در چند سال گذشته بحث تحول در نظام آموزشوپرورش، مطرح شده است. شاید بتوان گفت از اوایل انقلاب این بحث مطرح بوده است و تنها اتفاقی که در این زمینه افتاده اجرای نظام جدید متوسطه است که از سال 1371اجرا شد و به دلیل فراهم نبودن زمینههای اجرایی با مشکلات متعددی روبهرو شد که نهایتاً با صدور بخشنامههای تکمیلی از مسیر اصلی خود منحرف شد. از زمان آقای مظفر تیر خلاص به این طرح زده شد و ما دوباره به نظام سالی واحدی برگشتیم و یکسری تغییرات شکلی از آن به جا ماند تا اینکه در چهار سال گذشته طرحی که در دولت قبلی مبنی بر طرح تحول در نظام آموزشوپرورش تدوین شده بود، به عنوان طرح سند ملی مورد توجه قرار گرفت. آقای فرشیدی تیمی را برای عملیکردن این طرح و با رد طرح پیشین و بدون توجه به یک میلیاردی که برای این طرح هزینه شده بود، تشکیل دادند که به نظر میرسید این تیم خارج از سازوکارهای کارشناسی و علمی تشکیل شده بود. با خرج کردن بودجه و تشکیل دادن یک سیستم اداری برای عملیکردن این طرح امید آن میرفت که هدفهای این طرح به وقوع بپیوندد و بعد از سالها شاهد تحول خوبی در حوزه آموزشوپرورش باشیم، اما متأسفانه علاوه بر مطرح شدن زیاد این طرح در رسانهها و حتی بیانکردن این موضوع نزد رهبری، نه تنها شاهد تحول چشمگیری در این زمینه نبودیم بلکه شاهد اتلاف وقت و بودجه در این حوزه نیز بودیم.
اما مهمتر از افکار عمومی جامعه، همراهی و همدلی کارکنان مدارس و به خصوص معلمان است که نقش اصلی در پیروزی یا شکست این طرحها ایفا میکنند. پرسش این است که وزارتخانه برای اقناع معلمان به پذیرش این طرح با اهمیت چه کرده است؟ اینکه عدهای در اتاقهای در بسته ستاد بنشینند و فارغ از واقعیتهای مدرسه و روحیه و نظر معلمان برای تحول در آموزشوپرورش نسخه بنویسند، امکانپذیر است؟ اما بدون حمایت و همکاری معلمان چنین طرحهایی اجرا نخواهد شد و به صورت نقشی بر کاغذ باقی میماند و فقط باعث اتلاف وقت و بودجه ملی خواهد شد.
کارشناس آموزشی
نظر شما