شرط عجیب برای اجاره خانه به پسران جوان: برای هرشب اقامت، یک گوشی بدزدید و به من بدهید

ایران نوشت:مدتی قبل مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت گوشی تلفن همراه و پول‌هایش توسط سرنشینان یک خودرو پراید خبر داد. با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز شد اما در ادامه بررسی‌ها مأموران پلیس با سرقت‌های مشابه دیگری مواجه شدند. در تمامی این سرقت‌ها چهار سرنشین خودرو پراید اقدام به زورگیری از مسافران در محدوده میدان آزادی و سه راه آذری کرده بودند.

در حالی که بررسی‌ها برای شناسایی سرنشینان پراید ادامه داشت، یک وکیل دادگستری به پلیس مراجعه کرد و از سرقت وسایلش توسط چهار سرنشین پراید خبر داد. اظهارات این وکیل باعث شد تا فرضیه سریالی بودن سرقت‌ها قوت بگیرد.
در حالی که وکیل جوان شماره پلاک خودرو سارقان را در اختیار مأموران قرار داده بود آنها موفق شدند صاحب خودرو و یکی از اعضای باند را شناسایی کنند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد صاحب خودرو پسری به‌ نام کامبیز است. تحقیقات نشان می‌داد که کامبیز ساکن یکی از شهرهای غربی کشور است و چند ماه قبل به همراه سه نفر از اقوامش برای کار به تهران آمده است اما نشانی محل زندگی جدید او مشخص نبود. در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت، کارآگاهان دریافتند که کامبیز خودرو پژویی را به تازگی خریداری کرده است. با به‌دست آمدن مشخصات خودرو، مأموران موفق شدند پسر 18 ساله را دستگیر کنند. دستگیری کامبیز، تیم تحقیق را به سه همدست او رساند. متهمان دستگیر شده به سرقت‌های سریالی از مسافران در اطراف خیابان آزادی و سه راه آذری اعتراف کردند.
گفت‌وگو با متهم
18 سال دارد و سه همدستش نیز در همین سن و سال هستند. هر چهار نفر فامیل هستند و چند ماه قبل برای پولدار شدن تصمیم گرفتند راهی پایتخت شوند.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
حدود 7 ماه قبل بود که به تهران آمدیم. آن موقع جایی برای خوابیدن نداشتیم. یا داخل خودرو پراید من می‌خوابیدیم، یا روی صندلی ترمینال‌ها و پارک ها. در همین شب‌هایی که روی صندلی پارک جا خوش کرده بودیم مرد جوانی به‌نام اردلان به سراغمان آمد و وقتی فهمید جا و مکان و کار نداریم ما را به خانه‌اش برد.
چرا خانه اجاره نکرده بودید؟
قیمت‌ها سرسام آور بود و پول هم برای پیش پرداخت می‌خواستند. ما تمام دارایی‌مان خودرو پرایدی بود که آن هم پدرم برایم خریده بود. زمانی که اردلان پیشنهاد داد که داخل خانه او مستقر شویم همه قبول کردیم. این چند روزی که در خیابان و داخل خودرو خوابیده بودیم خسته‌مان کرده بود. البته او برای خوابیدن در خانه‌ای که در اختیارمان قرار داده بود شرط گذاشت.
چه شرطی؟
دو، سه روزی که از ماندنمان در خانه‌اش گذشته بود سر صحبت را باز کرد و گفت راهی بلد است که می‌توانیم خیلی زود پولدار شویم. او به ما سرقت آموزش داد و قرار شد هر شب یک گوشی مسروقه به‌عنوان اجاره خانه به او بدهیم. اوایل چون می‌ترسیدیم و تخصص زیادی هم نداشتیم گوشی‌های گرانقیمتی گیرمان نمی‌آمد. اما به مرور زمان فهمیدیم که چه آدم‌هایی را به‌عنوان مسافر سوار کنیم که بشود پول خوبی از آنها به‌دست آورد.
با وسایل سرقتی چه می‌کردید؟
هر شب یک گوشی را به‌عنوان اجاره خانه به اردلان می‌دادیم و گوشی‌های دیگری را که سرقت کرده بودیم هم به او می‌فروختیم.
فکر می‌کردید دستگیر شوید؟
ما می‌دانستیم پلیس در تعقیبمان است اما بازهم خطر را به جانمان خریدیم و به سرقت‌ها ادامه دادیم.
از کجا متوجه شدید پلیس در تعقیب شماست؟
ما به غیر از اینکه شب‌ها سرقت می‌کردیم روزها هم به‌عنوان کارگر مشغول کار بودیم. به همین دلیل پول خوبی به‌دست آوردیم. من تصمیم گرفتم خودروام را تغییر بدهم و خودرو بهتری بخرم. زمانی که برای گرفتن خلافی اقدام کردم متوجه شدم که خودروام دستور توقیف دارد. ماجرا را که به اردلان گفتم خودرو را از من 10 میلیون تومان خرید و من هم یک خودرو پژو خریدم. اما اصلاً به این موضوع توجه نکردم که مشخصات من را پلیس دارد و بعد هم که دستگیر شدم.
چرا خودروات دستور توقیف داشت؟
اردلان به ما گفته بود هربار که برای سرقت می‌رویم شماره پلاک را بپوشانیم. اما یک شب مست کرده بودیم و یادمان رفت شماره پلاک را بپوشانیم. از شانس بد مسافری که آن شب از او سرقت کردیم وکیل بود و شماره ما را برداشته بود.

17302
کد خبر 1342771

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =