فرح دیبا برای ساختن آینده خود و فرزندش، چارهای جز گرفتن ژست همسر فداکار برای همسرش ندارد، اما خوشبختانه یا متأسفانه شواهدی وجود دارد که رابطه آن دو را دستکم در واپسین سالیان حیات شاه، بس تیره و خیانتآمیز نشان میدهد.
آنچه در پی میآید شمهای از روایات اطرافیان این زوج است که واقعیت این ارتباط را در خاطرات خویش نشان دادهاند.
درست است که شهبانوی مملکت دوستپسر داشته باشد؟
«یک بار آقای صاحباختیار (عباسعلی یعقوبی) رئیس خدمه کاخهای سلطنتی با ترس و لرز و هزار، اما و اگر و ببخشید و جایی نگویید و اینگونه مقدمات گفت: قربانت گردم، آیا این درست است که شهبانوی مملکت دوستپسر داشته باشد و او را با خود به داخل کاخ بیاورد؟ البته ما میدانستیم که فرح با فریدون جوادی قاطی شده است، اما نه اینکه او را به کاخ بیاورد! این بود که یک روز، خود فرح را خواستم و به او نهیب زدم که زنیکه گدا! خجالت نمیکشی این قبیل کارها را در جلوی چشم کارکنان دربار انجام میدهی؟ فرح گفت: درست گفتهاند که شاه میبخشد، شیخ علیخان نمیبخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت باید به تو حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایینتنهام را دارم! خلاصه خیلی بیحیایی کرد و من هم به کلی با او قطع رابطه کردم و تا امروز که به خارج از کشور آمدم، بیشتر از پنج سال است که یک کلمه با او حرف نزدهام!»
فرح و فریدون جوادی، یک علامت سؤال بزرگ
«یک نکته مهم، مسئله فرح و جوادی بود و آن اینکه در رفت و آمدهای مکرر به دربار به وجود یک رابطه غیرعادی بین فرح و فریدون جوادی پیبرده بودم و چندبار به وسایل مختلف و با اخم و تَخم به جوادی حالی کرده بودم که این راز در پرده باقی نمیماند، اما تأثیری نداشت. من هم این مسئله را با خالهام (مادر فرح) در میان گذاشتم. خانم دیبا حقیقتاً ناراحت شد و ظاهراً بعداً این مسئله را با فرح در میان گذاشته بود، مدتی بعد فرح با حالت عصبانیت خطاب به من گفت: حالا برای مادرم درباره رفتار من جاسوسی میکنی؟!»
کی نظر شما را پرسید؟
برخورد شاه چنان تند و غیرمنتظره بود که اسدالله علم فردای همان شب، با لحنی بسیار ملایم و محافظهکارانه به شاه در مورد برخورد لفظی شب گذشته با فرح صحبت میکند، ولی بنا به گفته علم، شاه زیر بار نمیرود که رفتارش با فرح به خصوص در حضور دیگران تند و خشن بوده است، علم با زیرکی تمام، رفتار شاه را به نفرت پنهان شاه نسبت به فرح مربوط میکند. او معتقد است با متممی که به قانوناساسی افزوده شده در صورتی که شاه پیش از ۱۸ سالگی ولیعهد بمیرد، شهبانو نایبالسلطنه خواهد شد. این مسئله تنش موجود میان شاه و ملکه را علنی کرده است... علم اعتقاد دارد که هدف فرح از مخالفتهای علنی با نظریات شاه، این بوده است که موقعیت خود را تحت قانوناساسی به شاه یادآوری کند و علم محرک اصلی این رفتار فرح را سادگی و بیشعوری خود فرح و تحریکات اطرافیان او میداند.
فحش رکیک فرح در حضور شاه!
در جریان سفر شاه و فرح به امریکا و دیدار آنها با کندی، رئیسجمهور امریکا، اتفاق جالبی روی داد که نقل آن میتواند برای خوانندگان جالب و شناخت بهتری از روحیات شاه و فرح ارائه دهد. در مجلس شام خصوصی، محمدرضا یکسری جواهرات فوقالعاده نفیس و منحصر به فرد در دنیا را به ژاکلین کندیـ همسر رئیسجمهور امریکاـ هدیه داد. این جواهرات متعلق به همسر ریچارد شیردل بودند. ژاکلین چنان تحتتأثیر این هدیه بینظیر و گرانقیمت محمدرضا قرار گرفت که جلوی همه میهمانان، محمدرضا را بوسید! اما در برابر این هدیه بزرگ شاه، کندی یک تابلوی نقاشی آبرنگ به فرح داد و گفت: این نقاشی از کارهای خود او در زمان تحصیل در کالج بوده است! ژاکلین هم یک کراوات رنگ و رورفته و کهنه به محمدرضا هدیه داد و ادعا کرد که این کراوات متعلق به جرج واشنگتن بوده است! هدایای رئیسجمهور امریکا و همسرش به شاه و فرح، حتی یک دلار هم ارزش نداشتند! موقعی که شاه و فرح به محل اقامتشان برمیگشتند، فرح در حضور محمدرضا فحش رکیکی به کندی و همسرش داد و گفت: اینها به هر میهمان خارجی یک کراوات مستعمل میدهند و ادعا میکنند متعلق به جرج واشنگتن یا آبراهام لینکلن بوده است!
ماده گاوی برای زاییدن گوساله
عیاشیها و روابط شاه با ستارگان مشهور سینمای غرب که به مطبوعات خارجی نیز کشیده شده بود، خشم و نفرت فرح را دو چندان میکرد: «پس از آنکه همگان متوجه شدند شاه عاشق آن مارگارتـ ستاره معروف سینمای سوئدـ شده، در یکی از نشریات خارجی عکسی از شهربانو با قیافهای عبوس منتشر شد که این سوتیتر در زیر آن خودنمایی میکرد: دیگر از لبخندهای شهبانو اثری نیست»، دیدگاه نشریه این بود که به خواننده القا شود که همسر شاه به خاطر هوسرانیهای شوهرش، چقدر تلخکام است!»