع وقت از داوران و کسانی که کتاب‌ها را مطالعه می‌کنند، بخواهیم آنها را برگردانند و به هیچ‌وجه کتاب‌ها را معطل نکنند. گاهی مشکل از آنجا ناشی می‌شده که در یک حوزه، تعداد افراد داور کم بوده و تعداد کتاب‌ها هم بالا، و در آن حوزه‌ها، قدری افزایش تعداد بررس‌ها و داوران را داشته‌ایم، که خود این باعث شده است قدری تسریع صورت گیرد.» راستی اگر ناشری هست که تاکنون موفق شده 24 ساعته مجوز بگیرد خود را معرفی کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 11888

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 12 =