پویا دبیری مهر: ژاک شیراک، رئیسجمهور سابق فرانسه در زمان تصدی مقام ریاست جمهوری، علاقه شدیدی به یکی از مارکهای معروف لباس، به نام «آدولفو دومینگوئز» داشته است، به حدی که برای شرکت در اجلاسهای ویژه بینالمللی پیراهنهایی را به دومینگوئز اسپانیایی سفارش میداده و هزینههای گزافی را نیز برای آن پرداخت میکرده است. این همان احساس خاصی است که هر شخصی نسبت به یک مارک یا برند خاص دارد، اما جالب است که شیراک دیگر لباسهای لوکس خود را به این شرکت بزرگ اسپانیایی سفارش نمیدهد، چه آنکه به گفته نزدیکانش «در بحران اقتصادی حاکم در جهان برایش گران تمام میشود.» وقوع این اتفاق برای رئیسجمهور سابق فرانسه، بخشی از همان بهانه و علتی است که شرکتهای صاحب نام و برندهای معروف را در بخشهای مختلف تجاری به کشورهای مصرفگرا، درحال توسعه یا جهان سوم سوق دهد. کشورهایی که به دلیل ماهیت مصرفگرایی میتوانند بازار خوب و با صرفهای برای برندهای معروف باشند. همان رخدادی که در سالهای اخیر در ایران نیز نمود پیدا کرد و عینیت یافت.
دیر زمانی نبود که پوستر اتومبیلهای شاسی بلند «پاجرو» بر دیوار نمایشگاههای خودرو نصب بود، اما دیری هم نگذشت که نه آن خودروهای قدیمی، بلکه گرانقیمتترینهایشان در اتوبانهای پایتخت ایران خودنمایی کردند. به همین نسبت دیگر برندهای معروف نیز در بخشهای مختلف تجاری اعم از خودرو، پوشاک، لوازم صوتی و تصویری و موبایل و سایر کالاهای مصرفی نیز به این صورت به قلب ایران رسیدند.
نصب بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی شرکتهای «بنز» و «بیام و» و «لکسوس» در یکی دو سال اخیر، چشمها را خیره کرد. افتتاح فروشگاههای تولید لباس معروف جهان چون «بنتون»، «نایک»، «پوما»، «تامی» و «آدیداس» در شهرهای ایران نیز، از نشانههای هجوم برندهای معروف بینالمللی به ایران بود؛ هجومی که به دلیل بازار مصرفی در ایران قابل تحلیل بود، اما تداوم سرمایهگذاری و ماندن در جای نخست، چندان پایدار نماند.
برندها و مارکهای معروف دیگر میلی به آن تبلیغات پر فروغ سالهای گذشته را ندارند و دیگر از بیلبورد بزرگ «بنز» در اتوبان چمران خبری نیست. گرچه بخشی از این کاهش تبلیغات و افول سرمایهگذاری در بخشهای اطلاعرسانی و تبلیغاتی مربوط به بحران اقتصادی جهان و کاهش ارزش سهام شرکتهایی است که از نام و نشان تجاری برخوردارند، اما بیشک بیرغبتی سرمایهگذاری شرکتهای صاحب نام در بخشهای صنعتی و تجاری اقتصاد ایران از سوی دولت و سرمایهداران ذی نفوذ ایرانی که در پس پرده همه چیز را تحت کنترل دارند، سبب شده است تا مارکها و برندهای معروف عطای کسب و کارشان در ایران را به لقایش بفروشند و شال و کلاه کنند و کوله پشتی به پشت، از ایران هجرت کنند. یکی از مدیران ارشد یک برند جهانی لباس در گفتوگو با «خبر» در پاسخ به این سؤال که چرا فروشگاههای این برند در ایران بسته شده است، می گوید: «در پی فعالیت دو ساله شرکت ما در ایران و واردات مستقیم لباس از برخی کشورهایی که مشکلات سیاسی با ایران داشتند، سرمایهگذاران این شرکت به دلیل موانع سیاسی و اقتصادی که بر سر راهشان گذاشته شد، تصمیم گرفتند تا بازار 75 میلیونی ایران را رها کنند.»
وی که مایل به انتشار نام خود و شرکت تابعش نیست، در ادامه میگوید: «در طول فعالیت این شرکت و استقبال مردم ایران از محصولات آن، موانع متعددی بر سر راهمان گذاشته شد تا در نهایت منجر به خروج تدریجی سرمایه هایمان از ایران شد .» وی میافزاید: برخی شرکتهای تولید داخل در صنایع پوشاک که توان رقابت با این شرکت را نداشتند، به دلیل وابستگیهایی که اعضای هیأت مدیره آنها به دولت داشت و ضرری که از حضور ما در بازار داخلی میدیدند، سنگهای بزرگی جلوی پایمان گذاشتند که ناچار به توقف فعالیت تجاری شویم. وی معتقد است: تغییر روزانه قوانین صادرات و واردات و اعمال سلیقه در شیوههای تجارت نیز یکی از دلایل خروج برندها از ایران است. کمبود نقدینگی برای خرید کالاهای مصرفی در ایران نیز یکی دیگر از دلایلی است که کارشناسان اقتصادی آن را از دلایل عدم تمایل ماندن برندها در ایران میدانند.
در ایران برند معتبر نداریم
امیرشاهی، دبیر هیأت علمی کنفرانس بینالمللی برند این واژه را چنین توضیح میدهد: برند فقط اسم نیست. علامت یا لوگو، یک اصطلاح، نشان و سمبل نیست. ترکیبی از اینهاست که موجب میشود ذهنیتی متفاوت از یک محصول پیدا کنیم. برند یک ذهنیت میسازد تا شما آن را متعلق به خودتان بدانید و فکر کنید که تنها آن محصول میتواند تمام نیاز شما را برآورده کند. به عبارت دیگر برند تنها یک مفهوم صرفاً اقتصادی نیست، وقتی یک برند را مثال میزنیم همه ما یک چیز مشترک به ذهنمان نمیرسد. هرکس تصویری از آن دارد اما زمینههای اجتماعی موجب میشود که به آن توجه کنیم.
او درباره اینکه ما در ایران برند داریم یا نه میگوید: به دلیل تا توانایی مدیران، ما در ایران برند معتبر نداریم. اتفاقی که در پی آن میافتد این است که شرکتهای خارجی که متوجه پتانسیل بسیار بالای بازار مصرف ایران هستند و روز به روز بیشتر متوجه این ظرفیت میشوند، چون بازارهای خودشان این روزها کساد است در ایران تحقیقات بازاریابی انجام میدهند تا بدانند مصرفکننده ایرانی چه میخواهد و چه شخصیتی و انگیزههایی دارد و پس از تحقیق درباره مصرفکننده ایرانی اقدام به برندسازی کرده و با توجه به تجربه بینالمللی، اجناس خودشان را به بازار ایران وارد میکنند و جالب اینکه خیلی سریع از ما سهم بازار میگیرند.
برندها از بازار گوشی تلفن همراه هم میروند
اوضاع مارکها در بازار گوشی تلفن همراه هم تعریفی ندارد. فعالان این صنف میگویند: شرکتهای «نوکیا»، «سونی اریکسون» و «سامسونگ» که مهمترین مارکهای گوشی تلفن همراه هستند، به دلیل اشباع تقریبی بازار تلفن همراه ایران، دیگر میلی برای سرمایهگذاری در ایران ندارند و روی به کشورهای دیگری چون هند و پاکستان و افغانستان آوردهاند.
شرکت نوکیا در مجمع سالانه خود، بودجه سرمایهگذاری در ایران را نسبت به سال قبل 33 درصد کاهش داده است و در صدد شناسایی و سرمایهگذاری «بازار هدف» جدیدتری است.
این درحالیاست که رئیس انجمن تولیدکنندگان گوشی تلفن همراه در کشور میگوید: تولیدکنندگان داخلی به صورت بنیادی به تولید این کالای ارتباطی میپردازند و به هیچ عنوان نماینده شرکتهای برندهای خارجی در ایران نخواهند شد. وی میافزاید: شاید فعالیتهای شرکتهای داخلی به کندی سپری شود، اما در هر صورت تولیدکنندگان داخلی نماینده برندهای خارجی در ایران نمیشوند. این در حالی است که تولیدکنندگان برای تولید مشترک با برندهای خارجی تنها به تولید مشترک خواهند پرداخت و انجمن تولیدکنندگان گوشی تلفن همراه در حال مذاکره با پنج برند مطرح دنیا است که در صورت نهایی شدن یکی از این برندها تمامی تولیدکنندگان به صورت مشترک به تولید گوشی میپردازند.
وی با اشاره به روند فعالیت تولیدکنندگان تصریح کرد: با توجه به شرایط فعلی بازار تلفن همراه و روند تولید گوشی تلفن همراه در داخل کشور که به کندی صورت میگیرد، شرکتهای تولیدکننده داخلی در صورت تأمین مالی میتوانند به راحتی به تولید گوشی تلفن همراه با تعداد بالا بپردازند.
نظر شما