پاسخ فوری جمهوری اسلامی ایران، به این بی پروائی آمریکا، سبب شد که از همان زمان اولیه رسانه های آمریکائی و جیره خواران آنان اقدام به تبلیغات گسترده ای نموده که مبنی بر اینکه حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در عراق فاقد ارزش نظامی بوده و هیچ دستاورد نظامی ملموسی نداشته، در صورتیکه ابعاد این واقعه بسیار مهم عمق استراتژیک خارق العاده ای داشته است.
عمر پر برکت حاج قاسم چه در زمان حیات او ، و چه پس از شهادتش دارای برکات فراوانی بود . تقویت محورمقاومت در لبنان ، سوریه ، فلسطین ، عراق و یمن در سطح منطقه از یک سوو مبارزان آزادیخواه در کل جهان از سوی دیگر از دستاوردهای تلاش این سرباز فداکار و مخلص بود که منجر به اعتماد به نفسی شد که ثمره آن تقویت محور مقاومت جهت جسارت بیشتر و رویاروئی با جبهه کفر و تکفریها گردیدکه نمونه بارز آن جمع کردن بساط خلافت اسلامی داعش بود که استکبار آمریکا با پرورش این گروه و حمایتهای مالی و اطلاعاتی ازآنان در صدد بدنام کردن چهره اسلام واقعی با هدف ایزوله کردن جمهوری اسلامی ایران، بعنوان ام القری جهان اسلام بود.
و اما برکت بزرگتری که نصیب محور مقاومت گردید پس از شهادت این اسوه تقوی واخلاص نمایان شد و آن چیزی نیست جز جهانی شدن قدرت جمهوری اسلامی ایران بعنوان هسته مرکزی محور مقاومت در دنیا که برای روشن شدن موضوع نیاز به توضیحاتی می باشد.
با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و بیرون راندن ابر قدرت آمریکا از ایران این جرات برای اولین بار در جهان برای مردم بوجود آمد که می توان وابسته به شرق و یا غرب نبود که مظهر آن آمریکا و شوروی بودند و این جسارت تقویت شد که میشود فریاد مرگ بر آمریکا و شوروی سرداد و این سرآغاز ظهور یک کشور مستقل بدور از وابستگی به دو بلوک قدرت بود که تحمل آن برای هر دو ابر قدرت آنزمان غیر قابل هضم بود فلذا از همان ابتدای زندگی نوپای جمهوری اسلامی توطئه ها و دسیسه های فراوان علیه کشورمان توسط ابر قدرتها آغاز شد.
ترور شخصیتهای علمی ، فرهنگی، انقلابی و ائمه جمعه با هدف تهی ساختن انقلاب از تئوریسین های آن ، تحمیل جنگ به مردم ایران ، برپائی غائله در سرتاسر مرزهای کشور با هدف تجزیه ایران ، برنامه ریزی در لانه جاسوسی آمریکا علیه انقلاب و افراد مؤثر آن از نمونه های بارز این اراده سیاسی ابر قدرتها علیه ایران اسلامی بشمار میرود.
جمهوری اسلامی ایران با بسیج کردن مردم جهت دفاع و حفظ تمامیت ارضی خود و حفاظت از ارزش هایش چنانچه می توانست از تجاوز صدام که با پشتیبانی تمامی کشورها به ایران حمله کرده بود جلوگیری نماید برایش یک پیروزی بشمار میرفت که شهادت بهشتی و یارانش و به پاس خون شهدا که خداوند خود منتقم خون شهید است ، جمهوری اسلامی ایران موفق و بر جهانیان آشکار گردید که این کشور در حال تبدیل شدن به قدرت منطقه ای می باشد.
جنگ صدام علیه ایران با پشتیبانی آمریکا ، شوروی ، اروپا و سرازیر شدن سیل پولهای نفت کشورهای مرتجع منطقه به عراق با هدف سرنگونی انقلاب نوپای ایران ، مسئولین عالیرتبه ایرانی را متقاعد نمود تا جهت حفظ و بقای خود باید تبدیل به قدرت برتر منطقه شده که چنین نیز شد.
اما متاسفانه توطئه های آمریکا تمام ناشدنی بود و خروج ترامپ از برجام و تحمیل تحریمهای حداکثری ناجوانمردانه که مردم ایران را نشانه رفته بود راهبرد جمهوری اسلامی را بدانجا رساند که باید بعنوان یک قدرت جهانی به هژمونی آمریکا در جهان پایان دهد و این جا بود که عمل و تصمیم احمقانه ترامپ نسبت به ترور سردار دلهای جبهه مقاومت ایران اسلامی شهید حاج قاسم سلیمانی با اقداماتی که بدان اشاره خواهد شد جرقه بارقه قدرت جهانی شدن جمهوری اسلامی ایران را به رخ جهانیان کشید.
اقدام بجا و سنجیده ایران اسلامی با توجه به زمان شناسی عالی نشان داد که نیروهای مسلح مرکز فرماندهی محور مقاومت جهان اسلام از چه توانمندیهای شگرفی برخوردارندکه علائم آن در سخنرانی دستپاچه ترامپ در پاسخ به حملات موشکی ایران به پایگاه عین الاسد در حضور خبرنگاران و فرار از پاسخ به سؤالات آنان مشهود بود.
و اما نکاتی مهم و قابل تأمل در حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا که ترامپ و مسئولین آمریکائی بخوبی پیام آنرا دریافت کردند مؤید قدرت جهانی جمهوری اسلامی است.
1- مقام معظم رهبری در اولین اظهار نظر پس از ترور شهید سلیمانی توسط آمریکا سخن از انتقام سخت علیه آمریکا به زبان آورد و تمام مسؤلین نیز بر اراده ملت مبنی بر انتقام نسبت به گستاخی آمریکا صحه گذاشتند.
2- هنوز پیکر پاک و مطهر شهید سلیمانی در جایگاه ابدی خود قرار نگرفته بود که جواب آمریکا توسط سپاه پاسداران داده شد آنهم جوابی دندان شکن ؛
عملیات در ساعت 1:20 دقیقه بامداد یعنی همان ساعتی که پهباد آمریکائی به اتومبیل شهید سلیمانی و همراهان حمله کرده بود ، صورت گرفت .
جواب با موشک یعنی همان وسیله ای که آمریکائیها مورد استفاده قرار داده بودند ، انجام شد . حمله به پایتخت نظامی آمریکا پایگاه نظامی عین الاسد در عراق که بگفته خودشان مجهز به آخرین تکنولوژی و فن آوری های پیشرفته نظامی بوده در عراق صورت می پذیرد یعنی در همان کشوری که ترور سپهبد سلیمانی شکل گرفت.
حمله توسط جمهوری اسلامی بعنوان فرمانده محور مقاومت جهان صورت گرفت نه از سوی حامیان انقلاب اسلامی ، علیرغم اینکه آمریکا با ارسال پیام و سخنرانیها و برگزاری مصاحبه های متعدد از سوی ترامپ ، وزیر خارجه ، سران نظامی آن مرتب چنین القاء می کردند که چنانچه ایران اسلامی علیه آمریکا و منافعش در انتقام از شهید سلیمانی پاسخ نظامی دهد چنین و چنان می کنیم ، این عملیات شجاعانه از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت.
هر چند که به نظر بنده پایگاه نظامی آمریکا در عین الاسد به عین الجسد تبدیل شده و سابقه آمریکائیها جهت جلوگیری از آبروریزی و ریختن ابهت پوشالی آنان نشان میدهد که قبلاً نیز در سرپوش گذاشتن به این شکستها سابقه داشته اند لکن همانگونه که قبلاً هم عرض شد این عملیات دارای پیامهای بسیار مهمی است که آمریکائیها بخوبی آنرا درک نمودند و بهمین دلیل علیرغم رجزخوانیهای قبلی ترامپ ، ساکت و نظاره گر پیشرفتهای چشمگیر ایران اسلامی شده اند زیرا بخوبی دریافتند که پرتاب موشکها با دقت هرچه تمامتر به هدفهای از پیش تعیین شده اصابت کرده است و فن آوری جدید بکار گرفته شده در این موشکها قابل رهگیری توسط پدافندهای آمریکائی علیرغم ادعاهای پوشالی آنان نبوده است . ضمن اینکه ارتباط تمام بالگردهای آمریکائی آماده در آسمان عراق با حمله سایبری ایران قطع و ارتباط با مرکز فرماندهی آنها مختل شده بود .
پیام مهمی که آمریکائیها با سکوت خود دریافته اند این است که گام دوم انقلاب اسلامی با خون شهید سلیمانی تضمین شده و ایران اسلامی به سوی قدرت جهانی شدن میرود.
بنظر بنده البته بعنوان پیشنهاد ، حال که آمریکائیها و خصوصاً شخص ترامپ خواهان مذاکره با ایران می باشند اعلام شود که ایران اسلامی آمادگی کامل دارد تا در مورد موضوعات زیر با آمریکا به مذاکره بنشیند.
1- خروج تمامی نیروهای متجاوز و اخلالگر آمریکا از عراق که به تصویب پارلمان عراق نیز رسیده است و همچنین خروج از کلیه پایگاهها خصوصاً در این منطقه حساس از جهان با توجه به وجود بیش از شصت درصد انرژی جهان در حوزه خلیج فارس تا امنیت انرژی تضمین گردد.
2- مذاکره راجع به خروج نیروهای صهیونیستی از سرزمینهای اشغالی و سپردن آن به صاحبان اصلی آنها یعنی فلسطینی ها
3- خلع سلاح نیروی کودک کش اشغالگر قدس
4- پاسخگوئی آمریکا به استفاده از بمب اتمی علیه مردم بی دفاع ویتنام و تبعات آن پس از سالها
5- مذاکره در مورد تشنج آفرینی آمریکا در نقاط استراتژیک جهان مانند خلیج فارس با هدف فروش سلاح های خود و نا امن کردن مناطق مهم جهان.
6- مذاکره در مورد تحریمهای غیر عادلانه و غیر قانونی آمریکا علیه کشورها که منجر به از بین رفتن حقوق اولیه مردم عادی شده است.
شاید پس از طرح این موضوعات با آمریکا بعنوان یک کشور که از حق و حقوق برابری با سایر کشورهای جهان برخوردار است بشود در مورد موضوعات دیگری نیز صحبت نمود.
و اما کلام آخر درست در روزی که با شلیک موشک از سوی سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکا دلهای مردم ایران اسلامی شاد شد متاسفانه با شلیکی دیگر و با اشتباه فردی و اصابت به هواپیمای مسافربری و جان باختن 176 نفر قلب ایرانیان به درد آمد و همگان خود را در غم از دست رفتن این عزیزان سفر کرده به سوگ نشاند و متأثر از عکس العمل بعضی مسئولین گردیدند.
هرچند که باید با خطاکار طبق قوانین برخورد قضائی صورت پذیرد لکن با انعکاس فراوانی که در شبکه های اجتماعی و اظهار نظرها آمده نباید موضوع را سفید و سیاه دید یعنی حتماً باید از افراط و تفریط پرهیز نمود. یقینآً این خطا غیر قابل چشم پوشی و بسیار غم انگیز است اما نباید فراموش کنیم که همین دلاور مردان در چهار دهه گذشته آسمان ایران اسلامی را برای آسایش مردم سرزمینمان امن کرده بودند. آنچه باید مورد توجه و بازنگری در رفتار خود نمائیم پرهیز از پنهان کاری و دروغگوئی است که بیشترین ضربه را به اعتماد عمومی خواهد زد . لازمه رسیدن به چنین جامعه ای وجود مطبوعات آزاد است تا هیچ کسی احساس امنیت نسبت به عمل خلاف نتواند انجام دهد لذا شفاف سازی در کلیه امور باید عملی گردد.
نهایتاً باید سعه صدر داشته باشیم و بخاطر یک عمل اشتباه که حتماً باید آسیب شناسی صورت پذیرد و با خاطئین و قاصرین اشد برخورد صورت گیرد نباید با به هم زدن نظم جامعه دستاوردهای امنیتی کشور را هدر دهیم.
من شخصاً مطمئنم که دستهای پنهان داخلی و خارجی در بوجود آوردن این فاجعه دخیل هستند که امیدوارم بحق خونهای به ناحق ریخته همین حوادث اخیر این موضوع برملا گردد.
*کارشناس سیاست خارجی و سفیر اسبق ایران در برزیل
310310/23
نظر شما