از آنجا که در جشنواره داستان انقلاب آثار منتشر شده داوری نمیشود بلکه آثار تولیدشده و یا آماده انتشار، به داوری راه پیدا میکند تصمیم گرفتیم دوره سوم جشنواره را با تاخیر یکساله برگزار کنیم تا زمان کم فراخوان بر کیفیت آثار تاثیر نگذارد. جشنواره داستان انقلاب در واقع در نظر دارد فضای مناسبی خلق کند تا نویسندگانی که یا خاطراتی از انقلاب دارند و یا علاقهای به مرور تاریخ انقلاب، دست به قلم شوند. در دوره دوم به خاطر همین امتیاز ویژه، چندین رمان با موضوع انقلاب آماده چاپ شد که از دل جشنواره بیرون آمده بود. به عبارتی تولید کتاب خوب در حوزه انقلاب برای ما اولویت و انگیزه برگزاری جشن است.
شاید عنوان شود که با این اوصاف، برخی به سفارشینویسی برای جشنواره رو میآورند؛ من البته به پروژههای سفارشی زیاد بدبین نیستم چرا که در تمام دنیا چنین اتفاقی میافتد، اما جشنواره داستان انقلاب تفاوتهای زیادی با این شیوه دارد؛ نه سفارش مستقیم و محدود کنندهای در کار است و نه مسائل مالی و قرارداد؛ تنها یک قرار داد «دلی» بین نویسنده و موضوع جشنواره بسته میشود و در نهایت هم اثری که از همه بهتر است، برگزیده میشود و از قبل به کسی قولی داده نمیشود.
البته این اواخر کارهای برجستهای از این نوع پروژهها بیرون نمیآید، تعداد صفحات مشخص است، موضوعات مشخص است، فرم نوشتن مشخص است و در کل همه چیز خیلی اداری تنظیم میشود، در حالی که وقتی یک نویسنده آزاد باشد و آزادانه به مولود فکری خود بپردازد، یا بهترین کارش را میبنویسد یا حداقل در همین مسیر قلم میزند.
جشن داستان انقلاب یک امتیاز ویژه دیگر هم دارد؛ و آن اینکه نگاه جشن داستان انقلاب به وسعت همه ایران است. متاسفانه تصور ما این است که همه نویسندگان و هنرمندان در تهران جمع شدهاند؛ اصلا به فکر شناسایی و استعدادیابی نیستیم در حالی که استعدادهای خوبی در دوردستها داریم که کسی به آنها رسیدگی نمیکند. در دورههای قبل افرادی به جشن داستان انقلاب آمدند و جایزه بردند که اتفاقا گمنام بودند. ما وظیفه داریم که به این نویسندگان گمنام اما خوش فکر و خوش ذوق، اعتماد به نفس بدهیم و بگوییم که داوریها عادلانه است.
از سوی دیگر اعتقادی به بازی با اعداد و آمار ندارم، نگاه جشن داستان انقلاب را بلندمدت و یک نگاه 10ساله میدانیم؛ میخواهیم موج آفرینی کنیم چرا که به ادبیات احترام میگذاریم. نویسندگانی که میخواهند درباره انقلاب بنویسند سرگرم کارهایی میشوند که به سراغشان میآید و به نوعی انقلاب دستخوش فراموشی میشود؛ نویسندگانی چون احمد خلیلی و محمود گلابدرهای که در بامداد انقلاب احساس کردند باید قلم به دست بگیرند و بنویسند و فهمیدند دارد چه اتفاقی میافتد امروز دیگر در فضای داستان انقلاب نیستند... بعد از انقلاب هم بسیاری از نویسندگان درگیر جنگ شدند و تب و تاب جنگ آنها را به سمت ادبیات دفاع مقدس سوق داد.
البته سلامت جشنوارهها را به مرور زمان میتوان محک زد و خود جشنواره و جهتگیری و ویژگیهایش باعث میشود آن جشن جای خودش را بین اهالی فرهنگ باز کند؛ اینکه یک جشنواره سفارشی - تبلیغی است یا اینکه واقعا «ادبیت» آثار در آن حرف اول را میزند ... ما هدفمان و البته عملکردمان نشان میدهد که برایمان ادبیات خیلی مهم بوده؛ اگر بهترین پیامها در یک اثر بوده اما از لحاظ «داستان به ما هو داستان» ضعف داشته، از داوری کنار گذاشته شده، ما برای ادبیات احترام قائلیم.
* دبیر جشن داستان انقلاب و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری
60
نظر شما