شبکه های اجتماعی برخلاف رسانه ها و تریبون ها و منابر رسمی نه تنها از گستردگی مخاطب برخوردارشده اند و نیاز به شنیدن و خواندن رویدادها و اخبار و فیلم ها و... را برای مخاطبان خود تسهیل بخشیده اند و دکان بلندگوهای رسمی وتحت کنترل را به رکود نزدیک کرده اند بلکه در موضوع مهمی چون «عدالت اجتماعی» از تمامی حوزه های خبری سبقت گرفته اند. آنها با فاصله فراوانی از جراید، صداوسیما، روحانیت و مداحان و... پرچمدار عدالت خواهی در انواع مختلف از قبیل: عدالت اقتصادی، عدالت تفریحی، عدالت فرهنگی و آموزشی، عدالت جنسیتی، عدالت سیاسی، عدالت قضایی و... شده اند و می رود که حتی در بیان مسائل دینی و مذهبی و آشنا کردن مردم با احکام و بایدها و نبایدهای دینی و شرعی هم پیشتاز باشند. تربیون های رسمی در کشور راه خود را می روند و مردم هم مسیر خودرا طی می کنند زیرا :
الف : حقیقت عدالت گویی و عدالت خواهی؛ موضوع گمشده عموم تریبون ها شده است و از زبان و قلم خطیبی و گزارش خبرنگاری، صدای حقیقی عدالت خواهی شنیده نمی شود و در برخی موارد اگر هم از مبارزه با فساد یاد می شود؛ باهدف تخریب رقیب سیاسی است.
ب : استقبال سرد مردم از نمازهای جمعه و جماعات ؛ تیراژ پایین روزنامه ها و نشریات سیاسی و اجتماعی ؛ پایین بودن سطح مخاطبان رسانه ملی، در مقابل کاربران چند ده میلیونی شبکه های اجتماعی، حکایت از موفقیت شبکه های اجتماعی در مخاطب جویی و مخاطب پروری دارد .
ج : امروزه کوچترین پلشتی و کج رفتاری اصحاب قدرت و ثروت؛ از نگاه تیز بین مردم در شبکه های مجازی به دور نمی ماند ودر اولین فرصت ممکن، بی عدالتی در هر سطح و شکلی به اطلاع مردم می رسد و به قاطعیت می توان گفت: نگرانی و وحشت حرام خوران و متجاوزان به باورهای ملی و دینی مردم ، از شبکه های اجتماعی به مراتب از تریبون های رسمی بیشتراست زیرا فساد و عدالت ستیزی از دل همین رسانه های رسمی بیرون آمده است که با یکدیگر بر سر منافع خویشتن معامله می کنند.
امروزه حتی شنیدن صدای عدالت خواهانه معماران انقلاب اسلامی، چون شهید بهشتی و شهید مطهری و مرحوم طالقانی و منتظری را باید در شبکه های مجازی شنید!
آیا با این وصف می توان پذیرفت پشت پرده شبکه های اجتماعی، دشمنان بیرونی ایران عزیز هستند؟ با وجودی که انحصارگرایی و محدود کردن قدرت انتخاب مردم و تحدید حقوق عمومی و طرد متفکران و صاحبان اندیشه، موجب فاصله نجومی بین بخشی از حاکمیت و مردم شده است. به امید بیداری.
* حقوقدان و پژوهشگر
نظر شما