رضا حقیقتنژاد: در میان روحانیون هوادار احمدینژاد، حجتالاسلام قاسم روانبخش، چهرهای متمایز است. این روحانی یزدیتبار که از شاگردان مشهور آیتالله مصباحیزدی بهشمار میرود، در چهار سال گذشته و پس از اعلام حمایت رسمی مصباحیزدی از احمدینژاد، وفادارترین چهره روحانی به رئیس دولت نهم بوده و سرسختانه برای تداوم دولت احمدینژاد کوشیده است. روانبخش مدام مصاحبه میکند، بیپروا علیه مخالفان احمدینژاد، در هر سطح و از هر گروهی که باشند، اظهارنظر میکند و بازتاب حرفها و فعالیتهایش معمولاً جنجالآفرین است. چه که در آخرین اینگونه فعالیتها، تلاش او برای برگزاری راهپیمایی از مدرسه فیضیه قم تا جامعه مدرسین، که برای ابراز مخالفت با هاشمی و حمایت از احمدینژاد انجام شد، مورد انتقاد شدید بسیاری از بزرگان حوزه قرار گرفت و در تندترین موضعگیری، آیتالله استادی در خطبههای نماز جمعه قم، روانبخش را متهم به حرکتهای خودسرانه کرد و این حرکتها را خیانت به رهبری دانست. اظهارات استادی با سکوت روانبخش مواجه شد ولی سقای بیریا، مشاور رئیسجمهور در امور روحانیت وظیفه دفاع از روانبخش را برعهده گرفت. اندکی بعد آیتالله یزدی هم تلویحاً از حرکتهای این گروه از روحانیون جوان هواداری کرد. گروهی که بیواهمه و سریع برای بازتولید مرزبندیهای جدید در حوزه علمیه و روحانیت فضاسازی میکند. گفتوگوی پیشرو، درباره جنجال اخیر روانبخش و دوستانش در قم و پیامدهای آن انجام شده است. آنچه در پی میآید محصول گفت وگو با این شاگرد آیتالله مصباح یزدی و یار احمدینژاد است، با این توضیح که نکاتی که آقای روانبخش منکر آنهاست، مدعیان پر و پا قرصی در قم و تهران دارد.
مقام معظم رهبری در بیانات روز دوشنبهشان، به نقش برجسته نخبگان در این ایام اشاره کردند و تأکید بر مراقبت ویژه این قشر در گفتار و رفتار خویش داشتند. ارزیابی جنابعالی از بیانات ایشان و همچنین راهکارهایی که نخبگان باید در راستای تحقق این مولفهها بهکار ببندند، چیست؟
خب! همانطور که میدانید در هر جامعهای، توده مردم متاثر از خواص هستند و بهخصوص تولیدات فکری خواص میتواند نقش اساسی و مرجع برای ترسیم روند حرکتی جامعه داشته باشد. مقام معظم رهبری چند سال پیش هم بحث مبسوطی درباره نقش خواص و عوام و رابطه این دو قشر داشتند و اشاره کردند که در صدر اسلام، انحراف عوام ناشی از انحراف خواص بود. البته من اعتقاد دارم که آحاد ملت، در سالهای اخیر با پیروی از این سخن امام که پشتیبان ولی فقیه باشید تا مملکت و نظام آسیب نبیند، راه خود را پیدا کرده است. یعنی اینکه هرجا دچار تردید بودهاند و یا تحلیلهای متفاوتی بوده است، صبر کردهاند تا معظمله مسائل را تحلیل کند، بعد از مواضع ایشان حمایت کردهاند اما در انتخابات اخیر ما شاهد رفتارهای دیگری بودیم. یعنی اینکه پس از صحبتهای رهبری در خطبه نماز جمعه پس از انتخابات که تأکید بر پایان دادن به اردوکشی خیابانی داشتند و بر عمل دقیق به قانون تأکید فرمودند، باز برخی آقایان مثل موسوی و کروبی بیانیه دادند که براساس ماده 27 قانون اساسی، میخواهیم تجمع داشته باشیم. در ادامه این روند، خطبههای نماز جمعه هاشمی را داشتیم که البته علیرغم تبلیغات وسیعی که برای جمع کردن مردم در این نماز جمعه شد، توفیقی نداشتند و اگر نمازگزاران نمیآمدند، حتی زمین چمن هم پر نمیشد. در واقع این قضایا که همگی مصادیقی از امتحان نخبگان در مقطع تاریخی اخیر است، میتواند به عنوان نمونههای روشنی از رفتار و گفتار نخبگان مورد توجه قرار گیرد. نخبگان هم همانطور که رهبری تأکید کردند باید بدانند که رفوزهشدن در امتحانات این مقطع، سقوط کامل است. به همین جهت من پیشبینی میکنم اگر آقای هاشمی به مسیری که در پیش گرفتهاند، ادامه دهند، به سرنوشت منتظری دچار میشوند. باید یادشان باشد که منتظری طوری سقوط کرد که دیگر نتوانست بلند شود. هر کسی که از چشم خدا افتاد، از چشم ملت هم میافتد.
آقای روانبخش! مگر استفاده از ماده 27 و برگزاری تجمعهای مسالمتآمیز یک درخواست قانونی نیست؟
در قم، آیتالله استادی در خطبههای نماز جمعه، اعتراض داشتند که شما بدون مجوز راهپیمایی راه انداختهاید و گفتند که این کارهای خودسرانه، خیانت به رهبری است... .
جوز داشتیم. از استانداری هم مجوز گرفتیم و در سایتهایی مانند رجانیوز هم منتشر کردیم.
ایشان اشاره داشتند که فعالیتهای عده قلیلی در قم، خودسرانه انجام میشود.
بعد از اظهارات آیتالله استادی شما واکنش خاصی نداشتید. آقای سقای بیریا جواب دادند.
بحث دیگری هم داشتند که در حوزه عده اندکی از این فعالیتهای خودسرانه حمایت میکنند...
اقداماتی هم علیه آقای جوادیآملی صورت گرفت و برخی به ایشان معترض شدند. در خبرها آمده بود که شما در آن قضایا محوریت داشتید؟
آقای روانبخش شما در وضعیتی که دولت رابطه خوبی با روحانیت ندارد و گلایههایی از سوی مراجع تقلید مطرح است، متهم به این هستید که این شکاف را عمیقتر میکنید...
البته برخی علما و بزرگان، اعتقاد دارند و اعلام هم کردهاند که فعالیتهای شما و برخی دوستانتان که بعضاً برخلاف رضایت مراجع تقلید و یا علمای اعظم انجام میشود، نوعی ساختارشکنی در روند فعالیتهای سیاسی روحانیت و حوزه است و موجب تضعیف جایگاه اجتماعی روحانیت میشود... .
در حالحاضر، موضعگیریهای لایههای مختلف روحانیت علیه یکدیگر در جامعه بازتاب دارد. فکر نمیکنید این مسئله، اثر منفی بر ذهنیت مردم در مورد روحانیت داشته باشد.
توضیح بیشتری درباره این افراد نمیدهید؟
بحث انتصاب مشایی به سمت معاون اول رئیسجمهور، اختلافات میان دولت و اصولگرایان و روحانیون را وسیعتر کرده است. شما و روحانیون طرفدار دولت برای حل این مشکل تلاش نکردهاید؟
یعنی شما هم اقدامی میکنید؟
نظر شما