*حزب توده، چریکهای فدایی خلق، گونههای مائوئیستی و تروتسکیستی، پیکار و بالاخره مجاهدین خلق (منافقین) از تیرههای گوناگون چپ در ایران هستند.
*با افول چپ در ایران عدهای با چپ نمایی تلاش کردند این ظرفیت را پر کنند و با آنکه خود را مسلمان و خط امامی و طرفدار انقلاب معرفی میکردند رسما "چپ" نامیدند. مجاهدین انقلاب، دفتر تحکیم وحدت و بالاخره مجمع روحانیون مبارز و چند گروهک وابسته به همین جماعت خود را چپ خود خوانده در ایران نامیدند و سعی کردند خلاء چپهای واقعی را در فضای سیاسی پر کنند. چپ خود خوانده دردهه اول انقلاب تفسیری سوسیالیستی از اسلام داشت و در دهه دوم انقلاب پس از سقوط مارکسیسم به تفسیر لیبرالیستی از انقلاب و اسلام روی آورد و هنوز هم بر این طریق سلوک خود را قرارداده است.
*چپ خود خوانده در دهه اول انقلاب به دلیل حیات نیمه جان چپ واقعی و نیز آگاهی مردم و کاریزمای حیرت انگیز امام(ره) و نیز به دلیل تصدی برخی سمتهای حیاتی کشور، فرصت چپ نمایی پیدا نکرد. اما پس از پایان حیات نورانی امام(ره) چپ خوانیها شروع شد که در این مقال، فرصت پرداختن به بیمهریهای چپ خود خوانده به مردم نیست.
*چپ خود خوانده پس از ارتحال امام(ره) بویژه پس از دوم خرداد 76 تاکنون سه بار تا مرز محاربه با نظام و براندازی پیش رفته و هر سه بار با سیلی مردم و واکنش هوشمندانه نخبگان سیاسی روبهرو شده است.
*حوادث تلخ 18 تیر سال 78، تحصن در مجلس شورای اسلامی در سال 82 و بالاخره قیام علیه رای ملت و نفی جمهوریت نظام و همصدایی با آمریکا و اروپا در مقابله با انقلاب اسلامی در سال 88 نشان داد که چپ خود خوانده مانند چپ واقعی هیچ نسبتی با اسلام و انقلاب و نظام و امام(ره) و قانون اساسی ندارد. آنها قسم و پیمان خود را با مردم و انقلاب شکستند و در عاشورای سال 88 به شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه رضایت دادند!!
*چپ خود خوانده در دوم خرداد76 هویت جدیدی برای خود تعریف کرد. آنها به سرعت به سمت سکولاریزه کردن نظام رفتند و در این امر تعجیل کردند.
/30119
نظر شما