ملت ایران هیچگاه از ما آمریکایی‌ها نخواسته‌اند که به آنان درس آزادی و یا شیوه برقراری حکومت نمایندگی را بدهیم.

ملت ایران هیچگاه از ما آمریکایی‌ها نخواسته‌اند که به آنان درس آزادی و یا شیوه برقراری حکومت نمایندگی را بدهیم. آنان خود بهترین و بی‌مثال‌ترین نمونه تاریخی در این راهند. این ما هستیم که نیازمند آموختن این دروسیم. بالاخص واشنگتن که در سال 1953 حکومتی دمکراتیک در ایران -که در خاورمیانه نیز مقام اول را داشت - سرنگون کرد و شاه را بر سر قدرت آورد.

این واشنگتن بود که نخست وزیر مصدق - مردی که همه زندگی خود را صرف خدمت به کشورش، قانون و دمکراسی کرده بود- را در خانه‌اش به حبس ابد محکوم کرد.
واشنگتن بود که برای مردم ایران حکومتی فاسد با سیاست‌های مخفیانه و در نهایت دیکتاتوری را به ارمغان آورد. بنابراین ایرانیان خود به خوبی به این حقیقت واقفند که قبل از آنکه ما پایه‌های دمکراسی را در این کشور ویران کنیم، در کشورشان دمکراسی وجود داشت .

با این اوصاف معضل اصلی در خاورمیانه، اسلام و یا تبعات منفی آن نمی‌تواند باشد. پرواضح است که هدف اصلی آمریکا برای مردمان این سرزمین آوردن آزادی و دمکراسی نیست بلکه برعکس هدف آن است که با چنبره نظامی خود بر خاورمیانه، شرکت‌های نفتی خود را در عراق علم کند،افغانستان را اشغال و در نهایت مطمئن شود که منطقه در دستانش و همه امور تحت کنترل اوست.

ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. دخالت قدرتهای بزرگ در امور ایران، مسئله تازه‌ای نبوده و شاید بتوان گفت قدمتی 200 ساله دارد. استفان کینز نویسنده کتاب "مردان شاه" در اثرش می‌نویسد: آمریکا با کمک به صدام حسین در جنگ عراق - ایران تجهیزات نظامی گسترده‌ای را در اختیار ارتش عراق قرار داد و بدین ترتیب کشتار هزاران ایرانی را سهل و آسان کرد. بنابراین با توجه به شواهد و مستندات تاریخی مشروعیت اخلاقی ایالات متحده آمریکا به عنوان "ارمغان‌آورنده دمکراسی" داستانی مسخره و بی‌پایه و اساس است.

اینکه جمهوری اسلامی ایران به لحاظ سیاست‌های نادرست خود هنوز با مشکلات و چالش‌های زیادی در عرصه‌های مختلف روبروست، شکی نیست اما به یاد نداریم که ایران در ایالات متحده آمریکا کودتا کرده و نخست‌وزیر منتخبی را سرنگون و دیکتاتوری را روی کار آورده باشد. آن هم دیکتاتوری که سالها فعالیت‌های دمکراتیک را سرکوب و در نطفه خفه می‌کرد.

به یاد نداریم که ایران مسافران هواپیمای ما را هدف قرار باشد. (اشاره به سقوط هواپیمای مسافربری ایرباس توسط آمریکا)

به یاد نداریم ایران تروریسم را در داخل کشورمان حمایت کرده باشد، در حالیکه سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا هم اکنون مشغول همین کار در داخل ایران هستند.

فی‌الواقع ما چه اقدامی می‌توانستیم صورت دهیم، اگر ایران در پاسخ به همه این دشمنی‌ها اقدامات آمریکا را تلافی می‌کرد؟ اگر ایران سیاست تلافی‌جویانه را در پیش می‌گفت، پاسخ ما چه بود؟

درمجموع باید گفت طی سالهای طولانی موتور اصلی تشدید رادیکالیسم در منطقه ما بوده‌ایم و بهترین اقدامی که هم‌اکنون آمریکا می تواند صورت دهد، این است که نیروهای خود را از عراق، افغانستان و خلیج‌فارس خارج کرده و باب گفتگو با ایران و جهان اسلام را بر پایه منافع مشترک باز کند. طبق قوانین دادگاه نورنبرگ ما حق اشغال نظامی عراق و افغانستان را نداریم و اشغال در قوانین جزایی به عنوان جنگ تجاوزکارانه شناخته می‌شود.

در خصوص ایران نیز وضع به همین منوال است. میلیتاریسم آمریکایی تا کنون همه امیدها برای گفتگو میان ایران و آمریکا را از بین برده است. ما هیچ حقی مبنی بر دخالت در مور داخلی ایران را نداریم. وضعیت کنونی ایران وقایعی است که بیش از همه به مردم ایران ارتباط دارد.اجازه دهیم برای یک بار نظاره‌گر وقایع بوده و دخالتی در تحولات و جریانات نداشته باشیم.

کریس هژ / 22 ژوئن 2009
ترجمه : زهرا خدایی/گلوبال پالیسی

 

کد خبر 12632

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =